خبرگزاری شبستان:در مصحف الهی از مقام شهادت تجلیل شده است که از جمله آنها آیات شریفه 169 تا 171سوره آل عمران است، آنجا که می فرماید:
و لا تحسبنّ الّذین قتلوا فی سبیل اللّه أمواتا بل أحیاء عند ربّهم یرزقون (169) فرحین بما آتاهم اللّه من فضله و یستبشرون بالّذین لم یلحقوا بهم من خلفهم ألّا خوف علیهم و لا هم یحزنون (170) * یستبشرون بنعمة من اللّه و فضل و أنّ اللّه لا یضیع أجر المؤمنین (171)
هرگز کسانى را که در راه خدا کشته شدهاند، مرده مپندار، بلکه زندهاند و نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند.
[نکات مطرح در آیه 169]: 1. تشویق و ترغیب به جهاد 2. نهى از مرده پنداشتن شهیدان 3. تفاوت حیات شهیدان با دیگر انسانها در برزخ 4. مقام والاى شهیدان نزد خداوند 5. دلدارى خداوند به مؤمنان و بازماندگان شهیدان
[نکات مطرح در آیه 170] : 1. شادمانى شهیدان از دریافت نعمتهاى الهى 2. شادمانى شهیدان از جهاد و شهادت همرزمان 3. آگاهىشهیدان از احوال همرزمان 4. ترغیب رزمندگان مؤمن به شهادتطلبى 5. نگران نبودن شهیدان از امور بازماندگان و اموال خود
[نکات مطرح در آیه 171]: 1. شادمانى شهیدان از نعمت و فضل خاص الهى 2. شادمانى شهیدان از تباه نشدن پاداش مؤمنان رزمنده از سوى خداوند 3. مقام والاى شهیدان در پیشگاه خداوند
در روایات فراوانی هم از مقام شهید تجلیل به عمل آمده است که از جمله آنهاست:
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرد که فرمود: هیچ قطرهاى نزد من محبوبتر از قطرۀ خونى نیست که در راه خدا بر زمین بریزد یا قطرۀ اشکى که در دل شب از ترس خدا بر زمین بچکد.
و نیز امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرد که آن حضرت فرموده:
همچنین امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرد که فرمود: هر مؤمنى از امت من صدیق و شهید است و خداوند به وسیلۀ این شمشیر (جهاد) هرکه از بندگانش را بخواهد، گرامى مىدارد (و توفیق جهاد نصیبش مىکند) و سپس (این آیه را) تلاوت فرمود: «و آنان که به خدا و رسولانش ایمان آوردند، آنها به حقیقت راستگویانند و برایشان نزد خداوند اجر شهیدان است.» (حدید: 19)
حضرت امام بارها در بیاناتشان از شهداء تجلیل نمودند، یکی از زیباترین بیانات ایشان که در آن جنبه های علمی هم لحاظ شده است ، آنجاییست در اوایل جنگ تحمیلی در 20 دی 1359در جمع خانواده ی شهدا بیان نمودند:
درباره شهید آن قدر از اسلام و از اولیاى اسلام روایات وارد شده است در فضل شهادت که انسان متحیر مىشود. من بعضى از یک روایت را براى شما ترجمه مىکنم تا بدانید که شما در خدمت چه اشخاصى هستید، و بنیاد شما چه ارزشى دارد. در روایتى از رسول اکرم- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- نقل شده است که براى شهید هفت خصلت است که اوّلى آن عبارت است از اینکه اول قطرهاى که از خون او به زمین بریزد تمام گناهانى که کرده است آمرزیده مىشود. و مهم آن، آخرین خصلتى است که مىفرماید. مىفرمایند که- به حسب این روایت- که شهید نظر مىکند به وجه اللَّه و این نظر به وجه اللَّه راحت است براى هر نبى و هر شهید. شاید نکته این باشد که