کار نمایشنامه نویس باورپذیر کردن دروغ هاست

کارگردان نمایش مخزن با بیان اینکه کاری که به عنوان نویسنده انجام می‌دهیم فیلسوفانه نیست،گفت:کار ما همان پرسشگری است نکته این است که‌ آن‌چه می نویسیم دروغ است و تنها کار ما باورپذیر کردن این دروغ هاست.

به گزارش خبرگزاری شبستان، سیزدهمین نشست «تئاترامروز»  شنبه 6 اسفند با حضور جلال تهرانی، نویسنده و کارگردان، محمدصادق ملکی، مجید آقاکریمی و امیر قنبری بازیگران این نمایش و افشین خورشید باختری و امین عظیمی  در فرهنگسرای رسانه برگزار شد و  نمایش مخزن  مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

 

در ابتدای این نشست جلال تهرانی در پاسخ به پرسش امین عظیمی درباره‌ شروع مراحل نگارش آثارش توضیح داد: روند نگارش برای من معمولا با یک جمله یا واژه آغاز می‌شود. کمتر پیش می‌آید طرح یا پیرنگی داشته باشم.
 

او موجزترین تعریف تئاتر را کشف دانست و افزود: حین نگارش پاسخی نداریم، فقط پرسش داریم که از همان واژه‌ی آغازین شروع می‌شود و کم‌کم پیش می‌رویم.


تهرانی ادامه داد: تا 30 درصد اول متن را با آزادی بیشتری جلو می‌رویم، اما پس از آن همه چیز سخت می‌شود. ضمن این‌که باید 30 درصد اولیه را بازنگری و اصلاح کنیم و بعد مدام سئوال می‌کنیم. نخستین کسی که سئوال می‌کند خود نویسنده است.


وی در ادامه توضیحاتی درباره‌ی نگارش "مخزن" ارایه کرد و گفت: سالها پیش "مخزن" را برای رادیو نوشتم. می‌خواستم متنی پرهیجان، پرتعلیق و پراضطراب باشد.


جلال تهرانی در پاسخ به پرسشی دیگر درباره تکمیل نمایش،‌ هنگام کار با بازیگران توضیح داد: به طور طبیعی نه تنها بازیگر بلکه موقعیت، سالن و تمام مجموعه‌ی واقعیت‌های بیرون از متن، نمایشنامه را وادار می‌کند که خود را با واقعیت‌های بیرونی تطبیق دهد و در این‌جا بازیگر به عنوان مهم‌ترین رکن مطرح است.


هم‌چنین تهرانی در پاسخ به پرسشی درباره‌ حضور بازیگر زن در این نمایش گفت: حضور این بازیگران برای من هم در آغاز گنگ بود. علت پیدا شدن این زن‌ها در وهله‌ی اول این بود که می‌خواستیم موسیقی علیرضا مشایخی به طور کامل پخش شود؛ زیرا نخستین بار بود که این هنرمند بزرگ موسیقی با یک پروژه‌ی نمایشی همکاری می‌کرد. به دلیل شأن و جایگاهی که دارد بهترین کار ممکن پخش کامل موسیقی او بود. بنابراین لازم دیدیم بازیگران دیگری اضافه کنیم و شکل تغییر صحنه را متفاوت کنیم.


وی ادامه داد: مهم این است که زن نمایش از جهان دیگری بجز جهان ماست؛ چون در طول پروسه اجرا هرگز پایش به زمین نمی‌رسد. برای خود من این زن گاه تداعی‌گر سه جادوگر نمایش "مکبث" است و گاه یادآور "مده‌آ". حضور این پنج زن که ما آنها را بازیگر می‌نامیم بسیار کمک می‌کند که این کار به یک تراژدی تبدیل شود. به این معنا که وقتی ناهنجاری رخ می‌دهد گویی تمام نیروهای آسمانی برای پاک کردن این ناهنجاری کمک می‌کنند.


او در پاسخ به پرسشی درباره‌ی شلیک پایانی این نمایش توضیح داد: این شلیک از جنس این کار نیست. از طرفی دوست داشتیم آن را داشته باشیم اما چون روش دیگری برایش نبود، به این شکل درآمد. این اتفاق در متن اولیه نبود اما در شکل جدید آن را لازم داشتیم.


جلال تهرانی در پاسخ به پرسشی دیگر درباره‌ی نگاه اجتماعی نمایشنامه "مخزن" توضیح داد: این کار پیش‌بینی نیست؛ چون کار نویسنده پیشگویی نیست. همواره با یک پرسش و یکی دو اگر می‌توان به سمت یک کار خلاقه رفت. بنابراین این متن همان اندازه با فضای امروز مناسبت دارد که با فضای 10 و حتی 50 سال پیش. سئوال اجتماعی نیست بلکه درباره‌ی تمام‌شدگی است که اگر روزی ذخایر تمام شود آدم‌ها چه می‌کنند. آیا مطابق عادت چند هزار ساله‌شان بر سر هیچ با هم دعوا می‌کنند.


در ادامه افشین خورشیدباختری؛ منتقد نشست با ابراز خرسندی از حضور دوباره‌ی جلال تهرانی در عرصه‌ی اجرایی تئاتر، او را به عنوان هنرمندی توصیف کرد که با وجود کناره‌گیری چند ساله‌اش از تئاتر، همواره نمایشنامه‌هایش از او در جشنواره‌های مختلف اجرا شده و همیشه مورد اقبال دانشجویان و هنرمندان تئاتر بوده است.


