شهرستان جهرم از معدود شهرهایی بود که جرقههای انقلاب اسلامی در آن از اوایل آغاز نهضت امام خمینی (ره) در سال ۱۳۴۲ زده شد، به طوری که حکومت پهلوی مجبور شد نام جهرم را جزء 11 شهری قرار دهد که در آن حکومت نظامی اعلام کرد و در این میان هدایت و رهبری مردم جهرم توسط آیتالله «سیدحسین آیتاللهی» نقش بسزایی داشت.
در جریان تظاهرات مردم جهرم در دوره انقلاب اسلامی ۱۱ نفر به شهادت رسیدند؛ در تاریخ دهم فروردین ۱۳۵۷ مردم جهرم به خاطر چهلم مردم تبریز قیام کردند و به دنبال این واقعه چهل روز بعد مردم ۲۱ شهر ایران تظاهرات گستردهای را به خاطر بزرگداشت چهلم کشته شدگان جهرم انجام دادند.
قیام جهرمی ها در فروردین ۵۷
در اوایل فروردین ۱۳۵۷ از طرف عناصر انقلابی جهرم، چهلم شهدای تبریز در این شهر برگزار شد؛ در واقع مردم تبریز چهلم شهدای ۱۹ دی ماه قم را برگزار کرده و مردم جهرم قصد داشتند چهلم شهدای مردم تبریز را برگزار کنند.
در فروردین ۱۳۵۷ به مناسبت چهلم شهدای تبریز و به دنبال بیانیه علما و مراجع قم و شیراز حضرات آیات: گلپایگانی، شریعتمداری، مرعشی نجفی و محلاتی 2 روز در مسجد «جامع» جهرم، جلسه بزرگداشت برگزار شد.
در آن جلسات كه با حضور آیتالله حقشناس و جمعی از علما برگزار شد، آیتالله «سید حسین آیتاللهی»، شاگرد مبارز امام خمینی (ره) و رهبر انقلابیون در جهرم و حجت الاسلام حاجاصفهانی به سخنرانی پرداختند و عمداً نام امام خمینی (ره) را بر زبان جاری ساختند.
همانطور که ساواک پیشبینی میکرد مراسم چهلم شهدای تبریز در جهرم با استقبال بیسابقهای روبهرو شد؛ به طوری که این مراسم در 2 روز یعنی روز نهم و دهم فروردین برگزار شد.
در پایان این مراسم در روز دهم فروردین ۱۳۵۷ قطع نامه ای صادر و توسط حجت الاسلام «نصرالله میمنه» قرائت می شود.
در قسمتی از آن قطع نامه آمده است: «ما قاطبه اهالی شهرستان جهرم که در این اجتماع بزرگ، گرد آمده ایم و برای بزرگداشت قیام اسلامی شهدای قم و تبریز علیه ستمگری ها و قانون شکنی ها به سوگواری نشسته در پایان جلسه خواسته های خویش را به صورت قطع نامه که به اتفاق آرا مورد تایید همگی است اعلام می داریم و توجه به آن و اجرای سریع آن را خواستاریم:
۱. بازگشت زعیم عالیقدر و مرجع مجاهد عالم تشیع حضرت آیت الله العظمی الخمینی، [سه مرتبه صلوات حضار پس از شنیدن نام امام امت]، دامت برکاته به ایران؛ [اعلام تایید مردم با بیان صحیح است، صحیح است، صحیح است]
۲. اجرای قوانین عالیه اسلام و احکام مقدسه قرآن؛ [اعلام تایید مردم با بیان صحیح است، صحیح است، صحیح است]
۳. بازگشت تاریخ رسمی کشور به دامان پرافتخار اسلام و مبدأ تاریخ هجرت رسول اکرم (ص)؛ [اعلام تایید مردم با بیان صحیح است، صحیح است، صحیح است].
در کتاب «انقلاب اسلامی در جهرم» که توسط «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» منتشر شده درباره برگزاری مراسم چهلم شهدای تبریز در جهرم آمده است:
در فروردین ۱۳۵۷ به مناسبت چهلم شهدای تبریز و به دنبال بیانیه علما و مراجع قم و شیراز، ۲ روز در مسجد «جامع» جهرم، جلسه بزرگداشت برگزار شد و همانطور که ساواک پیشبینی میکرد مراسم چهلم شهدای تبریز در جهرم با استقبال بیسابقهای روبهرو شد.
