خبرگزاری شبستان_ رشت، مهری شیرمحمدی؛ پل آهنی درست در مکانی ساخته شده که خشت پورد دوره صفوی ساخته شده بود. این پل آهنی، جلوتر از جایی قرار گرفته که رودخانه های تنیان و سیاه رود بهم می پیوندند. از بالای پل آهنی می توان بقایای خشت پورد بزرگ را دید. پایه ها و طاق های این پل خشتی داخل رودخانه پرآب افتاده است. رودخانه ای که ۲ بار در سده اخیر طغیان کرده و طاق های پلی را فروریخت که در دوره صفویه بر راه قدیم شاه عباسی ساخته شده بود.
در این فصل سال که درختان رخت عریانی پوشیده اند، بطور کامل می توان هر آنچه در حاشیه و درون رود است، دید و من می دیدم که دو جوان از اهالی طاهر گوراب، بر بقایای پل خشتی ایستاده و قلاب ماهیگیریشان را بر رودخانه افکنده اند. بارش های اخیر، بر حجم آب افزوده و بقایای پایه های پل خشتی بر شدت و سرعت آب می افزاید. تلاشی دوگانه؛ سیلی های مداوم آب بر آخرین بقایای پل و پیدا کردن راه خروجی برای رسیدن به مرداب انزلی و تلاش خشت و ساروج فروافتاده ای که نمی خواهد مرگ قطعی را بپذیرد.
مسیر جاده را که از روی پل آهنی می گذرد، به سمت روستای «طاهر گوراب» در پیش می گیرم. دنبال پل خشتی یک دهنه ای می گردم که در دو راهی طاهر گوراب - گوراب زرمیخ بر رودخانه ساخته شده بود. ولی اثری از پل خشتی کوچک نیست. دوباره مسیر را بازمی گردم و به سمت روستای «پُردسر» می روم. از وجه تسمیه نام روستا می توان فهمید که باید پل خشتی دیگری هم در همین حوالی باشد و بود اما بقایایش.
در امتداد رودخانه تنیان، بخشی از یک پل خشتی دیگر در حاشیه رود پیداست. خوشبختانه این پل سالمتر از پل بزرگ است. یک طاق و دهنه آن بر بستر رود سالم مانده است. ولی به دلیل کاهش دبی آب رودخانه، این طاق پر از رسوبات رودخانه ای شده و عملا آبی در زیر آن جریان ندارد و لابد سالم ماندنش هم به همین دلیل است.
خط امتداد پل را تا آن سوی رود، ادامه می دهم. بقایای پل خشتی و دیواره های آن بر بستر رود افتاده و انبوهی از زیاله در حاشیه آن رها شده است. باد لای شاخه های بی برگ و بار حاشیه رودخانه می وزد و سکوت جاده خلوت را می شکند. جاده ای که روزگاری محل عبور کاروان هایی بود که از مرکز گیلان به سمت غرب گیلان، آستارا و اردبیل می رفت. جاده ای که یکصدسال پیش، محل تردد مبارزان جنگل بود و تمام روستاهای این محدوده به ویژه «گوراب زرمیخ و کسما»، شاهد جدال مبارزان جنگل و قزاق های وطنی و بیگانه بود. امروز اما با احداث بزرگراه صومعه سرا- فومن، دیگر کسی از راه قدیم به سمت فومنات نمی رود.
بقایای این سه پل خشتی، نشان دهنده خط مسیر جاده سنگفرش معروف به «راه شاه عباسی» است و می توان فهمید کاروان های تجاری و بویژه راه تجاری ابریشم، از کدام مسیر عبور می کرده است. به گفته معاون میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اداره کل میراث فرهنگی گیلان، دستور ساخت این راه در زمان شاه عباس اول صفوی صادر گشت تا به تجارت ابریشم کمک کند.
ولی جهانی می افزاید: این راه از شهر اردبیل آغاز می شد و با گذر از شهرهای گیلان یعنی آستارا، پونل، گسگر، صومعه سرا، رشت، کوچصفهان، نیاکو، آستانه، نالکیاشر، لنگرود، رودسر، تمیجان و دیگر شهرها و روستاهای گیلان ادامه یافته و به فرح آباد ساری در استان مازندران می رسید.
