استقلال جامعه ایرانی پیش از انقلاب احساس اسارت می‌کرد

این جامعه شناس گفت: استقلال جامعه ایرانی پیش از انقلاب احساس اسارت می‌کرد، چرا که ایرانی ها هیچ گاه مستعمره نبوده و زیر سلطه بیگانگان نبودند. درست است که در طول تاریخ همواره با افت و خیز هایی همراه بودیم اما همیشه در پی رهایی جمعی خود بودیم.

به گزارش خبرگزاری شبستان، هفتمین قسمت ویژه برنامه زاویه با حضور دکتر عماد افروغ جامعه شناس و استاد دانشگاه شب گذشته 17 بهمن ماه به صورت زنده از شبکه چهار سیما پخش شد.«عماد افروغ» در این برنامه که با موضوع « آرمان انقلاب » روی آنتن رفت گفت: ما با ارزش‌های وجودی‌مان آنقدر فانتزی و ایده‌آلیستی نگاه کردیم که از آنها غافل شده‌ایم. بی‌شک اگر ما آرمانهای خود را وجودی تلقی کنیم آنها را ریشه در نیازهای واقعی انسان در ابعاد فردی، گروهی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خواهیم یافت. آرمان‌های ما نیاز واقعی انسانها را به عنوان یک حق، طلب می‌کند و متاسفانه به قدری از حقوق و نیازهای مردمی دور شده‌ایم که تصور می‌کنیم دست‌یابی به آرمان‌هایمان فانتزی و خیالی است.


افروغ ادامه داد: نیاز و حق وابسته به هستی است و هرجا هم که حرف از هستی می‌آید پای تکلیف هم در میان است به این ترتیب نمی‌توانیم حق و تکلیف را از هم جدا کنیم.


وی افزود: عدالت اجتماعی که یکی از شعار ‎ های برجسته انقلاب اسلامی ایران است حقی است که صدقه سری نمی‌توان به آن نگاه کرد. چرا که معتقدیم جامعه ورای جمع جبری افراد وجود دارد بنابراین افراد باید از یک سطح قابل قبول حیات اقتصادی و اجتماعی برخوردار باشند.


افروغ در ادامه گفت: استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی که از آرمان‌های انقلاب اسلامی ایران است نیازهای وجودی و واقعی ما هستند که در پیروزی انقلاب جوانه می‌زند و خودنمایی می‌کند.


* استقلال جامعه ایرانی پیش از انقلاب احساس اسارت می‌کرد


این جامعه شناس افزود: استقلال مطرح شده در انقلاب اسلامی ایران جنبه جمعی داشت و از استقلال یک ملت حرف می‌زند بنابر این اگر برای استقلال مطرح شده نگاه هستی شناسانه نداشته باشیم چگونه می‌توانیم استقلال را دارای وجه جمعی بارز بدانیم، چرا که وجه فردی آن آزادی است. در نتیجه استقلال جنبه جمعی و آزادی جنبه فردی دارد.


افروغ د رهمین راستا افزود: استقلال جامعه ایرانی پیش از انقلاب احساس اسارت می‌کرد، چرا که ایرانی ها هیچ گاه مستعمره نبوده و زیر سلطه بیگانگان نبودند. درست است که در طول تاریخ همواره با افت و خیز هایی همراه بودیم اما همیشه در پی رهایی جمعی خود بودیم.


جامعه ایرانی پیش از انقلاب در اثر نبود استقلال جمعی دچار از خود بیگانگی می‌شود و چنین شرایطی را تحمیل شده می‌داند و آن را حاصل تلاش‌های غیر ایرانی در سرنوشت جامعه تلقی می‌کند.


وی در ادامه با تاکید بر اینکه آنچه عنصر مقوم ایرانیت ما محسوب می‌شود یکتا پرستی ماست گفت: جامعه ایرانی پیش از انقلاب اسلامی احساس می‌کند که دست هایی در کار است تا او را از هویت تاریخی و دینی خود دور کند.