ساواک مراسم روز دهم فروردین ماه در جهرم، به مناسبت چهلم شهدای تبریز را به این شکل گزارش میدهد: «عصر روز ۱۰ فروردین ۵۷ مجلس یادبود مقتولین حوادث تبریز در مسجد جامع جهرم برگزار شده است. در این مجلس شخصی به نام «محمدرضا اصفهانی» که فرزندش با اتهام اقدامات ضدامنیتی زندانی است، سخنرانی کرده و با اشاره به حوادث تبریز، مطالب تحریکآمیزی عنوان نموده است. پس از سخنان مشارالیه یک نفر دانشآموز در پای منبر مطالبی ایراد و با اصطلاح قطعنامهای در 8 ماده قرائت نموده که مسائل آن پیرامون مراجعت خمینی به ایران و برقراری حکومت اسلامی در کشور بوده است».
برگزاری چهلم شهدای تبریز در روز نهم فروردین
«غلامعلی مهربان» از انقلابیون جهرم نقل میکند: «چند روز قبل از برگزاری مراسم چهلم شهدای تبریز، آیتالله «سید حسین آیتاللهی» تلفنی به من خبر داد که قصد ملاقات با شما را دارم؛ بنده نیز بیدرنگ به منزل آقا رفتم. آقا فرمودند که باید به هر نحوی شده مراسم چهلم شهدای تبریز در جهرم برگزار شود.
اینجانب به همراه آقا به منزل آیتالله حقشناس رفتیم؛ در منزل ایشان بودیم که برنامهریزی چگونگی برگزاری مراسم چهلم شهدای تبریز ریخته شد؛ قرار بر آن شد تا روز نهم فرودین، چهلم شهدای تبریز در مسجد «جامع» جهرم برگزار شود و قرار شد تا در این زمینه اطلاعرسانی صورت گیرد».
هنگامی که مردم جهرم در روز نهم فروردین مطابق با برنامهای که توسط آیتالله حقشناس و آیتالله آیتاللهی تعیین شده بود به مسجد «جامع» جهرم رفتند تا مراسم چهلمین روز شهدای مردم تبریز را برگزار کنند، متوجه شدند که درهای مسجد توسط نیروهای رژیم قفل شده و مسجد نیز در محاصره نیروهای نظامی و شهربانی است.
مهربان نقل میکند: «در آن زمان برادر اینجانب شهید «بهزاد مهربان» کارمند دادگستری جهرم بود؛ من فوراً به آنجا رفتم تا با دادستان جهرم صحبت کنم و دلیل بسته بودن درهای مسجد را از ایشان بپرسم.
جریان را به دادستان جهرم توضیح دادم؛ دادستان جهرم درهای اتاق را قفل کرد و به من گفت: «بخشنامه محرمانه برای ما آمده که هرچه رئیس شهربانی گفت باید اجرا کنید و من هیچ اختیاری از خود ندارم»؛ من به وی پاسخ دادم: «هدف من از آمدن به اینجا آن بوده که با شما اتمام حجت کنم تا خدای ناکرده اگر اتفاقی برای مردم افتاد، اعلام بیاطلاعی نکنید زیرا در تبریز هم اتفاق مشابه اینجا افتاده بود که درهای مسجد را قفل کرده و در نتیجه درگیری به وجود آمد و عدهای از مردم کشته شدند».
سپس به طرف منزل آیتالله حقشناس حرکت کردم؛ مردم زیادی در آنجا جمع شده بودند تا آقا برای آنها کسب تکلیف کند؛ آیتالله آیتاللهی و آیتالله حاج نمازی پیش رئیس شهربانی جهرم (سرهنگ کمال تصاعدی) رفته بودند تا با او صحبت کنند و از او بخواهند دربهای مسجد را باز کنند.
