خون عابدين پور حين زمزمه برادرارتشي چرا برادركشي با خاك هم آغوش شد

خبرگزاري شبستان/مازندران؛ مردم مومن و معتقد ساري از روزهاي آغازين بروز انقلاب اسلامي در كشور پهناور ايران اسلامي دوشادوش هموطنان خويش علیه رژیم منحوس پهلوي عقده گشایی کرده و تمامي فرامین امام خميني(رحمت الله عليه) را اجرا کردند و پرونده پرافتخاری را از خود بجا گذاشتند كه تقديم شهیدان چمنی، رهنما، عابدین پور، گلمائی، علامه، گلوگاهی، عسگری توفیقی، ثمربخش و …  كه خونشان را بپای این انقلاب ریختند تا درخت نوپا انقلاب اسلامي ايران تنومند شود خود گواه بر اين مدعا است.

مختصري از زندگي نامه شهداي انقلاب در مركز مازندران برگرفته از خاطرات خانواده هاي معظم شهدا و كتاب روزشمار استان مازندران(ساري) به روايت اسناد ساواك، را در اين مجال مي خوانيد:

عابدين پور18دي ماه57 به خيل شهداي راست قامت انقلاب پيوست

شهيد نستوه، سيد اسماعيل عابدين پور در سال 1340در خانواده اي مومن و با ديانت متولد شد. وضعيت مالي خانواده اش متوسط بود. مادرش از زنان متدين و فرهيخته ساري محسوب مي شد كه از همان زمان نيز جهت ترويج فرهنگ قرآن مجيد از هيچ گونه مساعي و كوششي دريغ نمي ورزيد و كلاس درس قرآنش هم پس از ساليان سال در فاطميه ساري فعال است.

شهيد دوران ابتدايي را در دبستان بقايي گذراند و پس از سپري نمودن دوره راهنمايي جهت ادامه تحصيلات در دبيرستان پانزده خرداد در رشته علوم تجربي مشغول به تحصيل شد. سال آخر دبيرستان شهيد مقارن با آغاز تظاهرات مردمي بود و متعاقب آن مدارس شهر به علت گسترش دامنه تظاهرات تعطيل گرديد. شهيد همانند ساير مردم انقلابي فعالانه در اين تظاهرات شركت مي نمود و در ساعات فراغت از راهپيمايي به پخش اعلاميه و نوشتن شعار در معابر عمومي و ديوارها مبادرت مي ورزيد.

راهپيمايي هجدهم دي ماه 57 مردم انقلابي ساري، آخرين تظاهراتي كه شهيد افتخار مشاركت در آن را داشت.  در آن روز كه بنا به فرمان رهبرانقلاب(امام خميني«رحمت الله عليه») به منظور اعتراض به قتل عام رژيم در قم، تبريز و تهران عزاي عمومي اعلام شده بود و راهپيمايي هاي سراسري در تمامي نقاط ايران برپا شده بود نيز فعالانه حاضر شد.

راهپيمايي 18دي ماه 57ساعت ده صبح از مسجد جامع ساري آغاز و به دروازه گرگان(ميدان شهدا)ختم گرديد و به عنوان يكي از راهپيمايي هاي به يادماندني در تاريخ انقلاب ساري به ثبت رسيده است. در اين روز نيروهاي رژيم كه وضعيت را بحراني ديدند از ترس به پايين كشيده شدن مجسمه شاه، مردم بي گناه را به گلوله بسته و خون گرمشان را بر زمين ريختند.شهيد سيد اسماعيل عابدين پور از شهداي گلگون كفني بود كه با مشت هاي گره كرده و با شعارهاي مرگ برشاه خائن، برادر ارتشي چرا برادر كشي، به مصاف نيروهاي خودفروخته رفت تا اين كه با اصابت تير مستقيم به حلقومش به ديدار معبود شتافت و با نثار خون خود در تاسي از مكتب جدش حضرت سيدالشهداء امام حسين(عليه السلام) نداي هل من ناصر ينصرني لبيك گفت و خون پيكر مطهرش با خاك هم آغوش شد.

تلاوت مستمر كلام الله مجيد از شاخص ترين ويژگي هاي شهيد قربانعلي گلوگاهي

شهيد والامقام قربانعلي گلوگاهي، بيست و چهارم ارديبهشت ماه41در خانواده اي معتقد و مذهبي در شهرستان ساري ديده به چهان گشود.

والدين اين شهيد اهميت خاصي براي تعليم و تربيت قربانعلي قائل بودند، از اين رو فرزندشان را به منظور فراگيري روخواني قرآن كريم به مكتب خانه فرستادند.در هفت سالگي راهي مدرسه شد و تحصيلات دوران ابتدايي را در دبيرستان حشمت داوري ساري به پايان رسانيده و به تحصيلات خود در مقطع راهنمايي ادامه داد.

در زماني كه جغد شوم استعمار در ويرانه هاي ايران اسلامي مأوا گرفت، شهيد گلوگاهي كه داراي وجداني حساس و آگاه بود و به فراست سره را از ناسره تميز مي داد به گروه مخالفين نظام استبدادي پهلوي پيوست.

از آنجا كه اطمينان داشت راه پيروزي و نجات مردم مستضعف و محروم كشورش در تأسي از فرمان هاي حيات بخش اسلام نهفته است با مطالعه كتب ديني و شركت در مراسم و مناسبت هاي مذهبي بر غناي اعتقادي و فكري خود افزود و جهت رسيدن به اهداف خود از هيچ كوششي فروگذار نكرد كه از جمله ي آن مي توان از اشتياق ايشان براي شركت در كلاس هاي درس شهيد حجت الاسلام قاسمي نماينده مردم ساري در مجلس شوراي اسلامي كه در انفجار دفتر حزب جمهوري اسلامي در هفتم تير سال62به شهادت رسيد مي توان ياد كرد.

علاوه برآن مدتي هم در جلسات درس اخلاق حاج شيخ عبدالله دارابي تلمذ نمود.تلاوت مستمر كلام الله مجيد از شاخص ترين ويژگي هاي شهيد قربانعلي گلوگاهي به شمار مي رفت.

اين شهيد والامقام در تظاهرات هايي كه به مناسبت هاي مختلف در ساري و شهرهاي همجوار برپا مي شد حضوري فعال داشت. ماه مبارك رمضان 57كه تظاهراتمنسجم تر گرديد، شهيد گلوگاهي از برنامه ريزان و سامان دهندگان موثر اين راهپيمايي هابود، تا آنجا كه تمامي وقت و همه زندگي خويش را به اين كار مهم اختصاص داد.

تكثير و پخش اعلاميه ها و نوارهاي صوت حضرت امام خميني(رحمت الله عليه) و سرگروهي گروه هاي توزيع كننده اعلاميه ها و نوارها از جمله فعاليت هاي برجسته اين مجاهد دلاور محسوب مي شد.

در نيمه شب نوزدهم ماه مبارك رمضان همان سال پس از خاتمه يافتن جلسه ي قرآن كه در حسينيه مهديه برگزار گرديده بود درحالي كه اعلاميه هايي را به همراه داشت، به وسيله ماموران شاه تحت محاصره درآمد و در نهايت دستگير و به اداره آگاهي منتقل گرديد.

در اداره آگاهي پس از 24ساعت شكنجه وحشيانه دژخيمان در حالي كه اين شهيد بزرگوار را داخل گوني نهاده و سرگوني را بسته بودند و با باتوم و كابل به تمامي بدنش ضربه وارد مي نمودند از ناحيه سر متحمل ضربات شديدي شد و در نهايت به دليل بحراني شدن وضعيت جسمي به وسيله ماموران به خانواده گلوگاهي تحويل داده شد. وبه خاواده اش تذكر داده شد كه ديگر اجازه شركت در تظاهرات را به فرزندانشان ندهند.

پس از گذشت 24ساعت، شهيد گلوگاهي به دليل شكنجه هاي بي رحمانه دژخيمان، به بيمارستان بوعلي سينا ساري انتقال يافت. وضعيت قربانعلي بحراني تر شد و به اغما رفت و جهت ادامه درمان به تهران منتقل شد اما مداوايش نتيجه بخش واقع نگرديد و به خيل شهداي راست قامت انقلاب اسلامي پيوست.