خبرگزاری شبستان،گروه اندیشه،نخستین شماره دوفصلنامه علمی «پژوهشنامه نقد آرای تفسیری» به صاحبامتیازی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «بررسی آراء مفسّران بر مستندات قرآنی جامعیت قرآن (مطالعه موردی: آیه ۸۸ سوره اسراء)»، «بررسی آراء مفسرین درباره قصه حضرت یونس و تطبیق آن با عهد عتیق»، «تبیین و نقد روش تفسیری ابومسلم اصفهانی در مجمع البیان با تاکید بر نظرات علامه طباطبایی»، «واکاوی نظریه تمثیل در آیه میثاق»، «نقد سخنان جمال الدین قاسمی در نقل آراء شیعه در تفسیر محاسن التأویل»، «واکاوی مفهوم تشابه در تفسیر «حقایقالتأویل فی متشابه التّنزیل» سیّدرضی و نمودهای شیوه تفسیری قرآن به قرآن در آن»».
در چکیده مقاله «بررسی آراء مفسرین درباره قصه حضرت یونس و تطبیق آن با عهد عتیق» میخوانیم: «قصه حضرت یونس از قصص قرآن کریم است که در روایات و تفاسیر قرآن و عهد عتیق آمده است. این مقاله به روش تحلیلی-توصیفی، در صدد تنزیه ساحت قدسی آن حضرت از تهمتهای ناروایی است که در برخی متون آمده است؛ لذا ضمن تأیید اشتراکات، تفاوتهای آن مورد نقد و بررسی قرار میگیرد. نتیجه اینکه؛ یونس یا اندکی قبل از اینکه عذاب از آن قوم برداشته شود، از قوم خود خشمگین بوده به طرف دریا میرود؛ یا وقتی فهمید که عذاب برداشته شده، به سویشان برنگشت؛ و متوجه توبه قومش نشد. او با اطمینان از اینکه قومش قابل هدایت نیستند مرتکب «ترک اولى» شد و آنها را ترک کرد. اما با توبه مردم، خداوند با خلق صحنهای اعجازگونه توأم با آزمایش، او را به مقام اجتباء رسانده و در زمره صالحین قرارش میدهد. از معنای «کظم» و «مکظوم» برمیآید که آن حضرت در محل خروج نفس ماهی یا نهنگ زیر سوراخ تنفسی قرارگرفته و با توجه به هوازی بودن نهنگ حضرت میتوانسته از هوای بیرون بهره برده و زنده بماند.»
در طلیعه مقاله «تبیین و نقد روش تفسیری ابومسلم اصفهانی در مجمع البیان با تاکید بر نظرات علامه طباطبایی» آمده است: «طبرسی در تفسیرش از آرای مفسران اهل سنت و شیعه بهره برده است از جمله این مفسران میتوان به ابومسلم اصفهانی اشاره کرد که بیشترین نقلها در تفسیرش از اوست این پژوهش به بررسی و نقد روش تفسیری او با توجه به قواعد و موازین تفسیری پرداخته و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند یافتههای پژوهش نشان میدهد که ابومسلم به عنوان مفسری برجسته از روشهای تفسیری مختلفی در تفسیر آیات استفاده کرده و علیرغم توجه او در به کار گیری قواعد و ضوابط تفسیری در برخی موارد از آنها غافل مانده به طور مثال میتوان به قواعدی از این قبیل؛ عدم توجه به سیاق آیات، بیتوجهی به لحن و آهنگ کلام، اختیار کردن معنایی که احتمال ضعیف دارد و لغزشی که در به کارگیری منبع عقل در اجتهاد از آیات داشته است اشاره کرد، با همه این اوصاف روش او نه تنها آسیب جدی به مجمع البیان وارد نکرده بلکه موید و شاهد آرای تفسیری طبرسی در تفسیرش هست.»
در چکیده مقاله «واکاوی نظریه تمثیل در آیه میثاق» میخوانیم: «آیه ۱۷۲ سوره اعراف از پیمان و میثاقی که خداوند از فرزندان آدم در موطن ویژهای گرفته، حکایت دارد.این نوشتار با بررسی نظریه تمثیل در این آیه و بیان دلایل این نظریه به این نتیجه دست یافته است که حمل آیه بر بیان واقعیت دستکم با ظاهر پنج فقره از آیه شریفه، مخالفت دارد؛ امّا تمثیلانگاری آن با این برداشت که آیه مربوط به فطرت انسان است، به مراتب از دیگر نظرات استوارتر خواهد بود زیرا دلالت ظاهری آیه بگونهای نیست که عدول از آن جایز نباشد، بلکه در صورت وجود دلیل یا قرینهای برخلاف، باید از ظاهر متن دست کشید و به مفاد آن دلیل و قرینه ملتزم شد؛ اگر آیات دیگر قرآن را در کنار آیه میثاق و آیه فطرت قرار داده و طبق روش تفسیر قرآن به قرآن، همگی را یکجا مورد مطالعه قرار دهیم، درستی احتمال یاد شده آشکارتر خواهد شد؛ مفاد مجموع این آیات، آن است که آفرینش انسان به گونهای است که با اندکی تأمل در نظام آفرینش و هستی خویش، بر وجود خداوند اذعان میکند.
نظر شما