افروغ با بیان اینکه سیاست ‌ های فره نگی پهلوی منجر به انقلاب می‌شود ، گفت: ان قلاب ما یک انقلاب فرهنگی است چرا که نوع حکومتی وابسته شاه ناگزیر مجبور به ورود به فرهنگ و دستکاری آن نیز بود و به محض آغاز فعالیت‌های فرهنگی خود متناسب با اهداف و سیاست‌های وابسته اش گویی دست در لانه زنبور کرده است، به این ترتیب مردم ما همانند زنبوران یک لانه دست‌های حکومت پهلوی را گزیدند و انقلاب را آغاز کردند.


وی افزود: استقلال را همواره در ا بعاد سیاسی و اقتصادی دنبال کرده ‌ ایم در حالی که ابعاد فرهنگی آن در پیروزی ا نقلاب اسلامی ایران بسیار پر رنگ ‌ تر بود.


افروغ با اشاره به تمایز انقلاب اسلامی ایران با دیگر انقلاب‌های دنیا گفت: تمام انقلاب ‌ های غیر از انقلاب اسلامی ای ران از جمله فرانسه و روسیه نگرش ‌ های دنیوی داشتند و از معنویات و فرهنگ غافل بودند اما انقلاب اسلامی ایران از اساس انقلابی فرهنگی بود.


این استاد دانشگاه با بیان اینکه یکی از دردهایی که انسان از دوران مدرنیته به بعد با آن در گیر است تفاوت گرایی های محض است ، گفت: اگر ما تنها دارای اصالت ‌ الجامعه ‌ ای بودیم در نتیجه عدالتمان به قیمت ذبح اختیارات انسان و ذبح آزادی تمام می‌شد و معنای خاصی داشت. اما از آنجایی که ما هم عدالت اجتماعی، هم آزادی و هم استقلال جمعی را می ‌ خواستیم برپایی عدالت اجتماعی را با سلب آزادی در نظر نداشتیم.


افروغ ادامه داد: یکی از فیلسوفان معتقد است که آ خرین مرحله دیالکتیک عامل دگرگون ‌ ساز است. یعنی روی عاملیت و فاعلیت انسان ‌ ها تاکید دارد چرا که عام لیت و فاعلیت انسان ‌ ها م ی‌تواند روابط و ساختارهای اسارت ‌ بخش را بشکند.


وی در ادامه با تاکید بر اینکه انقلاب دارای جوهر، تئوری و محتوایی است که نباید فراموش شود ، گفت: جوهر انقلاب یک تفکر ک ُ ل ‌ گرایی توحیدی در زیرین ‌ ترین لایه است. جوهر انقلاب یک نگرش توحیدی است.


افروغ با اشاره به چهار نکته اساسی که در مقدمه کتاب خود نیز آورده است گفت: کل گرایی توحیدی، آموزه ‌ های اسلامی و شیعی، شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی و نکته چهارم قانون اساسی است که در این کتاب به آن اشاره شده است.


* انقلاب اسلامی ایران به خوبی تئوریزه نشده‌است


وی ادامه داد: متاسفانه انقلاب اسلامی ایران را به خوبی تئوریزه نکردیم و ابعاد فلسفی آن توجه کافی نداشتیم همچنین در شعار استقلال، آزادی ، جمهوری اسلامی تنها استقلال را مورد توجه قرار دادیم و آزادی و عدالت اجتماعی را نادیده گرفتیم.


افروغ در ادامه بیا بیان اینکه اگر در دسته ‌ بندی شعار انقلاب ‌مان آزادی، اخلاق و عدالت را در نظر بگیریم متاسف انه در اخلاق هم درست عمل نکردیم ، گفت: مردم سالاری دینی تعریف جدیدی از مشروعیت در برابر دموکراسی و تئوکراسی است. دموکراسی معتقد است که شیوه حکومت اهمیت بیشتری دارد و ویژگی حاکمان برایم مهم نیست همچنین تئوکراسی می‌گوید شیوه حکومت اهمیت ندارد اما ویژگی اشخاص حاکم برایش مهم است. این در حالی است که مردم سالاری دینی می‌خواهد هر دو ویژگی مثبت دموکراسی و تئوکراسی را داشته باشد یعنی هم شیوه حک ومت برایش اهمیت دارد و هم ویژگی ‌ های اشخاص حاکم برایش مهم است و تعریف تازه ای از مشروعیت کرده است. مردم سالاری دینی جمع شرعیت، حقانیت و مقبولیت است.


وی در همین راستا افزود: مقبولیت مردم تنها از باب مقبولیت نیست بلکه از باب مشروعیت هم هست چرا که شرعیت دو سویه داریم و آنچه حقوق مردم باشد از مشروعیت محسوب می‌شود. درنتیجه جایگاه مردم هم در مقبولیت است و هم در مشروعیت جایگاه دارد. چنین مشروعیتی را در سیره بزرگانی همچون حضرت علی علیه السلام هم می‌بینیم. ایشان می‌فرمایند که «مرا بر شما حقی است و شما بر من حقی. حق من بر گردن شما این اس ت که در نهان و آشکار نصیحت کنید » .


افروغ افزود: در مجموع مردم سالاری دینی تعریف جدیدی از مشروعیت به معنای دارا بودند همزمان مشروعیت، مقبولیت و مشروعت دو سویه فرمان رهبر و نظارت مردمی است. فرمان رهبر اذن می ‌ خواهد اما نظارت مردم اذن نمی‌خواهد چرا که دارای هویت جمعی و فردی است. روح مردم سالاری دینی همین نظارت است.


وی در ادامه گفت: مردم سالاری دینی خطرات و تهدیدهای بیشتری نسبت به دموکراسی و تئوکراسی دارد چرا که می‌تواند به استبداد دینی تبدیل شود.


افروغ ادامه داد: یکی از ویژگی ‌ های مردم سالاری دینی این است که نقد دو لایه هم عطف به حقانیت آن و هم به مقبولیت خود دارد. یعنی کسانی که می‌خواهند در این نوع حکومت نظارت کنند هم باید از حقانیت و اسلامیت این نظام ایمن باشند و هم از جمهوریت و مقبولیت نظام ایمن باشند. اما در تئوکراسی تنها باید از ویژگی اشخاص حاکم و حقانیت آن ایمن باشند و در دموکراسی از مقبولیت آن باید ایمن باشند این در حالی است که مردم سالاری دینی باید هر دو را با هم داشته باشد.


وی افزود: حال فرض کنیم که در مردم سالاری دینی امکان نقد دو لایه نباشد و درکنار آن سکوت و توجیه قدرت باشد و تنها نگاه سوری به مردم سالاری دینی باقی بماند که به مفاهیم فرهنگی و مقولات سیاسی و اجتماعی کشیده شود آسیب‌های بسیاری را وارد می‌کند. از جمله آسیب‌های آن می‌توان به تشدید یکه سالاری، دو لایه شدن دینی و مردمی لعاب آن درحالی که روح مردم سالاری دینی ندارد، ظهور استبداد دینی، تقویت حکومت مطلقه دینی با پشتوانه مقبولیت مردمی، تشدید ابزارگرایی مذهبی، دو لایه شدن تزویر و ریا در لوای حکومت دینی و مردمی، فرمایشی و سوری شدن رای و رای دادن از سر رفع تکلیفت بجای اختیار و آگاهانه و در نهایت امحا نقد با توجیه و روکش قداست و مردمی بودندحکومت و صاحبان قدرت بسیار محتمل است.


این جامعه‌شناس ادامه داد: سوالی هست که می ‌ گوید به زیر کشیدن یک حکومت مطلقه دشوارتر است یا حکومت مطلقه منتخب؟ بی ‌ شک به زیر کشیدن حکومت مطلقه منتخب دشوارتر خواهد بود. و در ادامه می‌گوید که به زیر کشیدن حکومت مطلقه منتخب دشوارتر است یا حکومت مطلقه م نتخب قدسی؟ بی ‌ شک حکومت مطلقه منتخب قدسی خیلی سخت به زیر می‌آید. در نتیجه ما باید بدانیم که برپایی جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک مردم سالاری دینی چه خطراتی دارد و همچنین دارای چه ظرفیت‌هایی است.


افروغ افزود: استقلال باید در سه زمینه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی محقق شود. ما در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران به هر سه زمینه گفته شده در استقلال نیاز داشتیم.


وی ادامه داد: نظریه مطروحه و مد نظر حکومت پهلوی دارای سه ضلع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بود که در هر سه ضلع وابسته باشد. ابتدا سیاست را وابسته کردند و در نتیجه آن اقتصاد را وابسته کردند و در نهایت اقدام به وابستگی فرهنگی کردند که از جمله آن می‌توان به فلیم های سینمایی آن دوران اشاره کرد یا جشن‌های 2500 ساله ای که مطرح شد اشاره کرد. حتی نگرش پهلوی به علم و دانش هم وابسته بود آنچنان که امام خمینی از آن به عنوان شرق زدگی و غرب زدگی یاد می‌کرد.


افروغ در ادامه با اشاره دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران در شعار استقلال ، آزادی و جمهوری اسلامی گفت: در استقلال سیاسی توفیق داشته ایم اما در استقلال اقتصادی و فرهنگی هنوز اول راه هستیم. استقلال فرهنگی یعنی ما خودمان را بشناسیم و هویت ایرانی خود را که با یکتا پرستی معنا می‌شود درک کنیم.


وی در ادامه با اشاره به قانون اساسی گفت: در چهارچوب قانون اساسی ما باید رها و آزاد باشیم چرا که کرامت برای ما مهم است. میان کرامت و آزادی نسبت مستقیمی وجود دارد از این رو غیر ممکن است که کسی برای کرامت و رهایی خود اعتبار و ارزش قائل باشد اما اهمیت به آزادی خود ندهد.


افروغ در همین راستا با تکیه بر سخن بزرگان انقلاب گفت: امام خمینی معتقد بودند که آ زادی موهبت الهی است. همچنین شهید مطهری نیز معتقد بودند که هر چیزی خداوند به انسان داده است باید با آزادی همراه باشد. باید مراقب باشیم تا به نام آزادی اسلامیت ذبح نشود و همچنین به نام اسلام آزادی مان ذبح شود.


وی در پایان گفت: هرجا سیاست زدگی رخ داد بی شک سیاست زدایی هم شکل می‌گیرد و این به معنای دور کردن مردم از حقوق شهروندی شان است.


گفتنی است، ویژه برنامه « زاویه » به مناسبت دهه فجر از نهم تا بیستم بهمن‌ماه، به مدت ده شب ساعت 22 از شبکه‌ چهار سیما پخش خواهد شد . در این ویژه برنامه‌ها، موضوعات مرتبط با رویداد انقلاب اسلامی از نگاه اندیشمندان علوم انسانی مورد واکاوی قرار می‌گیرد .


در این ویژه‌برنامه موضوعاتی چون آرمانِ انقلاب، ایده‌ی انقلاب، جهان انقلاب و قانون انقلاب به بررسی شرایط تاریخی، فرهنگی و اجتماعی دوره انقلاب مورد بحث و گفتگو قرار خواهد گرفت و جریان انقلاب تا امروز مورد نقد قرار می‌گیرد و سیر حرکت انقلاب اسلامی از ابتدای پیدایش تا هم‌اکنون بازنمایی می‌شود . اساتید علوم انسانی از جمله پارسانیا، محسن اسماعیلی، ابراهیم متقی، فرهاد گوهردانی، محمدرضا جوادی یگانه و تقی آزاد ارمکی در این ویژه‌برنامه حضور خواهند یافت .
انتهای پیام /

کد خبر 1145766

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha