خبرگزاری شبستان_ رشت، مهری شیرمحمدی؛ برپایی جشنی در چهارشنبه آخر سال، ریشه در فرهنگ اساطیری ما دارد. روزهایی که مردم با برگزاری آئین هایی به پیشواز سال نو می رفتند. نام گیلانی چهارشنبه سوری «گول گوله» چهارشنبه است که هم سرخی گل ها و هم سرخی شعله های آتش را به یاد می آورد. رسم چهارشنبه سوری در بخشهای مختلف گیلان متفاوت است. اما گیلانیان اعتقاد داشتند چهارشنبه سوری دروازه ورود به سال نو است و به باور مردم کسی که از این دروازه نگذرد، سال شاد و پرخیر و برکتی نخواهد داشت.
به گفته « طاهر طاهری» مردم شناس و پژوهشگر، در مناطق سیاهکل و دیلمان، به چهارشنبه آخر سال، «کُل کُله چهارشنبه» میگفتند که معادل پشته پشته چهارشنبه است و احتمالا برگرفته از کپههای کاه و پوشالی است که در آن شب آتش می زدند. در دیلمان، پنج یا هفت تپه گون میگذاردند و آن را آتش میزدند و از روی آن میپریدند و میگفتند؛ «گل گل چهارشنبه، نکبت بشه، دولت بیه» انتخاب عدد هفت برای چیدن کپههای آتش، برگرفته از اعتقاد به هفت ستاره یا هفت ایزد بود.
اغلب مردم باور داشتند که آتش چهارشنبه سوری همه بلاها، بیماریها و بدبختیها را میسوزاند و نابود میکند و اگر بیماری از روی آتش چهارشنبه سوری بپرد، شفا مییابد. بیرون کردن نحسی از خانه، یکی از باورهای مردم در آخرین چهارشنبه سال بود. مردم بر این باورند که در شب چهارشنبه سوری میباید از خانه بیرون بروند و نحسی این روز را از خود دور کنند. در روستاها مردم به دشت و صحرا میروند تا نحسی این روز بدر شود و در شهرها مردم برای خرید به بازارها و یا روز بازارهای هفتگی میروند.
به گفته «محمد بشرا» یکی دیگر از پژوهشگران گیلان، در مناطق کوهستانی شرق گیلان رسم است که شب چهارشنبه سوری از روی آب روان میپرند و معتقدند این کار موجب دوری بلا و بیماری میشود. در نقاط شرق گیلان، در چهارشنبه سوری ظرف آبی از رودخانه یا چشمه به خانه میبردند و بعضی هم هنگام بردن آب کلامی هم حرف نمیزدند و این آب را «لال آب» مینامیدند. در منطقه املش نیز پس از پریدن از روی آتش، جوانان کوزهای بر میدارند و آن را از هفت چشمه پر میکنند و این آب را که «آب هفته کوثر» مینامند به طرف آسمان میپاشند تا سال بارانی داشته باشند و با بقیه آن سر و روی خود را میشویند تا سلامتی بیاورد و بخشی از آب را در مزرعه میپاشند تا زمین پرمحصول شود.
در گذشتهای نه چندان دور، تولید ابریشم یکی از تولیدات مهم گیلان بود و پیرامون آن آئینهایی هم شکل گرفت. ۱۵ روز که از بهار میگذرد، کار نوغانداری آغاز میشود. نوغانداران نیز همچون کشاورزان در بیم و امید هستند به همین دلیل آیینهایی برای تولید بیشتر ابریشم و جلوگیری از آفت نوغان بوجود آمد. به گفته طاهری، نوغانداران در شب و روز چهارشنبه آخر سال در زیر یا داخل سالن پرورش ابریشم یا همان تلمبار، مشعل یا فانوسی روشن میکرد و تا سحرگاه به امید افزونی پیله آن را روشن میگذاشت. در روستا آهندان لاهیجان قرصی از نوعی نان(خولفانان) می پختند و بر بالای محل پرورش ابریشم می نهادند تا شاه مار (مار بزرگ) آن را بخورد و در فصل نوغان از نفوذ گنجشگ ها و سایر پرندگان به داخل محل کرم ابریشم جلوگیری کند.
وی اضافه میکند: در روستای نالکیاشر لنگرود، در چهارشنبه سوری یکی از افراد خانواده نوغان کار بدون کلمهای سخن گفتن، از چوب درخت توسکا هیمه فراهم میکرد و در داخل اتاق قرار میداد تا خشک شود. هیمههایی را که بدون سخن گفتن فراهم میکرد و در داخل اتاق قرار میداد تا خشک شود، لال هیمه (هیمه لال) و سال هیمه (هیمه سال) میگفتند. در فصل نوغان، به هنگام تفریغ تخم، بخاری اتاق را با این هیمهها گرم میکردند و باور داشتند از چنین تخمهایی پیلههای درشت و فراوان بهدست میآید.
در چند روستای لنگرود از جمله نالکیاشر برای باروری بیشتر نوغان، کار تفریغ را به دست شخص سبک دست میسپردند. برای تعیین این فرد، مادر خانواده خورش سبزی تره میپخت و یک سکه دو ریالی را پس از شستن درون آن میانداخت. این سکه موقع خوردن شام از بشقاب هرکس در میآمد، سبک دست شناخته میشد و میبایست وسایل تفریغ تخم نوغان را فراهم میکرد. سکه را در محل پرورش کرم ابریشم (تلمبار) میآویختند و از این کار ازدیاد برکت و پرباری محصول پیله را امید داشتند. در سراسر گیلان، حتی خاکستر آتش چهارشنبه سوری ارزش داشت و این خاکستر را برای پیشگیری از افات و تقویت خاک و افزونی محصول در خزانه شالی و باغ سبزیجات می ریختند.
نظر شما