خبرگزاری شبستان- مشهد- مرضیه وحدت؛ زن در ابعاد مختلف در تربیت جامعه نقش دارد و یک رکن اساسی در تربیت جامعه است، همه انسان های موفق در طول تاریخ مدیون مادر بودند و نقش مادر در سلامت و موفقیت فرزند بسیار کلیدی است لذا زنان می توانند با تربیت فرزندان خوب بزرگترین خدمت را به جامعه کنند؛ یک بانوی مسلمان و متعهد می تواند با رفتار، گفتار و حضورش در جامعه برای دیگران الگو باشد، روز زن این خبرگزاری را بر آن داشت که با حجت الاسلام مهدی عدالتیان مدیر موسسه فرهنگی راه روشن در خصوص نقش زنان در تربیت جامعه ای با رویکرد تمدن نوین اسلامی گفتگو داشته باشد.
زنان در تربیت جامعه ای با رویکرد اسلامی و تشیع چگونه می توانند نقش آفرینی کنند؟
زن در ابعاد مختلف در تربیت جامعه نقش دارد و یک رکن اساسی در تربیت جامعه است از جمله مهیا کردن همسران برای خدمت، زنان توانمند، معتقد و دارای هدف های عالی تلاش می کنند زندگی را به گونه ای اداره کنند که همسر آنها نقش خود را در جامعه به خوبی ایفا کند، وقتی مردی در خانواده آرامش دارد در هر پستی که باشد، کامل تر و دقیقی تر می تواند به جامعه خدمت کند ولی مردی که دغدغه و ناراحتی در خانواده دارد، ناراحتی او به کار او آسیب خواهد رساند. بنابراین این نقش بانوان برای تربیت جامعه بسیار مهم چرا که موجب می شوند، مردان بدون دغدغه خادم مخلص و حقیقی برای جامعه باشند.
نقش دوم بانوان تربیت فرزندان سالم و صالح است؛ این سخن امام راحل که فرمودند:" از دامن زن مرد به معراج می رود"، یک حقیقت است، همه انسان های موفق در طول تاریخ مدیون مادر بودند و نقش مادر در سلامت و موفقیت آنان بسیار مهم بوده است لذا زنان می توانند با تربیت فرزندان خوب بزرگترین خدمت را به جامعه کنند. سومین نقش بانوان الگو بودن برای دیگران است، یک بانوی مسلمان و متعهد می تواند با رفتار، گفتار و حضور او در جامعه برای دیگران الگو باشد و دیگران بدانند می شود هم سالم، صالح و مومن و هم موفق بود و این گونه نیست که اگر کسی بخواهد در رشته ای موفق باشد باید دست از ارزشهای دینی خود بردارد. در جامعه ما چنین خانم هایی هستند که در عین موفقیت فراوان در جامعه، بنده خالص خدا هستند و در کارهای خود نیت خالص دارند و این الگو بودن گاهی برای مردان و زنان و گاهی برای زنان است.
نقش چهارم بانوان، روشنگری و آگاهی بخشی است، زنان می توانند روشنگر و چراغ راه نسبت به فرزندان و جوانان جامعه باشند و آگاهی بخشی کنند ما خانم هایی داریم که علاوه بر همسرداری و تربیت فرزند، معلم، استاد دانشگاه، نویسنده و سخنران خوبی هستند و به شکلهای مختلف آگاهی بخشی می کنند. خانم هایی هستند که پاسخ سوالات جوانان را می دهند و آنها را آگاه می کنند و همچنین این آگاهی بخشی و روشنگری ممکن است در قالب مسابقات، تشکیل جلسات و به شکلهای مختلف صورت گیرد.
نقش پنجم تعلیم و تربیت است، زنان بهترین مربی و اولین مربی فرزندان خود هستند لذا زن در تعلیم و تربیت فرزند نقش اساسی دارد و اتفاقا اگر آن بخشی که به عهده مادر است توسط یک خانم درست انجام شود بخش های دیگری که بر عهده متولیان فرهنگی است بهتر و سریعتر انجام خواهد شد و البته بعضی خانم ها توان این را دارند که علاوه بر تعلیم و تربیت فرزندان خود به تعلیم و تربیت جوانان دیگر بپردازند و این افتخار دیگری در پرونده آنها خواهد بود.
وظیفه همسران نسبت به یکدیگر را تبیین بفرمایید؟
زنان و مردان در زندگی مشترک، وظابف مشترک و وظابف اختصاصی دارند ، در آستانه ولادت حضرت زهرا (س) پرداختن به این وظایف بسیار مناسب است. در زمینه وظایف مردان و زنان کتاب های ارزشمندی نوشته شده که همه دوستداران حضرت زهرا (س) می توانند از آنها استفاده کنند در این فرصت کوتاه به سه وظیفه مشترک اشاره می کنم اول آرامش بخشی و مایه آرامش بودن است، زن و مرد همان طور که در آیه 21 سوره روم اشاره می فرماید: باید مایه آرامش یکدیگر باشند و در خانواده به گونه ای عمل کنند که دغدغه، نگرانی و استرس در همسر و فرزندانشان نباشد. در واقع آرامش بخشی به محیط خانواده از وظایف مهم مشترک زنان و مردان است .