وی سپس با تحلیل نمایشنامه‌ی "مخزن" معماری این متن را بسیار دقیق توصیف و اضافه کرد: این معماری دقیق را در شیوه‌ی دیالوگ‌نویسی، سیر نمایشنامه و چگونگی بهره‌گیری از عناصر بسیار ساده می‌بینیم که هر بار محدوده‌ی گسترده‌تری را در دایره‌ی کشف برای مخاطب آشکار می‌کند.


وی با اشاره به شیوه‌های متفاوت نمایشنامه‌نویسی افزود: ساده‌ترین راه این است که عناصر مختلف را بسیار گشاده‌دستانه مورد استفاده قرار دهیم اما راه دشوارتر این است که از کمترین عناصر استفاده کنیم و با استفاده از تکرار و موسیقی ریتم، فضاسازی کنیم و این یکی از ویژگی‌های مثبت نمایشنامه‌ی "مخزن" است.


خورشیدباختری تصریح کرد: در "مخزن" ظاهرا عناصر یک تراژدی خطی بسیار سرراست را داریم که اگر نویسنده می‌خواست آن را به سادگی بنویسد به یک متن کلیشه‌ای خطی تبدیل می‌شد ولی با استفاده از تکرار، موقعیت‌های ساده و در عین حال پیش‌برنده با تراژدی مدرن‌تری روبه‌رو می‌شویم و به سمت و سوی یک اثر جدید می‌رویم.


وی با توضیح فضای فرا واقع نمایش "مخزن" اضافه کرد: در این نمایش پرسش و پاسخ‌هایی با ظاهر ساده بیان می‌شود اما نشان می‌دهد در فضایی فراواقع قرار داریم. از سوی دیگر عناصری از جبر در این نمایش وجود دارد که هیچ گریزی از آن متصور نیست.


او یکی از ویژگی‌های مثبت این نمایشنامه را تصویرسازی با استفاده از واژگان دانست و توضیح داد: به کار بردن واژه و ایجاد تصویر با استفاده از آن در نمایشنامه بسیار مشکل است، آن هم به شکلی که بیرون نزند، که این تکنیک در اینجا به خوبی مورد استفاده قرار گرفته است.


سپس امین عظیمی با اشاره به ویژگی زبان در نمایش "مخزن" ادامه داد: زبان بیش از آن‌که اطلاعات بدهد، در جهت فضاسازی حرکت می‌کند. حتی به تدریج واژگان معنایشان را از دست می‌دهند.


در ادامه، خورشیدباختری با تقدیر از طراحی نور این نمایش که توسط فرشید مصدق انجام شده، او را یکی از برجسته‌ترین طراحان نور ایران توصیف کرد و گفت: در این نمایش با استفاده از نور، از چند زاویه به محیط می‌نگریم. ضمن این‌که رفت و آمد ستون‌ها و چهارپایه‌ها چندین زاویه دید به ما می‌دهند.


این منتقد تئاتر افزود: از نظر نمابندی، این نمایش در بعضی مواقع، خیلی به سینما نزدیک می‌شود. نماهایی مانند لانگ‌شات ایجاد می‌شود و دیگر عناصر بصری در عین شناور بودنشان، همه حساب شده‌اند. به اعتقاد او اضافه شدن صحنه‌گردان‌ها، تبدیل شدن عناصر فنی به بازیگر اتفاق بسیار جالبی است که در این نمایش رخ داده است؛ به گونه‌ای که در تمام طول اجرا، تصویر صحنه ما را رها نمی‌کند بلکه ما را در جادوی خودش همراه می‌کند.


در بخش دیگری از این نشست، خورشیدباختری با تقدیر از بازی خوب بازیگران نمایش "مخزن" گفت: کنترل کردن بدن توسط بازیگران بسیار دشوار است؛ به‌ویژه وقتی نقش‌هایی را بازی می‌کنند که پر از التهابات درونی است. اما هیچ‌یک از آنها حرکت اضافی ندارند بلکه تمام حرکاتشان فشرده شده است. در این نمایش، زبان بدن بازیگران بخشی از اجراست.


محمدصادق ملکی، بازیگر نقش "پدر" درباره کار کردن با جلال تهرانی گفت: چیزی که تجربه کرده‌ام این است که وقتی به عنوان بازیگر و کارگردان با هم آشنا می‌شویم متوجه توانایی‌ها و ناتوانی‌های خود شده و بعد استراتژی‌هایی طراحی می‌کنیم که یکی از آنها تغییر متن است. در همین متن پیشنهاداتی داشتیم که روابط خانوادگی میان شخصیت‌ها شفاف‌تر شود.


وی ادامه داد: ما از خوانش ساده شروع می‌کنیم. مادامی که برای بازیگر پرسشی پیش نیاید توضیحی داده نمی‌شود. ضمن اینکه برای این پرسش‌ها همیشه یک جور پاسخ وجود ندارد. بررسی می‌کنیم و کم‌کم صاحب تعابیر می‌شویم و می‌کوشیم آن را به مخاطب منتقل کنیم.
 

مجید آقاکریمی، بازیگر نقش "داداشی" نیز گفت: "تهرانی" بر اساس توانایی‌ها و ناتوانی‌های ما دست به تغییر می‌زند. روند تمرین در کارهای ما خیلی ساده شروع می‌شود. برای "مخزن" یک ماه روخوانی کردیم و کم‌کم چیزهایی اضافه شد.

پایان پیام/

کد خبر 111799

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha