به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، «برنامه ملی پاسداری از هنر سنتى خوشنويسی ايران» به عنوان هفدهمين عنصر فرهنگی ناملموس ايران در فهرست ميراث جهانی يونسكو روز ۲۵ آذر ۱۴۰۰ ثبت شد. خوشنویسی ایران درحالی در یونسکو ثبت شد که ۱۶ کشور عربی و ترکیه نیز خوشنویسی را همزمان به نام خود ثبت کردهاند. اقدام آن کشورها و عنوان پروندۀ ایران، ابهاماتی را مطرح کرده است، درباره ثبت خوشنویسی ایران در یونسکو ابهامات مطرح شده درباره آن با « دکترحجت امانی»، هنرمند نقاش، خوشنویس و احیاگر خط تعلیق و پژوهشگر هنر اسلامی به گفتگو نشسته ایم که در زیر می آید:
سابقه خوشنویسی در ایران به چه زمانی باز می گردد؟ خط نگاری در دوران پس از اسلام از چه جنبه ای بیشتر مورد توجه قرار گرفت؟
خوشنگاری و زر اندود کردن کلام بزرگان از جمله سنت های ایرانیان پیش از اسلام بوده است به گونه ای مهمترین اوصاف دبیران دوره ساسانی را یکی بلاغت و دیگری را خط دانسته اند. بنابراین اهمیت حسن خط و تو جه به کلام و اندرز بزرگان پس از اسلام با هدف ترویج و تقریب به کلام الهی رشد و توسعه یافت چرا که بنیان فرهنگ و تمدن اسلام را کلام خداوند شکل می داد و باید به بهترین وجه نگارش می شد. بنابر این ذوق ایرانیان که در مناصب حکومت اسلامی مشغول بودند معطوف به زیبا نگاری کلمات قرآنی شد.
سابقه خوشنویسی در ایران به قرون پیش از اسلام باز می گردد با توجه به اینکه خوشنویسی بنام کشورهای عربی و ترکیه در یونسکو به ثبت رسیده سهم ایرانیان در توسعه و تکمیل خط در طول تاریخ چگونه است؟
فرهنگ خوشنویسی ایرانیان از ابتدای اسلام با فرهنگ و تمدن اسلامی پیوند خورد شده است که مشخص کردن اجزا آن گاه ناممکن بنظر می رسد اما تاریخ نشان داده که سهم و نقش فرهنگ و تمدن ایرانی در تکوین تمدن اسلامی بویژه در خوشنویسی بیش از آن بوده است که امروزه در یونیسکو به نام سایر کشورهای عربی و ترکیه ثبت شده است.
چرا تصمیم کمسیون ملی یونسکو در ثبت خوشنویسی به نفع ایران نبود؟
فارغ از هرگونه جانبداری نباید نقش بزرگانی چون یاقوت مستعصمی و سایر هنرمندان اسلامی غیر ایرانی در تکامل زیباشناسانه و صلایه دادن خطوط ثلث و کوفی را انکار کرد اما مبدع و مبتکر اقلام سته( ششگانه) ابن مقله بود و اصول و قواعد آنها را ابن بواب ایرانی تنظیم کردند؛ بنابراین آنچه امروز از طریق ثبت در یونیسکو نصیب ما شده است عکس این واقعیت تاریخی است که یا در سایه مسایل سیاسی است و یا نتیجه اهمال مسئولان میراث فرهنگی ناملموس است که نمونه ای از آن را در ثبت خط تعلیق شاهد بوده ام بنظر میرسد اولویت ها و ملاحظات دیگری جز تاریخمندی را در نظر دارند.
وجه تمایز خوشنویسی با خوشنویسی سایر کشورهای اسلامی چیست؟
آنچه خوشنویسی در ایران را از سایر کشورهای اسلامی متمایز می سازد سیر تغییر در تناسب با زمان خود بوده است بگونه ای که درکی که میرزا محمد رضا کلهر از برخورد خوشنویسی و صنعت چاپ داشته است در هیچ جای دیگری نمونه آن را نداریم همچنین جنبه های زیبا شناسانه ای که در دوره قاجار بر فرهنگ خط و خوشنویسی حاکم شد کمتر می توان به این گونه توفیق دست یافت . به طور مثال وجوه زیباشناسانه ای که در سیاه مشق نویسی دوره قاجار شکل گرفته است بندرت می توان نظیره هایی از آن را در خوشنویسی سایر کشورهای اسلامی یافت. جا دارد این ویژگی های منحصر بفرد و پیشگامان هر کدام در جای خود بررسی و مستند نگاری شوند.یکی از مهمترین ایرادهایی که بر نویسندگان کشورهای عربی وارد است تقلیل فکر و فرهنگ ایرانی -اسلامی به فکر و فرهنگ عربی است که در این میان نقش مهم ایرانیان را در تکوین تمدن اسلامی نادیده و یا کمرنگ جلوه داده اند خوشنویسی در زمره این آثار است که با انتساب بزرگان خوشنویس در کشور های تحت گفتمان حکومت خود با هویت عربی به نفع خود بهره برده اند.مساله دیگری که مربوط به خود ماست، نحوه اشاعه و حفظ سنت خوشنویسی در کشور است. آنچه در تاریخ کشورهای اسلامی دیده می شود به مانند مکتب خارطوم در سودان، کلاسهای آموزش خوشنویسی برای عموم مردم و بدون هزینه و رایگان برگزار می شده است یا در ترکیه نیز به همین صورت است درحالی که در ایران آموزش خوشنویسی چه در نهادهای دولتی و چه مردم نهاد به شکل یک مولفه اقتصادی در آمده است. همچنین برنامه های نمایشگاهی و جشنواره های مرتبط با خوشنویسی هم بصورت دیگری با نمونه های سایر کشورهای مدعی قابل مقایسه نیستند. بنابراین بسنده کردن و بالیدن به هنر و تاریخ گذشته ایران کافی نیست بلکه همواره نیازمند حمایت و توسعه در سایه نقد و پژوهش و آرا مختلف است که ضامن حیات و استمرار آن و انتقال به آیندگان است.
نظر شما