به گزارش خبرنگار گروه غدیر و مهدویت خبرگزاری شبستان، سومین نشست از سلسله نشست های «مهدویت و مدعیان دروغین» با عنوان «پاسخ به شبهات مهدویت» صبح امروز (دوشنبه، 9 اسفند ماه) با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین «محمد شهبازیان»، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در مجمع جهانی شیعی شناسی برگزار شد. آنچه در ادامه می آید مشروح این نشست است:
شبهات برون مذهبی
امروزه در غرب با افرادی مواجه هستیم که نوع بحث غیبت و اصالت مهدویت را زیر سوال می برند و آن را به چالش می کشند؛ حتی کتابی با عنوان «ضد مسیح اسلامی» نگاشته شده و بحث می کند که مهدی(عج) همان ضد مسیح و دجال آخرالزمان است، آنها حتی سخنرانی های شهید مطهری و آیت الله امامی کاشانی را برای این شبهات خود دستاویز قرار می دهند!!
این گروه شبهات نیازمند پاسخگویی است به تعبیر امیرالمومنین(ع) ابتدا باید موضع حمله دشمن را شناخت و بعد به آن پاسخ داد.
دسته دوم جریان صهیونیسم مسیحی هستند؛ از درون پروتستان ها گروهی به نام هزاره گرایان خلق می شود و از آنها بنیادگرایان بیرون می آیند. اینها آثاری همچون «چهار ماه خونین» را به نگارش درآورده اند که قصه سیاسی عالم را آخرالزمانی جلوه می دهند! اگرچه کاتولیک ها و اردوتوکس ها این فرقه را در درون مسیحیت همچون داعش در بدنه اسلام می دانند اما نظام رسانه ای غرب پشتوانه این جریان است!
گروه سوم جریان بهائیت است، همه بهائیان فعال هستند و ما هیچ بهایی غیرفعال نداریم آنها حتی جزوه آموزش اخلاق بهایی را برای کودکان و نوجوان دارند تا در میان بچه شیعه ها نفوذ کنند!
گروه چهارم وهابیت است که از شیعهنمایان وهابی بهره می گیرند و گروه پنجم معنویت های نوپدید هستند مثل اوشو، عرفان حلقه، افکار پائولو کوئیلو و ... که عملا ضد شریعت و ضد الهیاتی عمل می کنند!
شبهات درون مذهبی
در صدر اسلام گروهی ولایت امیرالمومنین(ع) را برای خود غصب کردند اما امروز ولایت امام زمان(عج) توسط گروه های مختلف غصب شده است!! ما با چهار آسیب درون مذهبی در موضوع مهدویت مواجه هستیم.
نخست، نفیکنندگان قیام و هر گونه عمل اجتماعی در عصر غیبت؛ اینها با برداشت ناصحیح از روایات می گویند قیام هایی همچون انقلاب اسلامی ایران باطل است و رفتن به سوریه معنا و فلسفه ندارد؛ دستاویزشان هم روایتی است که می گوید هر پرچمی در عصر غیبت بالا رود، طاغوت است... با این نگاه آیا فتوای میرزای شیرازی در مسئله تنباکو هم طاغوت بوده است؟! این شبهات پاسخ داده شده است.
گروه دوم جریان قرآنیون هستند که اصالتشان به اهل سنت باز می گردد اما برخی به ظاهر شیعیان هم می گویند باید مسائل مربوط به مهدویت در قرآن آمده باشد وگرنه موردقبول نیست! این نگرش افراطی وجود دارد.
گروه سوم جریان روشنفکرمآبان و غربگرایان هستند که بر اساس فلسفه هایدگر و ... نفس انتظار برای مهدی(ع) را باطل می دانند!! امثال مجتهد شبستری و سروش چنین نگاهی را ترویج می کنند. دسته چهارم سهل اندیشان مهدوی و گروه پنجم مدعیان دروغین هستند.
یکی دو شبهه موجود و مشهور و متکثر جریان های انحرافی
ما با چهار گونه مدعی دروغین مواجه هستیم؛ نخست گروهی که مدعی امام زمان(عج) بودن هستند! دوم کسانی که خود را نایب خاص امام زمان(ع) می دانند با عنوان هادی امت و واسطه فیض و ... در شیخیهی کرمانیه مقوله رکن رابع چنین مقامی را دارا است! یا قطب که برخی متصوفه در نظر دارند گاهی به صورت نایب خاص تصور می شود. دسته سوم خود را زمینه سازان ظهور می دانند مثل یمانی و نفس زکیه و گروه چهارم مدعیان ارتباط با امام زمان(عج) از طریق همسری و فرزندی، خواب و تشرفات هستند.
مسئله نیابت خاص
نیابت خاص بنابر مستندات از اعتقادات شیعه است؛ مرحوم شیخ طوسی(ره) از عبارت سفرا در مقابل وکلا استفاده می کند؛ نایبان خاص حضرت حجت(عج) چهار نفر در دوران غیبت صغری بودند که در روایات و گزارش ها با ادله قطعی نام آنها تصریح شده است: عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح و علی بن محمد سَمُری.
نایبان خاص با امام زمان(عج) ارتباط و بر دیگر فقها از نظر سیاسی و اجتماعی توفق داشتند. همانطور که بنابر ادله قطعی امامت به اثنی عشر به تعداد ماه های سال که 12 مورد است، ختم شده، نایبان خاص به همین چهار نفر ختم شده اند.