دومین وظیفه مشترک همسران زینت بودن برای یکدیگر است، قرآن کریم اشاره می فرماید: "زنان و مردان به منزله لباس برای یکدیگر هستند"، لباس علاوه بر اینکه نقش حفاظت را دارد، انسان را از سرما و گرما حفظ می کند و عیب های انسان را می پوشاند، برای فرد زینت هم محسوب می شود. در مورد زن و شوهر نیز همین گونه است علاوه بر پوشش، زینت یکدیگر نیز هستند.
یکی از وظایف مشترک مرد و زن یاری کردن در راه بندگی خدا و رسیدن به کمالات و مفید بودن برای جامعه است. وقتی پیامبر (ص) از حضرت علی (ع) سوال فرمودند: فاطمه (س) برای شما چگونه همسری است؟ حضرت فرمودند: فاطمه خوب کمکی به من در راه بندگی خداوند است. این الگوی بسیار زیبایی است که مردان و زنان با کمک یکدیگر می توانند در مسیر کمال باشند.
مادران چگونه می توانند نسلی حسینی تربیت کنند و برای رسیدن به تمدن نوین ایرانی اسلامی زنان چگونه می توانند اثر گذار باشند؟
نقش مادران در تربیت نسلی حسینی، انقلاب، پر برکت و پرخیر، نقش اساسی، کلیدی و محوری است . اصولا تربیت از مادر شروع می شود تا آنجا که حتی در آموزه های دینی ما به مردانی که قصد ازدواج دارند توصیه می شود همسرانی انتخاب کنند که فرزندان مومن و صالحی تربیت کنند تا نسل آنها نسلی مومن و معتقد به ارزشهای دینی باشند این نشان دهنده اهمیت نقش مادر در تربیت فرزندان صالح است اما برای اینکه بهتر این نقش را توصیف کرده باشیم به 5 کاری که مادران باید برای تربیت فرزندان انجام دهند و 5 نقش مادر نسبت به تربیت فرزند اشاره می کنم.
یک مادر باید برای فرزندان خود الگوی صداقت، محبت، خیرخواهی و ایثار باشد و این اولین کاری است که یک مادر برای تربیت فرزند می تواند انجام دهد. در واقع مادر و فرزند مانند معلم خط و هنرجویی هستند که هنرجو به دنبال آموختن خطاطی چشمش به خطی است که استاد خط نوشته و سعی می کند قلم را آنگونه بچرخاند که استاد چرخانده است.
لذا حتی گاهی بچه ها در حال بازی هستند و مادر در حال انجام کارهای منزل اما فرزند به رفتار مادر دقت دارد.
دومین اقدام مادر برای تربیت فرزندان خود دوستی و صمیمت با فرزندان است، اینکه والدین با فرزندان خود دوست باشند بسیار مهم است مادرانی که با دختران خود صمبمی هستند اگر دختر با مشکلی مواجه شود آن را با مادر خود درمیان می گذارد و این کمک می کند تا مادر بتواند فرزند خود را راهنمایی کند اما اگر این دوستی و صمیمیت نباشد فرزند جذب دیگران می شود در حالی که مادر خبر ندارد.
اقدام سوم مادر زمینه سازی برای آگاهی بخشی است؛ مادر باید از همان ابتدا زمینه آگاهی بخشی را فراهم کند مثلا وقتی که فرزندان او کودک هستند با قصه گفتن و بازی کردن ، وقتی نوجوان هستند با شخصیت دادن، مسئولیت دادن و همکاری کردن، وقتی جوان هستند با اعتبار بخشی، حرمت نهادن و کرامت بخشی به فرزند و انتخاب معلم خوب به آنها آموزش دهد و همیشه زمینه آگاهی بخشی برای فرزند به شکل های مختلف فراهم می کند.
یکی دیگر از نقش های مهم مادر در تربیت فرزند و در تربیت نسل حسینی و انقلابی این است که در طرح های تربیتی خانواده با پدر و در مدرسه و محل کار با سرپرست و مربی همراه باشد، بسیاری از اوقات اشکالات و انحرافاتی که برای جوانان پیش می آید ناشی از عدم همراهی خانواده با معلم است، گاهی اختلاف پدر و مادر با یکدیگر موجب می شود که فرزندان با مشکلات زیادی مواجه شوند.
مراقبت نیز از نقش های مادر در تربیت فرزندان می باشد، مادر مانند باغبانی است که دائم از نهالی که کاشته مراقبت می کند تا دچار آفت نشود، لذا مراقب فرزندان خود است و مرتب آنها راکنترل می کند و هرجا لازم است اقدامات لازم را خواهد داشت.
