به گزارش خبرگزاری شبستان از همدان، دوران دفاع مقدس در کنار همه سختیها و تنگناها سرشار از حماسههای ماندگار است. حماسههایی که با پایداری مردان و اسقامت زنان رقم خورد.
زنانی که پسران و همسرانشان را راهی جبهه کردند و صبورانه ایستادند. مادرانی بزرگ چون "صفیه پاشایی" که سه سرو برومند خود را در دفاع از وطن و انقلاب اسلامی تقدیم کرد و همسرش هم در این مسیر به درجه جانبازی نائل آمد.
او نه تنها سه پسر خود را در دفاع از کشور تقدیم کرده که خود و همسرش در پشتیبانی از جبهه نبرد نقش داشتهاند. بارها برای رزمندگان کلاه بافته و پتوهای آنها را شسته است.
صفیه اهل «شِوِرین" است؛ روستایی در نزدیکی همدان با 30 شهید آن هم وقتی در دوران جنگ تحمیلی تنها 2 هزار نفر و شاید هم کمتر جمعیت داشت.
مادر شهیدان ایرج، سعید و ارسلان(مجید) چنگیزی در گفتگو با شبستان میگوید: اولین شهید خانواده ما ایرج بود؛ دومی سعید و بعد هم ارسلان که در فاصله کمتر از 3 سال شهید شدند.
صفیه پاشایی میافزاید: ایرج متولد 1334 بود و از زمان غائله کردستان در جنگ حضور داشت و پس از آن در مناطق مختلف عملیاتی حضور یافت تا اینکه 15 مرداد 1362 در عملیات والفجر 2 و منطقه حاج عمران به شهادت رسید.
وی ادامه میدهد: شهادت ایرج روحیه ایثار و جهاد را در خانواده ما تقویت کرد بهطوری که پسرم سعید همان سال به شهادت رسید.
مادر شهیدان چنگیزی بیان میکند: سعید متولد 1342 بود و یکم اسفند 1362 در عملیات والفجر 5 و منطقه عملیاتی چنگوله به شهادت رسید.
پاشایی میگوید: ارسلان هم پس از شهادت دو برادرش عازم جبهه شده و به عنوان جهادگر مشغول به خدمت شد حتی برای اینکه بتواند اعزام شود؛ نامش را به مجید رستمی تغییر داده و نشانی منزل خودمان را هم نداده بود.
وی ادامه میدهد: چون ایرج و سعید به شهادت رسیده بودند؛ مسئولان اجازه حضور در جبهه را به ارسلان نمیدادند؛ او متولد 1340 بود و 21 خرداد 1365 در جزیره مجنون به شهادت رسید.
پاشایی میافزاید: همسرم حاج رستم چنگیزی هم در پشتیبانی از جبهه نبرد فعال بود و بارها کاموا و مواد غذایی را به خانه میآورد تا من و عروسم(همسر ایرج) برای رزمندگان شال و کلاه ببافیم.
وی بیان میکند: در بافت لباس گرم برای رزمندگان از زنان روستا هم کمک میگرفتیم و همین طور در پخت نان، مربا و ترشی؛ شکستن قند و شستشوی پتوهای کثیف جبهه کار دیگر ما بود.
کمک به جبهه با بافت لباس و پخت نان
مادر شهیدان چنگیزی تصریح میکند: همه این کارها را با افتخار انجام داده و احساس خستگی نمیکردیم زیرا معتقد بودیم که باید سهم خود را در جهاد ادا کنیم.
پاشایی میگوید: همسرم حاج رستم در کنار کارهای جهادی و پشتیبانی از جبهه نبرد در مناطق عملیاتی حضور یافته و سال 1365 در عملیات والفجر 8 و منطقه عملیاتی فاو بر اثر استنشاق گاز شیمیایی جانباز شد و سال 1397 دعوت حق را لبیک گفت.
وی میافزاید: هرچند تحمل فراق فرزندان سخت است، اما به اینکه آنها در مسیر یاری اسلام به شهادت رسیدهاند؛ افتخار میکنم و یادآوری مصائب اهل بیت(س) در کربلا آرامم میکند.
سمیه مظاهری/
نظر شما