نایب خاص باید با نص معصوم(ع) مشخص شود از این رو، از ادله اصلی ما در عدم نیابت خاص بعد از دوران غیبت صغری این است که وقتی امروز کسی را نداریم که در متون روایی به عنوان سفیر خاص امام زمان(عج) معرفی شده باشد، یعنی کسی صلاحیت این نیابت را ندارد و لزومی هم بر این نیابت نیست!
دلیل دوم روایات متقن است؛ عموم مردم بر این باورند که دلیل ما بر ختم نیابت خاص توقیع امام زمان(عج) است که شیخ مفید، شیخ صدوق و شیخ طوسی آن را در کتاب های خود آورده اند. شیخ طوسی(ره) گزارشی را نقل می کند که: بزرگان فکر می کردند اگر نایب دوم فوت کند فلانی را نایب بعدی می کند لذا حضور نایب دوم می رسند و از کیستی نایب بعد می پرسند؛ ایشان می گوید نظر امام زمان(عج) به حسین بن روح نوبختی است! مرحوم طبرسی در «احتجاج» می گوید در این باره باید نص از جانب معصوم وجود داشته باشد.
سوم دلایل قطعیه است شیخ طوسی در «الغیبه» می گوید: هر نایب نایب بعدی را مشخص می کرد تا نایب چهارم که بزرگان طایفه نزد او رفتند و پرسیدند امام زمان(عج) به چه کسی نص فرستاده است؟، وی می گوید: امام(ع) بعد از من کسی را معرفی نکرده است. ... این بیان یعنی نایب دیگری نداریم.
علاوه بر این، امام زمان(عج) در توقیع شریف به علی بن محمد ثمری، نایب چهارم می نویسند: دیگر به کسی وصیت نکن که جای تو نایب شود چون دیگر دوران غیبت طولانی (تامه) فرا رسیده است.
مرحوم شیخ طوسی در کتاب «الغیبه» داستان زیبایی تعریف می کند که: در زمان مرحوم ابن قولویه دو نفر ادعای نیابت خاص در کوچه پس کوچه های قم کردند؛ روش محاجه جعفربن قولویه برای ما حجت است که می گوید: نزد ما قطعیه است که کسی که پس از علی بن محمد ثمری ادعای نیابت کند کافرِ گمراهِ حیلهگر است. این یعنی تردید نباید کرد متاسفانه عدم بازخوانی این سخنان باعث شده بسترهای انحرافی شکل بگیرد و برخی ادعای وجود دهها نایب خاص را برای امام مهدی(عج) کنند!
راهبرد ائمه(ع) برای بعد از نیابت خاص
از اینجا به بعد ما رها نشده ایم بلکه ائمه(ع) ما را به رواه حدیث خود ارجاع داده اند یعنی آنها که در حلال و حرام اهل رعایت هستند. ما نمی گوییم مقام مرجعیت و فقاهت عاری از گناه و اشتباه است اما امام هادی(ع) می فرمایند: اگر نبودند فقها در دوران غیبت، شیطان جامعه شیعه را با شبهات خود مرتع و چراگاه خود می کرد!
نعمانی از امام صادق(ع) نقل می کند که فرمودند: اگر اولیای خدا و فقهای دین نبودند خداوند غیبت را قرار نمی داد!
امروز نشر معارف دین از قم است دشمن این را درک کرده که اهل بیت(ع) با روایات خود استراتژی راه را برای شیعیان مشخص کرده اند.
البته مدعیان جریان های انحرافی چهار حدیث ضعیف را دستاویز قرار داده اند که حضرت حجت(عج) وقتی ظهور کنند فقها را گردن می زنند! این احادیث در ذیل مرور می شود:
قال الصادق(ع): اگر مهدی(عج) شمشمیر دستش نبود فقها با او می جنگیدند!
قال الصادق(ع): دشمنان مهدی(ع) همین فقها هستند!
قال الصادق(ع): دشمن ترین دشمنان مهدی(عج)، فقها هستند!
و نهایتا اینکه مهدی(عج) 16 هزار فقیه را گردن می زند.
باید توجه داشت اینها هیچ یک حدیث امام صادق(ع) نیست بلکه شیخ ابوالحسن مرندی، ضدمشروطه ضدعلما و جاعل الحدیث اینها را جعل کرده است. وقتی محی الدین ابن عربی در فتوحات درباره انسان کامل سخن می گوید فقهای سنی ضد فلسفه او را تکفیر می کنند ... لذا او در پایان دلنوشته ای دارد و این سخنان را در گلایه و خطاب به آنها بیان می کند که مرندی قال الامحی الدین ها را به قال الصادق(ع) تبدیل کرده است!!
شناسایی احادیث صحیح از ناصحیح بسیار اهمیت دارد چنان که امام صادق(ع) می فرمایند: اگر در یک خبر تفکر کنید بهتر از آن است که هزار روایتی را صرفاً بخوانید.
امام زمان(عج) فرمودند: عصر غیبت دوران ریزش و غفلت است؛ در کتاب «احتجاج» این توقیع از حضرت آمده است که فرمودند: در آخرالزمان، منِ مهدی را جاهلان شیعه آزار می دهند آنها که دینشان به سستی بال مگس است.
این نشست با پرسش و پاسخ پایان یافت.
نظر شما