خلاصه رئیس شهربانی با آقایان به توافق رسیده بود، تا بدون سروصدا و با آرامش به مسجد بروند و قرآن و فاتحهای بخوانند و بعد با آرامش آنجا را ترک کنند».
با این تفاسیر مراسم در روز ۹ فروردین در مسجد «جامع» جهرم شروع شد و این در حالی بود كه مأموران رژیم اطراف مسجد را محاصره کرده بودند؛در آن هنگام مسجد «جامع» جهرم به پایگاه مبارزاتی مردم علیه رژیم پهلوی تبدیل شده بود؛ مراسم با قرائت قرآن کریم آغاز شد و سپس آیتالله آیتاللهی شروع به سخنرانی کرد.
در پایان سخنرانی که با نزول رحمت الهی همراه بود، سخنران به ذکر مصیبت شهدای قم و تبریز پرداخته و اعلامیه آیتالله محلاتی قرائت شد.
درحالی که قرار بود مجلس عزاداری در همین جا به پایان برسد و مردم به خانههای خود مراجعت کنند، اعلام شد که فردا (10 فروردین) نیز مراسم عزاداری چهلم شهدای تبریز در همین مکان برگزار می شود.
مراسم چهلم شهدای تبریز در روز دهم فروردین
مراسم چهلمین روز شهادت مردم تبریز در جهرم در روز بعد نیز ادامه یافت؛ برگزاری این مراسم در روز دهم برخلاف روز نهم که مراسم به آرامی و بدون درگیری به پایان رسید، خالی از درگیری و خشونت نبود؛ بعد از پایان مراسم، درگیری بسیار شدیدی بین مردم جهرم و نیروهای رژیم رخ داد که طی آن یک نفر شهید و تعداد زیادی دستگیر و بازداشت شدند.
نیروهای ساواک بعد از پایان مراسم چهلم شهدای تبریز در روز نهم فروردین و هنگامی که از احتمال برگزاری دوباره این مراسم در فردای آن روز آگاهی یافتند به این فکر افتادند تا سیستم صوتی مسجد «جامع» را قطع کنند.
به همین خاطر بلندگوهای آن مسجد را از کار انداختند؛ اما عدهای از مبارزان انقلابی در جهرم، که از این اقدام رژیم آگاهی یافته بودند، درصدد آمدند تا به طور مخفیانه بلندگوهای مسجد را تعمیر کنند تا هنگام برگزاری مراسم مشکلی به وجود نیاید.
«اسماعیل نیکفر» از فعالان انقلابی در اینباره میگوید: من به اتفاق شهید «غلام توحیدی» و شهید «اسدالله کیهانی» بر آن شدیم تا بهطور مخفیانه سیستم صوتی و برقی مسجد را برای مراسم روز دهم فروردین ماه که توسط مأموران رژیم قطع شده بود، راهاندازی کنیم؛ خلاصه وقتی که مردم شرکتکننده در مراسم چهلمین روز شهدای تبریز در روز نهم فروردین مسجد را ترک کردند و حتی خادم مسجد نیز رفت و مسجد خالی از جمعیت شد، من به همراه «غلام توحیدی» در مسجد پنهان شدیم؛ 2 نفری در آن تاریکی سیستم صوتی آنجا را تعمیر کردیم؛ آقای کیهانی هم برطبق نقشه قبلی میکروفونی را برای ما تهیه کرده و آن را از بالای مسجد و به وسیله طنابی به داخل مسجد فرستاد؛ ما نیز بلندگو را در جای مناسب نصب کردیم و صبح روز دهم فروردین که جمعیت آمد، مسجد همه امکانات را داشت».
