خبرگزاری شبستان؛ اسماعیل حسین پور؛ در سیاست نامه خواجه نظام الملک آمده است وقتی زمان فوت یکی از خلفا نزدیک می شود؛ پسر برای دیدار پدر ابراز دلتنگی می کند و پدر می گوید بعد از شب اول، دوم یا سوم، مرا در خواب خواهی دید ولی آن خلیفه بعد از دوازده سال به خواب فرزند آمده است. وقتی فرزند دلیل این تأخیر را از پدر جویا می شود، پدر می گوید به خاطر فرو رفتن پای گوسفندی در حفره ای بر روی پل دجله، دوازده سال جواب می داده است!
وقتی شکستن پای گوسفندی برای خلیفه، دوازده سال مؤاخذه داشته است؛ نیک پیداست که بشر به عنوان خلیفه خدا چه جایگاهی دارد و سهل انگاران در قبال سلامت مردم، باید چگونه پاسخ امروز و فردای مردم را بدهند. مردم حق دارند از کار به دستان بپرسند عامل وجود این سم ها در محصولات کشاورزی که و چه بوده است؟ چرا این مردم خوش درخشیده در هزاران عرصه این انقلاب، سهمشان این روزها باید این سم های سهمناک باشد؟
با ممنوعیت پیاپی ورود محصولات کشاورزی ایران به برخی کشورهای همسایه، این کشورها استفاده از سموم پرخطر را بهعنوان دلیل ممنوعیت واردات محصولات کشاورزی ایران ذکر کردهاند. هر چند بازگشت محموله های کشاورزی ایران آثار سوئی براقتصاد ایران دارد ولی علاوه بر بعد اقتصادی، امنیت غذایی مردم ایران نیز با چالش جدی روبرو شده است.
مدیران باخرد بگویند این محصولات سمی چیست که به خورد مردم می دهند؟ واقعا این مردم که به گفته بزرگان نظام «از ملت حجاز در عهد رسول الله(ص) و مردم کوفه در عهد امیرالمومنین(ع)» بهتر هستند چرا باید این گونه مورد بی مهری قرار گیرند و به رغم وجود انبوه دستگاه های ذیربط و ناظر، باید این گونه با هراس سر بر بستر بگذارند؟
مردم این کشور چهار فصل، به چه جرمی باید برای امنیت غذایی شان دغدغه داشته باشند؟ شفاف بگویید برخی از شما مدیران که این روزها تماشاچیان سکوت پیشه کرده در برابر موضع و اقدام کشورهای همسایه هستید در قبال سلامت مردم چه وظیفه ای دارید؟ بعد از این تشت از بام افتادن، متأسفانه ساده ترین کارتان تکذیب است ولی بفرمایید تکذیب های بی ثمر برخی از شما کار به دستان، چه دردی از این مردم ناخرسند از ناراستی تان را دوا می کند؟
نمی دانم چرا کسی شفاف نمی گوید ماجرای این سم های ماندگار بر روی محصولات کشاورزی چیست؟ نهادهای ناظر در خصوص این دغدغۀ جدی مردم چه نقش و جایگاهی دارند؟ چرا کشورهای دیگر برای سلامت مردم شان دغدغه دارند و محصولات کشاورزی ما را برگشت می دهند اما ما به اندازۀ کشورهای دیگر برای سلامتی مردممان اهمیتی قائل نیستیم؟ آیا این مردم حق ندارند از مدیران فرادست که مسئول سلامت همۀ مردم این سرزمین هستند؛ بخواهند تا مقتدرانه با این سهل انگاری های سلامت سوز برخورد کنند؟
با انبوه سؤالات بی پاسخ در ذهن مردم و بی غمی برخی مسئولان ذیربط، به یاد بیتی از حافظ عزیز افتادم که می گوید:
چون به هنگام وفا هیچ ثباتیت نبود می کنم شکر که بر جور دوامی داری!
نظر شما