خبرگزاری شبستان_ رشت، مهری شیرمحمدی؛ حالا منارهاش آزاد شده است، از اتاقک و وضوخانهای که به آن چسبیده بود و نیم طبقهای که با یک راه پله به بخش زنانه میرفت و تازه از راه پله، میشد بخش کوچکی از مناره را دید. اکنون من روبروی تمام مناره ایستادهام. حالا بهتر میتوان آجرچینیهای دوره سلجوقی مناره مسجدی را دید که تاریخ پرفراز و نشیبی را از سر گذارنده است. منارهای که بعد از زلزله تابستان ۱۳۶۹، کج شده بود، یک سالی است دوباره کمر راست کرده است. جای شکرش باقی است که مناره «مسجد صفی» شهر رشت را بعد از رویت اولین ترک، کلنگ بهجانش نینداختند. همین کار را با منارههای مسجد گلدسته محله ساغریسازان و مناره مسجد الفتح محله چمارسرای رشت کردند و تنها تصاویر آن باقی است. اما فقط این نیست، وقتی حال و روز فعلی این مسجد تاریخی را با نقاشی معروف «سراسر نمایی از ایران» - که در موزه آرمیتاژ نگهداری میشود- مقایسه میکنیم، میبینیم چه به روز قدیمی ترین مسجد شهر رشت آمده است.
«پاول یاکویچ پیاستسکی»، پزشک، نقاش و جهانگرد در سال ۱۸۹۵ میلادی، از سوی سفارت روسیه مسافرتش را از انزلی آغاز و در ادامه به رشت، قزوین و تهران میرود و در مسیر سفرش، جادهها، کاروانسرها، برخی از بناهای تاریخی و چشم اندازهای طبیعی ایران را در یک رول کاغذی به تصویر میکشد. پاول پیاستسکی،از اعضای ماموریت تحت فرماندهی الکسی کروپاتکین بود. مسجدی که روزگاری پنجرههایی بلند با طاقهای قوسی و ارسیهای چشم نواز داشت، حالا در تسخیر مغازههای بازار بزرگ رشت اسیر افتاده است. آن هم در محلهای که مسجد صفی خوانده میشود.
در نخستین نقشه شهر رشت که در دوره ناصرالدین شاه کشیده شده، سفارت روسیه در رشت درست چسبیده به این مسجد قرار داشت. این سفارت، عمارتی اعیانی در باغ بزرگی بود و نشان میداد روسیه تا چه اندازه به تحولات مرکز شهر و اقتصاد رشت نظارت مستقیم دارد. بعدها سفارت جدید روسیه در خروجی رشت به سمت قزوین بعد از پل عراق ساخته شد. یعنی راه قدیم خروجی رشت به قزوین و این نشان میدهد روسیه حتی بر ورود و خروج به مرکز گیلان هم نفوذ داشته است.
وقتی تاریخ معاصر گیلان را بررسی میکنیم، میبینیم این مسجد کانون تحولات بود. در آستانه مشروطه خواهی، مسجد صفی رشت، محل برگزاری نخستین انتخابات «انجمن بلدیه شهر رشت» میشود. براساس سند تاریخی موجود در کتابخانه ملی، درست در یک روز جمعه، ۲۶ ذیحجه سال ۱۳۲۵ قمری(برابر با ۱۹خرداد۱۲۸۶ خورشیدی) اولین انتخابات انجمن بلدیه شهر در مسجد صفی رشت برگزار میشود. در این انتخابات، هزار و ۷۷۶ نفر رای خود را برای انتخاب اولین انجمن شهر به صندوق می ریزند. البته در این انتخابات زنان حق رای نداشتند. یادم آمد در بخش وضوخانه، چاهی بود که با یک سازه چوبی، یک متر از سطح زمین ارتفاع داشت. حالا این اتاقک هم حذف شده است. ولی چاه باقی مانده و جزو شبستان مسجد شده است. این چاه خود حکایتهای عجیب و غریبی دارد و تاریخ نوشتهای که کمتر بازخوانی میشود.
نام دیگر این مسجد، «مسجد سفید» است. مسجد سفید یا به گیلکی «سیفیده مسجد»، از وقتی «مسجد صفی» یا «مسجد شهیدیه» لقب گرفت که دستور قتل ولیعهد شاه عباس اول در حوالی این چاه صادر گردید. شاه عباس صفوی به فرزند و ولیعهد خود بدگمان میشود و دستور قتل وی را در حوالی آبگیر و چاه این مسجد صادر میکند. اما چطور ولیعهد از این مسجد سر در میآورد، به زمانی باز میگردد که جد شاهان صفوی در حوالی همین مسجد بیتوته میکردند و این مسجد یکی از مراکز تحول در ساختار قدرت ایران عصر صفوی میشود.