«ابراهیم جمالی» از انقلابیون جهرم نیز درباره چگونگی برنامهریزی برای برگزاری هر چه بهتر مراسم روز دوم دهم فروردین میگوید: «اینجانب به همراه «حاج غلامعلی مهربان» و «نصرالله میمنه» و یك نفر دیگر در ساعت هفت صبح ۱۰ فروردین به خدمت آیتالله آیتاللهی رفتیم و موضوع را با ایشان در میان گذاشتیم و برنامههایی را كه قرار بود اجرا شود توضیح دادیم؛ برنامههایی را كه ما شرح دادیم، عمدتاً قرائت قرآن، فاتحهخوانی برای شهدا، سخنرانی، خواندن مرثیه و در پایان قطعنامهای بود كه خواسته عامه مردم در آن لحاظ شده بود؛ با توجه به حساسیتی كه ساواك بر روی ایشان داشتند و تهدید و اخطاری كه به وی كرده بودند شاید هر فرد دیگری كه جای ایشان بود برای دخالت كردن در چنین برنامه سنگینی عذر میآورد اما ایشان با اینكه منزلشان همیشه زیر نظر و تحت كنترل مأمورین ساواك بود، با خوشرویی و شجاعت همیشگی به گرمی از آن استقبال كرد. به هرحال تقسیم كار شد و قرار شد كه پس از اینكه چند دقیقهای قرآن خوانده شود، حاج مهربان سخنرانی كند. یک نفر هم مرثیه بخواند، آقای «سیدمحمود شهیم» برای خواندن مرثیه در نظر گرفته شد؛ پس از اینكه معلوم شد چه كسی قرآن بخواند و سخنرانی كند و نیز مرثیه بخواند به دنبال فردی بودیم كه قطعنامه بخواند مهمترین كار همین بود.
ابتدا پیشنهاد شد كه من قطعنامه بخوانم؛ من هم به ناچار پذیرفتم؛ اینكه میگویم به ناچار، به خاطر این است كه مأموران امنیتی پهلوی قبلاً مرا احضار و به من اخطار كرده بودند كه در هیچ برنامهای شركت و نیز دخالت نکنم اما مگر میشد در چنان شرایطی در هیچ برنامهای شركت نكرد در همین لحظه آقا گفت: «كسی دیگری به ذهنتان نمیرسد» دوستان پرسیدند: «مگر آقای جمالی چه اشكالی دارد؟» آقا پاسخ داد: «جمالی معلم و كارمند دولت است و خواندن چنین قطعنامهای آن هم برای یك نفر كه كارمند دولت و شناخته شده هم است، چه بسا ممكن است خیلی گران تمام شود». نظر آقا آن بود كه فردی كه میخواهد قطعنامه بخواند، حتیالامكان شناخته شده نباشد یا كمتر او را بشناسند.
بعد بحث «نصرالله میمنه» شد که آقا با خواندن قطعنامه توسط وی موافقت کرد؛ در واقع قرار شد عدهای دور میكروفن بلندگو تجمع كنند و بعد آقای میمنه و یا شخص دیگری که کمتر شناخته شده است در حال نشسته قطعنامه بخواند؛ هر چند که نظرها بیشتر بر روی آقای میمنه بود که همین اتفاق نیز افتاد و قطعنامه توسط ایشان خوانده شد؛ خلاصه با موافقت آقا از منزل ایشان خارج شدیم و خود را برای برگزاری مراسم آماده کردیم.»
مراسم در روز دهم برگزار شد و مردم در مسجد تجمع کردند؛ مسجد «جامع» مملو از جمعیت شده بود كه اكثر آنها را جوانان تشکیل می دادند؛ جمعیت حتی در بیرون از مسجد هم موج میزد و در مقایسه با روز قبل جمعیت زیادتری در مسجد حضور داشتند؛ در آن ایام شهر جهرم مثل الآن بزرگ نبود و تعداد محدودی خیابان داشت؛ به همین خاطر کلیه خیابانهایی که به مسجد «جامع» ختم میشد، به وسیله نیروهای رژیم و ریوهای ارتشی اشغال شده بود؛ ولی مردم به وسیله کوچههای منتهی به مسجد «جامع» خود را به مسجد میرساندند.
بعد از آن «محمود شهیم» به جای مرثیه شعری را که از كتاب مكتب اسلام استخراج شده بود خواند؛ با آن صدای گیرایی كه داشت، كمكم احساسات حاضرین به جوش آمد؛ شعر به سبك نو سروده شده بود و معنا و مفهوم آن این بود كه پایان حكومت ظالمان و ستمگران فرا رسیده و مردم امیدوار به حركت خود باشند. قسمتی از این شعر بدین صورت بود:
دگر صبح است و پایان شب تار است/ دگر صبح است و بیداری سزاوار است
بعد از این شعر، «غلامعلی مهربان» سخنرانی کرد و مطالبی درباره اتفاقات حادثه تبریز و چگونگی شهادت مردم آن شهر به زبان آورد.
