به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، نماز در تمام ادیان الهی به عنوان برترین آیین عبادی و رکن معنویت و ارتباط با خداوند مطرح بوده است، درخواست حضرت ابراهیم (ع) چنین بوده است که «رب اجعلنی مقیم الصلوة و من» پروردگارا، من و ذریه ام را برپا دارنده نماز قرار ده، به حضرت موسی (ع) در کوه طور خطاب شد: «اننی انا الله لا اله الا انا فاعبدنی و اقم الصلوة لذکری» همانا من الله هستم، معبودی جز من نیست مرا پرستش کن و نماز را برای یاد من برپا دار. در آیین مقدس اسلام «نماز» جایگاه ویژه ای دارد و در قرآن کریم بر آن تاکید فراوان شده است لذا در این خصوص با حجت الاسلام والمسلمین «ابوالفضل مرادی»، رییس ستاد اقامه نماز استان البرز گفت و گویی انجام دادیم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.
فلسفه و حکمت نماز در دین اسلام چیست؟
اصل کلی خلقت انسان عبودیت و بندگی خداوند است که این تجلی بیشتر در نماز آن هم در سجده نمود زیادی دارد. در روایت داریم که حضرت زهرای مرضیه (س) فرمودند: خداوند نماز را برای دوری از کبر بر ما واجب کرده است لذا سجده با «منیت و غرور» منافات دارد، وقتی ما به سجده می رویم باید منیت را کنار بگذاریم. وقتی ما در نماز می گوییم: «سبحان الله ربی العظیم بحمده» یعنی خداوندا تو عظیمی تو بزرگی؛ بنابراین دیگر نباید برای خود عظمت و بزرگی قایل شویم. پس کیفیت نماز پاک کردن غرور از وجود انسان است. به فرمایش امام راحل تمام عرفان، درک و شعور در نماز خلاصه می شود، نماز جزو فروع دین است، اگر نماز پذیرفته شود سایر اعمال انسان نیز مورد قبول پروردگار متعال واقع می شود.
گفته می شود نماز انسان را از فحشا و بدی ها دور می کند. پس چرا نماز در روح برخی از افراد تاثیری ندارد؟
خاصیت نماز دور کردن انسان از فحشا و بدی ها است، به عنوان مثال وقتی که ما بیمار می شویم و به بیمارستان مراجعه می کنیم، دکتر قرص آموکسی سیلین به ما تجویز می کند و می گوید هر هشت ساعت بخورید، حالا ما بیاییم غیر از این ساعت و به صورت دلخواه آن را بخوریم آن اثر مطلوب را نخواهد گذاشت. لذا نماز ظرفیت دور کردن شما از فساد و فحشا را دارد اما با این قید که حضور قلب داشته باشیم. در واقع میزان قبولی نماز بستگی به میزان توجه انسان در نماز دارد. نماز بدون حضور قلب نماز حقیقی نیست و وقتی نماز از حقیقت و باطن خود جدا شود و به صورت یک عمل بی روح درآید، ثمرات و فوایدی که در آیات و روایات برای نماز برشمرده شده است، وجود نخواهد داشت.
ملاک دیگری که برای میزان قبولی نماز وجود دارد، این است که می گویند: اگر می خواهید بفهمید نمازتان چقدر مورد قبول واقع شده است، ببینید چقدر از گناه دوری کردید. به هر میزانی که معصیت، بداخلاقی و بدرفتاری کنید، یعنی به همان مقدار نمازتان مقبول نشده است. در همین راستا آیت الله جوادی می فرماید: همان گونه که گناه شما را از عبادت دور می کند به همان میزان هم عبادت شما را از گناه دور می کند، در واقع گناهان ما بیانگر عدم تاثیرگذاری لازم عبادت ما هستند، به عنوان مثال دانش آموزی که سر کلاس به درس استاد گوش می دهد و توجه می کند به همان مقدار دانش کسب می کند اما دانش آموزی که نسبت به کلاس بی توجه است و حواس اش به اطراف می باشد، هیچ بهره ای از دانش نمی برد، پس معلوم است که توجه در هر کاری موضوعیت بیشتری دارد.
علل نمازگریزی جوانان و کمرنگ شدن این فریضه در جامعه چیست؟
علت نمازگریزی جوانان و نوجوانان تک بعدی و تک علتی نیست. برخی، خانواده را علت اصلی می دانند در حالی که ممکن است والدین نمازخوان باشند ولی نتواند آن طور که باید و شاید فرزندان خود را روشن و تفهیم کنند اما به نظر بنده یکی از عوامل مهم این است که ما بتوانیم فلسفه عبادت و خلقت انسان را برای جوانان و نوجوانان تبیین کنیم؛ این در حالی است که ما تاکنون نتوانستیم این کار را انجام دهیم. ما اگر اهمیت مدرسه رفتن و تحصیل را به فرزندان خود توضیح دهیم، هیچ گاه فرزندمان در زمان رفتن به مدرسه وقت خود را صرف نگاه کردن به مغازه اسباب فروشی یا خواربارفروشی نمی کنند لذا به میزانی که توجیح نشده و توضیح ندادیم، خود را مشغول کارهای دیگری می کنند و از هدف اصلی باز می مانند؛ بنابراین اهمیت نماز نه در خانواده ها و مدرسه و نه در دانشگاه ها برای نوجوانان و جوانان تبیین نشده است و برای آنها هم اهمیتی ندارد؛ بنابراین مهمترین کار و اقدام این است که ابتدا هدف و فلسفه خلقت را برای آنها تبیین و توضیح دهیم.
نظر شما