دکتر «منوچهر ستوده»، نوشته است که این مسجد، محل بیتوته «شیخ صفی الدین اردبیلی» جد شاهان صفوی بود و سالها بعد «شاه اسماعیل صفوی» بنیانگذار این سلسله از اردبیل فرار کرده و مدتی در جوار همین مسجد و در خانه جواهر فروشی پنهان میشود. تا آن زمان این مسجد تاریخی، «سیفیده مسجد» خوانده میشد. اما از زمانی که به سال ۱۰۲۳ قمری دسیسه گران به شاه عباس صفوی خبر دادند که ولیعهدش صفی میرزا توطئههایی دارد، «شاه عباس»، دستور قتل «صفی میرزا» را در محرم ۱۰۲۴ قمری در رشت صادر کرد. چندی بعد که بیگناهی مقتول به اثبات رسید، برای اینکه نام پسر را جاوید سازد، دستور داد محلی را که شاهزاده در آنجا کشته شده بود، محصور و در آنجا بقعهای ساخته و شهیدیه نام نهادند و آنجا را پناهگاه مقصران و مجرمان ساخت. برای نگهداری «شهیدیه» و دستگیری از فقرا و تنگدستان در آن محل نیز موقوفاتی تعیین کرد و «میرزا حسنعلی» نامی از عرفای اصفهانی را متولی و نگهبان بقعه کرد. چاهی که در این مسجد معروف به چاه صاحب الزمان است، در حقیقت چاهی است که شیخ صفی الدین اردبیلی (جد شاهان صفوی) آن را کنده و بر اساس روایتهای محلی: «شیخ صفی الدین اردبیلی به سبب قرابت با تاج الدین ابراهیم ملقب به شیخ زاهد گیلانی، به گیلان آمد و شد داشت. در این محل چاهی کند، خانقاهی ساخت و چله نشست.» (از آستارا تا استرآباد جلد ۱، صص : ۲۸۳ تا۲۸۵)
به شبستان مسجد میروم. ستونهای بلند مسجد با سرستونهای گچبری شده و کاشیهای لاجورد دور ستونها، به فضای شبستان شکوه ویژهای میبخشد. دورتا دور محراب مسجد نیز کاشیکاری شده است و کتیبه کوچکی وسط محراب قرار دارد که از متن آن میتوان فهمید که مسجد یکبار در سال ۱۳۴۴ مرمت شده است. دکتر منوچهر ستوده، دهه ۴۰ مامور شناسایی و معرفی بناهای تاریخی کرانه دریای کاسپین میشود. وی در جلد نخست کتاب از آستارا تا استرباد، مینویسد:« بنای اصلی مسجد به طول ۲۳ و عرض ۱۱ متر است. سه فیلیپا از شرق به غرب در وسط بناست که دو تای آنها گچبری دارد. محراب مسجد، سراسر گچبری است و اطراف آن کاشیکاری که بر کاشیها «بسمله و انما یعمر مساجد الله من آمن بالله تا فادخلوها بسلام امنین» و در گچبریها، انما یعمر مساجد الله الی آخر ایه و آیه الکرسی تا «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من» گجبری شده است. در وسط محراب سنه ۱۲۴۴ و زیر آن بسمله و از دو طرف «انا فتحنا لک فتحا مبینا» و وسط«افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد» گچ بری شده است. حاشیه زیر طاق مسجد کاشیکاری است و بر کاشیها شکیات «جناب مجتهد العصر و الزمانی حاجی سید محمد باقر» نوشته شده است. در سمت جنوب ۶ پنجره قدیمی و ۲ در به انبار و آبدارخانه است. در سمت جنوب ۶ پنجره قدیمی است بر هلال سردر ورودی مسجد بسمله سبحان الذی تا المسجد القصی و ولایه علی بن ابی طالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی. عمل احمد ولد مرحوم حاجی یوسف کاشی ساز ۱۳۴۴.»(همان: ص۲۸۶)
حالا مناره مسجد از الحاقات پیرامون حیاط آزاد شده و آجرهای قدیمی یک بار دیگر بندکشی شده است. اما این رنگ و لعاب جدید، حال و هوای یک مسجد قدیمی را ندارد. با این حال مغازههایی که حق کسب و پیشه دارند، پیرامون مسجد را فراگرفته و تابلوهای تبلیغاتی آنها، دید منظر بیرونی تاریخیترین مسجد رشت را خفه کرده است. مسجدی که به شماره ۳۱۱۲۷ و در تاریخ ۴شهریور ۱۳۹۴در فهرست بناهای میراثی کشور ثبت شده است.
نظر شما