خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی، مریم داوری: کتاب «تنها گریه کن»؛ روایت زندگی «اشرف السادات منتظری»، مادر «شهید محمد معماریان» نوشته «اکرم اسلامی» در شمارگان هزار نسخه از سوی انتشارات حماسه یاران در مدت کمی از انتشار به چاپ هفتاد و سوم رسید.
انتشارات حماسه یاران در سال 1393 با هدف ترویج فرهنگ جهاد و شهادت تاسیس شد. این انتشارات در سال های فعالیت خود تاکنون موفق به تولید 90 عنوان کتاب شده است.
کتاب «تنها گریه کن» مشتمل بر یازده فصل است . ترکیب بندی با عنوان « حماسه یاران» سروده نغمه مستشار نظامی و همچنین آلبوم تصاویر شهید معماریان در پایان کتاب آمده است. ادخلو بسلام آمنین، سرنوشتی خوش، بارش ستاره ها تا یار سر کدام دارد به تمام جان حاضر مثل چرخش گل به سمت نور. انارهای ترک خورده، صدای پر دادن کبوتر، رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق، سبزآبی و اذا جاء امرنا و فارالتنور عناوین فصول این کتاب هستند.
مقام معظم رهبری بر کتاب « تنها گریه کن» تقریظی نوشتند که در مراسم یازدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت که به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی و همزمان با آیین ملی تجلیل از مادران شهدا و تقدیر از نویسندگان کتابهای مرتبط با دفاع مقدس برگزار شد، منتشر و رونمایی شد.
متن تقریظ حضرت آیت الله خامنه ای بر این کتاب به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
با شوق و عطش، این کتاب شگفتیساز را خواندم و چشم و دل را شستشو دادم. همه چیز در این کتاب، عالی است؛ روایت، عالی؛ راوی، عالی؛ نگارش، عالی؛ سلیقه تدوین و گردآوری، عالی، و شهید و نگاه مرحمت سالار شهیدان به او و مادرش در نهایت علوّ و رفعت .. هیچ سرمایه معنوی برای کشور و ملّت و انقلاب برتر از اینها نیست. سرمایه باارزش دیگر، قدرت نگارش لطیف و گویایی است که این ماجرای عاشقانه مادرانه به آن نیاز داشت.
10 اسفند 1399
ــ از نویسنده جدّاً باید تشکّر شود.
متن یادداشت مقام معظم رهبری بر ترکیببند « حماسه یاران» سروده نغمه مستشار نظامی که با الهام از کتاب «تنها گریه کن» سروده بدین شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
بسیار کار درست و بهجایی کردهاند؛ آن بانوی شهیدپرور و آن حماسه، در خور چنین ستایش است.
ای کاش برای دیگر مادران ارجمند شهیدان در قم ــ مانند مادر شهیدان زینالدّین ــ و در سراسر کشور نیز زلال قریحه شاعران، آثاری بیافریند.
من هم آن کتاب را خواندهام و چند کلمه تقریظ بر آن نوشتهام.
در بخشی از کتاب تنها گریه کن می خوانیم: بوی محرم می آمد و همه می دانستند برنامه زندگی ما در آن دهه معلوم است. روضه رفتن مان را برای هیچ کاری تعطیل نمی کردیم. این شد که زودتر قرار و مدار گذاشتند و یکی دو روزی برای آب و هوا عوض کردن رفتیم کرمجگان؛ نشسته بودم توی خانه ایوان باغ که دیدم نوه ام مسعود روی پله ها تلو تلو می خورد. اگر نمی جنبدیم با سر به زمین می خورد. بچه را روی هوا گرفتم ولی پای خودم لیز خورد و از میان نرده رد شد و گیر کرد؛ تعادلم را از دست دادم و با سر خوردم به سیمان کنار جوی آبی که از بغض باغچه می گذشت. بچه ها کمک کردند و پایم را از میان نرده آزاد کردند ولی هم سرگیجه داشتم و عقب سرم اندازه یک گردو باد کرده بود و هم نمی توانستم پایم را تکان بدهم.
اکرم اسلامی در بخشی از مقدمه کتاب آورده است: دیدار اول مان تا ظهر طول کشید، نرفته بودم برای مصاحبه، نرفته بودم برای محک زدن خودم حتی به پرونده باز روبرویم به چشم خریدار هم نگاه نمی کردم. حاج حسین سفارشم کرده بود و من گوش به فرمان رفته بودم تا نفس پاک و بهشتی یک مادر شهید بهم بخورد و روزم را نورانی کند. باورم شده بود مهمان عزیز این خانه ام بس که صاحبخانه با دقت و اشتیاق برایم حرف می زد. عکس هایشان را نشانم داد، دستم را گرفت و برد سمت اتاقش، آشپزخانه، حیاط و داخل زیرزمین، چشمم با احتیاط به گوشه های خانه بود و گوشم با حیرت و اشتیاق به ماجراهایی که تعریف می کرد.
گفتنی است،کتاب «تنها گریه کن»؛ روایت زندگی «اشرف السادات منتظری»، مادر «شهید محمد معماریان» نوشته اکرم اسلامی در شمارگان هزار نسخه با قیمت 57000 تومان از سوی انتشارات حماسه یاران در مدت کمی از انتشار به چاپ هفتاد و سوم رسید.
نظر شما