به گزارش خبرنگار گروه غدیر و مهدویت خبرگزاری شبستان، حجت الاسلام والمسلمین «حامد کاشانی»، کارشناس تاریخ اسلام در ششمین جلسه از سلسله جلسات «بهار نوسازی» که به مناسبت ماه مبارک رمضان در مسجد دانشگاه تهران برگزار می شود، درباره «اثر حب اهل بیت(ع) در اصلاح رفتار دینی» توضیحاتی ارائه کرد که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود:
اگر دل ما درگیر باشد، زود تغییر نمی کنیم و دچار شک و شبهه نمی شویم ... جامعه اسلامی بعد از پیامبر(ص) و با گذشت 25 سال، دیگر امیرالمومنین(ع) را آنطور که باید، نمی شناخت لذا محبتی را که باید نسبت به آن حضرت(ع) مبذول نمی داشت، در نتیجه دائما نسبت به رفتارهای حکومتی شک می کردند با اینکه حضرت امیر(ع) در حوزه های مختلف رفتاری خارق العاده داشتند؛ لذا علاقمندان و دغدغه مندان به تغییرات اجتماعی باید بدانند بیان خالی تقریبا رفع ابهام نمی کند حتما باید مسئله عاطفی هم حاکم و محبت دل ها معطوف باشد.
هیچ حکومتی همچون حکومت امیرالمومنین(ع) رفتارهایش را توضیح نداده اما آنقدر که انتظار می رفت موفق نبود چون محبت مردم آنطور که باید معطوف به حضرت(ع) و حکومت ایشان نبود. امیرالمومنین(ع) درصدد پیاده کردن اولویت های ذهنی و انتزاعی خود نبودند بلکه در پی اصلاح دغدغه های جامعه بودند و به برخورد با آنهایی پرداختند که مردم در تضاد با آنها برآمدند یعنی بنی امیه چون مردم در پی معاضدت و قیام علیه بنی امیه، امیرالمومنین(ع) را به خلافت انتخاب کردند.
اینجا دو مسئله پیش می آمد یکی مبارزه با مفاسد اقتصادی و دیگر اینکه آیا حضرت امیر(ع) حکومت قبلی را قبول دارد یا نه؟ ... ایشان در تلاش بودند در کنار عمل، در جامعه تنش ایجاد نشود چون تنش به ضرر حق است و باطل در شرایط تنش رشد می کند!!
وقتی مردم سراغ امیرالمومنین(ع) برای حکومت آمدند، ایشان به مردم از شدت عدالت حکومت خود هشدار دادند که اگر من سر کار بیایم حتی اگر مهریه همسرتان حرام باشد بازمی گیرم! (هر چند زمان و شرایط فرصت این کار را به حضرت(ع) نداد) ... دغدغه بیشتر انقلابیون منافع شخصی بود نه دغدغه های اجتماعی؛ برای مثال طلحه و زبیر که از معترضان اصلی حکومت خلیفه سوم بودند تقریبا برخوردارترین افراد از بیت المال خلیفه سوم به شمار می روند (اعداد دریافتی آنها افسانه ای است)! مسئله اینها فقدان عدالت در جامعه اسلامی نبود درپی منافع شخصی بودند ... در این جامعه محبت به امام کمک بود اگر نبود از لذات دنیایی بهره مند نمی شد و از کنار فقر و محرومیت مردم نمی گذشت!
مسئله و دغدغه اکثر قیام کنندگان علیه خلیفه سوم، عدالت نبود، بلکه دغدغه آنها احساس تضعیف حق شخصیشان بود. برای احقاق این حق به دروغ اعتراض بر بدعت ها و نابرابری ها می کردند، در زمان عثمان بر سر تقسیم قدرت و مناصب، آشوب شکل گرفت! با شعار عدالت طلبی و عدالت خواهی در حالی که مسئله شان عدالت نبود... این مفهوم برای همه جذاب است حتی معاویه و یزید هم در مفهوم به آن تصریح داشتند اما در عمل اجرایش نمی کردند.
امیرالمومنین(ع) با این حال ملاحظه آنها را داشتند؛ ایشان به تبیین دست زدند تبیین هایی که ما هنوز بعد از 1400 سال انجام نمی دهیم و آنها را ضروری نمی دانیم! ما بیشتر به رخداد توجه داریم تا اطراف و اکناف. امیرالمومنین(ع) چنین نبودند، به آسیب ها و گسست های اجتماعی توجه داشتند و احتیاط می کردند که مسئله در اذهان تغییر نکند. برای تنظیم حب و بغض در جامعه ابتدا باید مردم نسبت به حاکمیت و یکدیگر، بدبین نباشند و حضرت امیر(ع) به این مسئله توجهی ویژه داشتند.
اما این باعث نمی شد مقابل ظلم و انحراف کوتاه بیایند برای مثال به محاکمه مجدد پسر خلیفه دوم، در ماجرای قتل چند ایرانی اقدام کردند در حالی که این مسئله برای امیرالمومنین(ع) هزینه داشت چنان که عبیدالله بن عمر سراغ معاویه رفت و معاویه در صفین کلی روی او سرمایهگذاری کرد!
امیرالمومنین(ع) احتیاط شدید داشتند که جامعه رفتاری از ایشان را خلاف برداشت نکند، اما باز هم جامعه دچار شهبه می شد چراکه جامعه آن محبتی را که باید، به ایشان نداشت و لذا تحت تاثیر وسوسه ها و شایعات معاویه قرار می گرفت چون محبت کافی نبود!
بین حاکم و مردم باید محبت باشد وگرنه شایعات باور می شود ... 25 سال تلاش شده بود که محبت بین امیر(ع) و مردم دچار خدشه و صدمه شود؛ با این حال حضرت(ع) از توضیح و تبیین دست نکشیدند؛ ندیده ام حکومتی در عالم که در مسئله توضیح و تبیین چنین اهتمام داشته باشد اما موفقیتی را که باید نداشت چون محبت کافی نسبت به آن وجود نداشت.
امیرالمومنین(ع) برای جبران این خلاء محبتی، اوصاف و ویژگی های خود را توصیف می کردند و این کار بسیار مشکلی بود از شمشیر خوردن و شمشیر زدن سخت تر؛ چون ایشان با قبلی ها مقایسه می شدند. در حالی که حضرت(ع) فقرا را جمع و بین آنها از اموال خود گوشت تقسیم می کردند و خود در منزل نان خشک می خوردند!
در جامعه ای که مردم با هم روابط مودتی داشته باشند اقلش این است که شب کسی لقمه راحت از گلویش پایین نمی رود در حالی که دیگران سر گرسنه بر بالین می گذارند.
ادامه دارد ...
نظر شما