حجابهایى که بین ما و حق تعالى هست و وجه اللَّه است و تجلیات حق تعالى هست، تمام این حجابها منتهى مىشوند به حجاب خود انسان. انسان خودش حجاب بزرگى است که همه حجابهایى که هست، چه آن حجابهایى که از ظلمت باشند و آن حجابهایى که از نور باشند منتهى مىشود به اینکه حجابى که خود انسان است. ما خودمان حجاب هستیم بین خودمان و وجه اللَّه. و اگر کسى فى سبیل اللَّه و در راه خدا این حجاب را داد، این حجاب را شکست، و آنچه که داشت که عبارت از حیات خودش بود تقدیم کرد، این مبدأ همه حجابها را شکسته است، خود را شکسته است، خودبینى و شخصیت خودش را شکسته است و تقدیم کرده است. و چون براى خدا جهاد کرده است و براى خدا دفاع کرده است از کشور خدا و از آئین الهى و هر چه داشته است در طبق اخلاص گذاشته و تقدیم کرده است، خود را داده است، این حجاب شکسته مىشود. شهدا، شهدایى که خداى تبارک و تعالى و در سبیل خداى تبارک و تعالى و راه خداى تبارک و تعالى جان خودشان را تقدیم مىکنند، و آنچه که در دستشان است و بالاترین چیزى است که آنها دارند تقدیم خدا مىکنند، در عوض خداى تبارک و تعالى این حجاب که برداشته شد جلوه مىکند براى آنها، تجلى مىکند براى آنها. چنانچه براى انبیا هم چون همه چیز را در راه خدا مىخواهند، و آنها خودى را نمىبینند و خود را از خدا مىبینند، و براى خودشان شخصیتى قائل نیستند، حیثیتى قائل نیستند در مقابل حق تعالى. آنها هم حجاب را برمىدارند. فَلَمَّا تَجَلّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکّاً تجلى مىکند خداى تبارک و تعالى در کوه طور و یا در جَبَل انیّت خودِ موسى و موسى «صَعْق» [برایش پیش مىآید]. آنها در حال حیات، انبیا و اولیا نظیر انبیا و تالى تِلو انبیا در زمان حیاتشان آن چیزهایى که حجاب بوده است بین آنها و بین حق تعالى مىشکنند و صَعْق براى آنها حاصل مىشود و موت اختیارى براى آنها حاصل مىشود.
خداى تبارک و تعالى بر آنها تجلى مىکند، و نگاه مىکنند به حسب آن نگاه عقلى، باطنى و روحى و عرفانى، و ادراک مىکنند و مشاهده مىکنند جلوه حق تعالى را، و شهید هم به حسب این روایتى که وارد شده است، نظیر انبیا، وقتى که شهید شد چون همه چیز را در راه خدا داده است، خداى تبارک و تعالى جلوه مىکند به او و آن هم «یَنْظُرُ الى» جلوه خدا، الى وَجْهِ اللَّه این آخر چیزى است که براى انسان، آخر کمالى است که براى انسان هست. در این روایتى که در کافى نقل شده است، در این روایت، انبیا را مقارن شهدا قرار داده است که در جلوهاى که حق تعالى مىکند بر انبیا همان جلوه را هم بر شهدا مىکند. شهید هم یَنْظُرُ الى وَجْهِ اللَّهِ و حجاب را شکسته است. همان طورى که انبیا حجابها را شکسته بودند. و آخر منزلى است که براى انسان ممکن است باشد. مژده دادهاند که براى شهدا این آخر منزلى که براى انبیا هم هست، شهدا هم به حسب حدود وجودى خودشان به این آخر منزل مىرسند.
منابع:
جهاد در آینه قرآن، دو جلد، انتشارات زمزم هدایت، قم : ج1، صص 179-176
جهاد در آینه روایات، دو جلد، انتشارات زمزم هدایت، قم : ج2، صص 545-544
جلد سیزدهم از صحیفه امام صفحات 515-513
م.ه.توکلی
انتهای پیام
نظر شما