مادران جامعه ما چگونه می توانند از حضرت زهرا (س) الگو بگیرند؟
حضرت زهرا (س) از چند جهت می توانند برای مادران ما الگو باشند. حضرت زهرا (س) بهترین الگو برای فرزندان خود بودند به گونه ای که امام زمان (عج) فرمودند: "برای من دختر رسول خدا الگوی نیکویی هستند". این الگوی عملی بودن در تربیت فرزندان بسیار موثر است و اگر مادر سعی کند اخلاق، رفتار و ارتباط او با دیگران به گونه ای باشد که فرزند از او الگو بگیرد و او را پیشوای خود در این جهت قرار دهد، مادر موفقی خواهد بود.
همچنین حضرت زهرا (س) در حفظ و افزایش سرمایه محبت در خانواده برای مادران ما الگو هستند، حضرت سعی می کردند در خانواده شان سراسر محبت، عشق و علاقه باشد که یک جلوه آن را در حدیث کسا می توان مشاهده کرد که وقتی فرزند بزرگوارشان وارد می شوند و سلام می کند می فرماید: سلام برتو ای پسرم، نورچشمم، میوه دلم و یا وقتی همسرشان علی (ع) وارد می شوند و سلام می کنند حضرت زهرا (س) می فرمایند: سلام بر تو ای امیر مومنان، و زیباترین کنیه را برای همسر خود انتخاب می کنند و این برای مادران درس است. بنابراین مادران باید نسبت به فرزندان خود با محبت رفتار کنند و این محبت به گونه ای باشد که تمام اعضای خانواده مشتاق حضور در خانه باشند.
در وهله سوم آموزش کودکان با بازی و آموزش نوجوانان با شخصیت دادن و توجه به آنها است، حضرت زهرا (س) با فرزندان خود در سن کودکی بازی می کردند و برای آنها شعر می خواندند و از این طریق آن ها را تربیت می کردند و در سن نوجوانی با شخصیت دادن، ماموریت دادن و توجه کردن نیاز عاطفی فرزند و نیاز به شخصیت داشتن فرزند را رفع می کردند. نقل شده که حضرت زهرا (س) به امام مجتبی می فرمودند: "برو پای منبر پیامبر (ص) بنشین و سخنان پدرم را برای من تعریف کن". این یعنی حضرت برای تربیت فرزند برنامه داشتند و مادران ما نیز باید نسبت به فرزندان خود وقت بگذارند، برنامه ریزی کنند و به آنها شخصیت، ماموریت و مسئولیت دهند تا فرزندانشان مومن، صالح و توانا باشند.
در وهله چهارم هماهنگی با پدر در خانواده و معلم در مدرسه است، در زندگی حضرت زهرا این هماهنگی جلوه زیادی داشت، حضرت با همسرشان حضرت علی (ع) نسبت به محیط زندگی، مکان هایی که فرزندان باید بروند و برخوردهایی که داشته باشند هماهنگ بودند. الیته ما معتقدیم آنها معصوم بودند ولی شیوه عملی آنها الگوی مهمی برای ما و مادران ما است که باید به آن توجه داشته باشند. اگر بین والدین اختلاف باشد، فرزندان دچار اختلاف فکری و سردرگمی ذهنی در تشخیص کارها می شوند لذا فرد قاطع و دارای اعتماد بنفسی بار نمی آیند و آخرین نکته دعا است، حضرت صدیقه کبری (س) برای فرزندان خود دعا می کردند لذا مادران سعی کنند دعای 25 صحیفه سجادیه را با توجه بخوانند و برای فرزندان خود دعا کنند.
علت اینکه با وجود داشتن الگوهای کاملی چون حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) تنش و طلاق در خانواده های ما زیاد است، از نظر شما چیست؟
اول غفلت از الگو گیری است ، ما با داشتن این الگو ها گاهی غافل می شویم و داشته های خود را نمی بینیم در حالی که ما گنح های پرارزشی داریم ما باید متوجه داشته های خود باشیم و از آنها استفاده کنیم. نکته دوم کمتر مطرح شدن توسط مبلغین و رسانه ها است و آنچنان که شایسته است این الگوها مطرح نمی شوند و این مطرح نشدن به دو معنی است یکی اصل سخن گفتن از این بزرگواران گاهی منحصر به مناسیت ها می شود و در سایر ایام حرفی از آنها نیست و دوم به صورت الگو و ارائه کاربردی زندگی آنها مورد توجه قرار نمی گیرد.
گاهی ما فقط تجلیل می کنیم و روی پرده ها تابلو ها به نوشتن یا فاطمه الزهرا (س) اکتفا می کنیم، در این ایام هزاران پرده نام ایشان نوشته شده اما کاش حداقل صد مورد از پرده ها جملاتی آموزنده و درسهایی کاربردی از زندگی آنها می بود که افراد با خواندن آنها بتوانند الگو گیری کنند. از اینرو طرح زندگی آنها در قالب الگو، قانون، اصول زندگی و تبیین اینها در این جهت کمک بزرگی است. نکته سوم، عمل نکردن به دانسته ها است، برخی از افراد با وجود اینکه حقایق را می دانند اما به آن عمل نمی کنند و در مقام عمل کوتاهی می کنند و این یک آفت است.
نظر شما