حاجیه خانم «حلیمه اسحاقی» مادر شهیدان «عبدالحمید و عبدالصاحب داوری کوهستانی» در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری شبستان مازندران در حاشیه دیدار اعضای بسیج رسانه با این مادر شهیدان داوری با بیان اینکه بعد از فوت همسر مرحومش حجتالاسلام شیخ « محمدحسین داوری » به تنهایی مسئولیت تربیت فرزندانش را بهعهده گرفت؛ اظهار کرد: سعی کردم فرزندانی برای اسلام و انقلاب و اهل بیت تربیت کنم.
مادر شهیدان «عبدالحمید و عبدالصاحب داوری کوهستانی» افزود: طی دوران دفاع مقدس با افتخار فرزندانم را به جبهههای حق علیه باطل فرستادم و با وجود اینکه حمید تازه به شهادت رسیده بود اما بعد از شهادتش صاحب را هم به جبهه فرستادم و گفتم که برود و برای اسلام از کشور دفاع کند.
وی با بیان اینکه حمید اولین پسرش بود که با توجه به حال و هوای آن روزها هوای جبهه به سرش زد، خاطر نشان کرد: آن روزها حمید سنش کم بود و سنش به جبهه رفتن نمی خورد برای نامنویسی مراجعه کرد و به او گفتند که سنت کم است و نمی شود و برگشت و بعد از مدتی دوباره با دستکاری شناسنامه رفت و این بار او را پذیرفتند و وقتی به من گفت که مادر باید به جبهه بروم گفتم تو که گفتی سنت نمی خورد و قبول نکردند و این چند وقته سنت خورد که بروی؟ گفت که باید برود و اینچنین سنش را به سن قانونی رساند، عازم جبههها شد.
اسحاقی گفت: صاحب هم در همان دوران جنگ هوای جبهه ها داشت روزی دیدم که صاحب نیست و هر چه گشتم او را پیدا نکرم از دوستانش سراغش را گرفتم و نمی دانستند و یا اینکه نمی گفتند و بالاخره حمید را دیدم از او سراغ برادرش صاحب را گرفتم که از حمید کوچکتر بود و گفت صاحب رفت برای آموزش نظامی؛ به او گفتم صاحب که پول نداشت گفت من پول داشتم به او دادم تا برود و اگر چه به جبهه نمی رود اما حداقل آموزش ببیند.
وی تصریح کرد: صاحب هم بعد از حمید تقاضای رفتن به جبهه کرد و من هم رضایت دادم که برود و رفت و در عملیات کربلای چهار مجروح شد؛ بعد از آن هم با همین مجروحیت بعد از گذشت مدت اندکی از شهادت حمید، صاحب گفت که می خواهم به جبهه بروم و گفتم برو فقط از عمه ات خداحافظی کن و آن دوران به من می گفتن که تو چقدر دل بزرگی داری که با وجود اینکه حمید شهید شد صاحب را هم می فرستی که به جبهه برود و می گفتم برای دفاع از انقلاب و نظام و سرزمین بروند و من هم راضی ام به رضای خدا که صاحب هم رفت و سالگرد شهادت حمید مصادف با روز اربعین صاحب شد و خوشحالم که فرزندانم را در راه اسلام و انقلاب فدا کردم.
اسحاقی مادر شهیدان «عبدالحمید و عبدالصاحب داوری کوهستانی» که فرزندان خود را در دفاع مقدس تقدیم اسلام و انقلاب کرده است بانوی استواری است که می گوید: همواره از خدا صبر و تحمل زینبی خواستم و به داشتن چنین فرزندانی افتخار کردم.
مادر شهیدان داوری در مورد خوابی که برای فرزندانش هم دید گفت که در خواب صاحب را دیدم و از او پرسیدم پسر کجایی چرا به ما سر نمی زنی که صاحب گفت من همیشه با شما و در کنار شما هستم و در جایی دیگر هم خواب دیدم که در منزل قدیمی خودمان هستیم و همان جایی که فرزندانم در آن خانه به دنیا آمدند و دیدم که طاووسی پر زد و آمد کنار درختی در آن منزل نشست و آنجا من می گویم که این صاحب است که آمده است و می دانستم که صاحب شهید شده و با توجه به اینکه صاحب به من در خواب گفته بودم که من همیشه در کنار شما و با شما هستم گفتم که این پرنده صاحب است که آمده است.
مهمترین تاکید مادر شهیدان داوری پیرو راه شهیدان بودن است و همچنین یادآور شد: خوشحالم و افتخار می کنم که فرزندانم در راه اسلام به شهادت رسیدند و خدا به من این فرزندان را داد که به اسلام خدمت کنند و در راه خدا به شهادت برسند و همه فرزندان من در راه اسلام و خدمت به اسلام و مسلمین بودند و قسمت این دو شهید « عبدالحمید و صاحب داوری کوهستانی» بود که به شهادت برسند که انشالله خدا قبول کند؛ خداوند از همه قبول کند و از ما هم قبول کند.
نظر شما