نیکفر که خود از جمله کسانی است که در مراسم روز دهم فروردین حضور داشت می گوید: در عصر آن روز آیتالله حاجاصفهانی منبر رفت و مطالب تندی علیه رژیم عنوان كرد؛ صحبتهای وی با فریاد «صحیح است، صحیح است» مردم حاضر در مراسم تأیید میشد؛ این در حالی بود که جمعیت در مسجد «جامع» موج میزد و حتی بر روی دربها و دیوارهای مسجد هم جمعیت حضور داشتند و تقریباً همه علمای شهر نیز در این جلسه حضور داشتند؛ در پایان مراسم نیز قطعنامهای توسط «نصرالله میمنه» قرائت شد؛ محور اصلی قطعنامه ورود امام به ایران بود؛ بندهای دیگر این قطعنامه عبارت بودند از: اجرای احکام اسلام، حمایت از مراجع و روحانیت، حمایت از امام خمینی (ره)، اجرای مسائل دینی، رفع ظلم و ستم، بستن مشروبفروشیها، برداشتن سانسورهای بیمورد، آزادی بیان و آزادی زندانیهای سیاسی که در این رابطه دستگیر شده بودند؛ هر بند از قطعنامه كه خوانده میشد، مردم اینگونه پاسخ میدادند: «تأیید است، تأیید است»
پس از پایان مراسم چهلمین روز شهادت مردم تبریز در مسجد جامع شهرستان جهرم، در روز ۱۰ فروردین ۱۳۵۷/ ربیع الثانی ۱۳۹۸، میان مردم و مأمورین مسلح درگیریهایی رخ داد که به دلیل مقابله مسلحانه مأموران رژیم پهلوی، جمعی از مردم شهید و بازداشت و مجروح شدند.
نزدیكیهای غروب برنامه به اتمام رسید؛ نیروهای امنیتی (در لباس نظامی و غیرنظامی) صددرصد در آمادهباش کامل قرار داشتند، زیرا احتمال میدادند كه پس از پایان برنامه مردم با آنها درگیر خواهند شد یا اینكه دست به حركتهایی خواهند زد با تاریك شدن هوا كمکم درگیری شروع شد؛ مسبب آن هم خود مأمورین بودند.
هركس یعنی هر جوانی كه در خیابان میدیدند ولو آنكه در برنامه شركت نكرده بود، به او پرخاشگری میكردند و بعضاً او را گرفته و كتك میزدند، زیرا بسیار عصبانی بودند و آماده باشهای پیدرپی آنها را به شدت خسته كرده بود؛ همین عوامل کافی بود تا مراسم اربعین شهدای تبریز در جهرم به درگیری شدید میان مردم و پلیس منجر شود.
مردم جهرم بعد از اینکه چنین وضعیتی را مشاهده کردند، دست به تظاهرات علیه حکومت شاهنشاهی زدند؛ مأموران رژیم نیز با شلیک تیر هوایی و پرتاب گاز اشکآور به تظاهرکنندگان در میدان ششم بهمن (میدان شهدا) حمله کردند؛ مردم در کوچه پسکوچههای شهر در حالیکه مأمورین آنان را تعقیب میکردند پراکنده شدند و تا پاسی از شب در کوچهها و بر فراز پشتبامها شعار میدادند.
«شکرالله جهانمهین» میگوید: «بعد از پایان مراسم تمام خیابان و به خصوص محله «صحرا» و بولوار «فردوسی» مملو از جمعیت معترض بود كه با گاز اشكآور و با پاشیدن آب مأموران شهربانی روبهرو شدیم.»