بسیاری از پل های آجری در دوره صفویه ساخته و در دوره قاجار مرمت شده است. مصالح عمده این پل های تاریخی از « سنگ، آجر، آهک، ساروج، ملات های گچی و گاها آهن و سرب» بوده است. دهه ۴۰ خورشیدی، دکتر منوچهر ستوده مامور بررسی و شناسایی بناهای تاریخی حاشیه دریای کاسپین شد. وی آن زمان هر سه پل خشتی نامبرده را دیده و تصاویری از آن در کتابش منتشر کرده است.
ستوده درباره خشت پل بزرگ نزدیک به دهکده منار بازار، می نویسد: «پردسر، ده از دهستان مرکزی بخش شهرستان صومعه سرا شهرستان فومن هفت کیلومتری شمال غربی صومعه سرا و سه کیلومتری غرب صومعه سرا به طاهر گوراب، دو پل آجری روی رودخانه مجاور آبادی هست. در انقلاب جنگل جنگهای شدیدی در این محل رخ داده است. پرد در گیلکی به معنی پل است و پردسر یعنی سرپل. و خشت پل به معنی پل آجری است. خشت پل بزرگ، پل آجری بزرگی، به طول ۶۰ متر و عرض ۶ متر و ارتفاع تقریبی ۹ متر است.
رود تَنیان و سیاه رود و پلنگ رود، کمی بالاتر از این پل داخل یک بستر می شوند و از زیر این پل می گذرند و سپس به کول سر و مرداب انزلی می روند. این پل عظیم که امروز مانند پهلوان پیری است که بر اثر طول عمر نکس پیدا کرده و دست حوادث او را بر زمین زده، روزی سه دهانه بزرگ داشته است. سیل سال ۱۳۱۷ دهانه اول را که طرف مناره بازار است خراب کرد و دو طاق دیگر را سیل ۱۳۳۶ از جای خود تکان داد و در بستر آب انداخت. فعلا روی پایه های اصلی تخته پلی نصب کرده اند و از روی آن می گذرند.»
در زمان بازدید ستوده، کوچیک پرد سالمتر از وضع کنونی بود:« در سه کیلومتری کسما، در دهکده پاسکه کسمای صومعه سرا قرار دارد. فاصله میان خشت پل بزرگ و خشت پل کوچک کمتر از دو کیلومتر است، خشت پل کوچک شامل پنج دهنه کوچک و بزرگ آجری است. دو سیل بند در دو سمت راست آب دارد. پایه هر یک از این سیل بندها، آب بخش کن دارد. یکی از طاق های اصلی آن فروریخته است. آبی که از زیر آن می گذرد، دنباله ندارد و نشت آب بجارهای و برنج کاریهاست. طول این پل ۲۵متر و عرض آن ۲۰/۴ متر و ارتفاع دهنه های بزرگ آن از سطح آب ۵ متر است. این دو پل در مسیر راهی است که به دستور شاه عباس ساخته شده است. این راه از هشتپر به چهارراه رضوان ده و جنگل هفت دغنان و ضیابر و طاهر گوراب و جاده کنار و مناره بازار و از آنجا به خشت پل بزرگ و خشت پل کوچک کسما و از کسما به رشت می رود. راه های فرعی دیگری از این راه اصلی منشعب می شده و به دهکده های آباد و پرجمعیت می رفته است. بر سر این راهها نیز از همان دوران یا ادوار بعد پلهایی ساخته اند. پل گاز رودبار که دارای یک دهانه اصلی و دو دهانه فرعی در طرفین است از این گونه پلهاست. پل کوچکی با یک دهانه نزدیک طاهر گوراب نیز جزء این دسته از پل هاست.» ستوده تصویری از پل یک دهنه طاهر گوراب منتشر کرده است. پلی که اکنون اثری از آن وجود ندارد.
نظر شما