به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از العالم، نشریه الاخبار در گزارشی نوشت: آنها به تدریج احساس امنیت خود را از دست می دهند و اعتماد آنها به مقامات خود کاهش می یابد، در حالی که دستگاه امنیتی و به تبع آن دستگاه سیاسی ابزارهای تضمین کننده جلوگیری از حملات را از دست می دهند. در برابر آنها، فلسطینی ها موفق می شوند به شهرهای "اسرائیل" برسند،و چیزهای گرانبهایی از اشغالگرام بگیرند، توجه داشته باشید که مجریان چه افراد و چه گروه های کوچک دستورالعملی از بالا دریافت نمی کنند، این چیزی است که تل آویو در حال حاضر توجه خود را بر آن متمرکز کرده است.
بخاطر اینکه چالشی است که هیچ یک از اقدامات بازدارنده تنبیهی که اشغالگران پیش از این علیه فلسطینیان استفاده کرده اند با آن کار ساز نیست. به عبارت دقیق تر، مجریان مراکز ثقل و راهنمایی ندارند که در صورت هدف قرار گرفتن، آنها را از انگیزه و اقدام باز دارد. آنها همچنین هیچ نشانه ای از هویت خود ندارند، که سرویس های امنیتی "اسرائیل" بتوانند آنها را از قبل دستگیر یا خنثی کنند.
عاملان این عملیات از خارج از عرصه جغرافیایی فلسطین، چه از داخل و چه از خارج از خط سبز آمده اند، برخی از آنها پیش از این به دلیل اقدامات مقاومتی بازداشت شده بودند، و برخی از آنها فاقد هرگونه کار مقاومتی قبلی هستند، در حالی که دیگری سابقه وابستگی به جناح های مقاومت فلسطین یا دیگران دارد، و سومی معلوم نیست با هیچکدام از جناح ها دست داشته یا نه.
عاملان این عملیات همچنین، افرادی هستند که تابعیت "اسرائیل" را دارند، برخی دیگر از شهرهای کرانه باختری اشغالی آمده اند، و اینگونه سازمان های اشغالگر و متحدان آنها در تشکیلات خودگردان فلسطین در شکست برابر هستند.
اما تنها نشانه قطعی و مورد تایید تاکنون، که بین مجریان عملیات مشترک است، این است که آنها فلسطینیهایی هستند که وجود اشغالگران و سیاستهای آنان باعث می شود تا کارهایی را انجام دهند که به آنان آسیب برسانند، در حالی که موفقیت آنها باعث میشود فلسطینیان بیشتری از آنها الگو برداری کنند. و بدین صورت مسیری متبلور می شود که ایستگاه های آن بدون عوامل خارجی مستقیم، یکدیگر را تغذیه می کنند.
بر اساس گزارش های "اسرائیل"، عملکرد عاملان در عملیات های اخیر نشان دهنده نوعی حرفه ای بودن یا آمادگی قبلی است که به نتایج مشابهی منجر می شود که در عملیات های حمله با سلاح سرد (چاقو) قبلی وجود نداشت. همچنین تمرکز عاملان بر شهرهای "اسرائیلی" در محدوده خط سبز، دور از اراضی اشغالی در قدس و کرانه باختری است، یعنی در درون "اسرائیل" که در مقایسه با سایر مکان های اشغالی امن تر به حساب می آید، به عبارت دیگر، همه اسرائیلی ها صرف نظر از مقصدشان هدف قرار می گیرند.
آنچه صحنه را پیچیده تر می کند این است که این عملیات ها در پرتو بحران سیاسی "اسرائیل" انجام می شود که ممکن است منجر به از هم پاشیدگی ائتلاف کابینه شود که به معنای کسری مضاعف است، به ویژه با توجه به اینکه مخالفان سیاسی برای کسب امتیاز در میان رای دهندگان صهیونیستی در کمین یکدیگر هستند، این اتفاق با تمرکز بر ناکامی ها و جابجایی مسئولیت ها برای آنها رخ می دهد که به نوبه خود بار عملیات را بر دوش "اسرائیلی ها" افزایش می دهد.
از سوی دیگر، حملات فلسطینی ها تا حدودی بر تصمیم گیرندگان در تل آویو سنگینی می کند، در شرایطی بسیار حساس و اشباع شده از بحران های داخلی، که سختی موضع گیری در بیش از یک سطح را برای بهبود وضعیت یا سرپوش گذاشتن بر شکست افزایش می دهد.
از سویی در اینجا رویارویی با ایران در همه سطوح، عرصهها و تهدیدها جلوه گر است، همچنین، عرصه سوریه که پس از واکنش های اخیر ایران، با قهقرایی چشمگیر "اسرائیل" متمایز شده است، و همچنین عرصه لبنان، جایی که "اسرائیلی ها" جانب احتیاط را در نزدیک شدن به آن دارند، در حالی که خطر رویارویی با نوار غزه مانع از آن می شود که تل آویو در اقدامات تنبیهی خود بیش از حد پیش رود.
این گونه است که همه کارها با هم همپوشانی و منشعب می گردند، اگرچه کنترل مرکزی در همه موارد فوق، توانایی "اسرائیل" برای مانور جهت دستیابی به بیشترین درجه بازدارندگی در آگاهی فلسطینیان است، اما سعی دارند از ایجاد عوارض و برخوردهای بیشتر به ویژه با غزه پرهیز نمایند.
نظر شما