«ابراهیم جمالی» درباره اتفاقات بعد از پایان مجلس میگوید: «بعد از پایان مراسم و پس از آنکه مردم بر اثر حملات مأموران پراکنده شدند، با چند نفر در خیابان آیتالله «كاشانی» فعلی (خیابان محمدرضا شاه سابق) پیاده در حال حركت بودیم که به نزدیكیهای میدان «مصلی» رسیدیم؛ در همین هنگام بود که متوجه شدیم مأمورین سر راه ما ایستادهاند؛ ناچار وارد كوچهها شدیم و هرطور بود خود را به مسجد «صاحبالزمان (عج)» رساندیم؛ همین كه خواستیم وارد بلوار سعدی بشویم چند مأمور به دنبال ما آمدند. همه پا به فرار گذاشتیم؛ من به طرف منزل آیتالله آیتاللهی حركت كردم؛در واقع آنجا را امنتر از جای دیگر دیدم؛ خوشبختانه درب منزل حضرت آقا هم باز بود. رفتم داخل به محض آنکه حضرت آقا ما را دید لبخند ملیحی زد و با حالت خاصی پرسید چه خبر؟ كجا بودی؟ در حال توضیح دادن اتفاقاتی كه افتاده بود، بودم كه صدای تیراندازی شروع شد.»
بنابر گزارش ساواک در این روز یک خانم به شهادت رسید و 12 نفر به شدت زخمی شدند.
بعدازظهر روز دهم فروردین 1357 شهر جهرم چهره دیگری به خود گرفت و مردم تا پیروزی انقلاب اسلامی هر روز به خیابانها آمدند.
پیام امام خمینی (ره) به مردم جهرم
حضرت امام خمينی (ره) به مناسبت قيام مردم جهرم و برخی از شهرهای ديگر بعد از برگزاري مراسم چهلم شهدای تبريز و شهادت تعدادی از مردم، پيامى صادر كردند و در طی آن فرمودند: «دستگاه جبار با اعصاب خردشده و با ادامه قتل و چپاول در بلاد مختلف مثل جهرم و اهواز و با دست زدن به خرابكاري و انفجار منازل آزادی خواهان و دزدی و ضرب و جرح علني افراد مبارز و حمله سبعانه به جوانان مسلمان در کوه ها توسط «گروه انتقام» ساخته شاه و بستن مالیات های کمرشکن به كسبه متعهد به انتقام شركت در اعتصاب همگاني، اجازه تنفس را هم از ايرانيان سلب كرده است. كسانی كه از حال اين ملت رنجديده در اين پنجاه سال آگاهاند و به سرنوشت ايران علاقه دارند، از جمع طبقات، از كارگر تا دهقان، از دانشجويان قديم تا دانشگاهی ها، از لشكري تا كشوری بايد بدانند با دست آوردن آزادي در بركنار شدن شاه و دودمان او است كه دشمن سرسخت ملت و نقطه اصلي بدبختي است و تصور آنكه بدون كنار رفتن و انتقام از او آرامش ملتي كه همه چيزش به دست او به باد رفته است به او برگردد، خيالي است باطل. از خداوند متعال وحدت كليه مسلمين و خصوص ملت سربلند ايران را خواستار و قطع ايادی اجانب و عمال آنها را اميدوارم».
دهم فروردین نقطه افتخار مردم جهرم
نماینده ولی فقیه در استان فارس با اشاره به روز 10 فروردین، سالروز برپایی بزرگرداشت و تظاهرات مردم جهرم در چهلم شهدای تبریز در سال 57 که منجر به دستگیری 22 نفر از مردم این شهرستان شد، اظهار کرد: سالروز حماسه بزرگ مردم جهرم در بزرگداشت اربعین شهدای قم و تبریز نشان از بصیرت و آگاهی دینی و تعهد ایمانی مردم این شهرستان دارد و امیدواریم در همیشه تاریخ این بصیرت و ایمان شاخصه اصلی مردم جهرم باشد.
آیت الله «لطف الله دژکام» با بیان اینکه شایسته است تا مردم جهرم نسبت به بزرگداشت روز 10 فروردین که یک نقطه افتخار و عزت برای این شهرستان است اقدام کنند، افزود: این روز باید در تاریخ انقلاب اسلامی به نام روز جهرم نامگذاری شود.
گزارش: مهدی رحمانیان
نظر شما