به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از یاسوج، امروز ۱۸ اردیبهشت برابر با ۸ مِی تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده تا آزادسازی هویزه از دست مزدوران رژیم بعث عراق برگی زرین از تاریخ پر افتخار ایران اسلامی در دفاع مقدس باشد.
عملیات بیت المقدس در ۳۰ دقیقه بامداد روز ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ با قرائت رمز عملیات «بسم الله الرحمن الرحیم. بسم الله القاسم الجبارین، یا علی ابن ابی طالب» از سوی فرماندهی آغاز شد.
در حالی که اشغال خرمشهر توسط عراق به عنوان آخرین و مهم ترین برگ برنده این کشور برای وادار ساختن ایران به شرکت در هر گونه مذاکرات صلح تلقی میشد، آزاد سازی این شهر میتوانست سمبل تحمیل اراده سیاسی جمهوری اسلامی بر متجاوز و اثبات برتری نظامیاش باشد.
بر همین اساس، با توجه به این که منطقه عمومی غرب کارون آخرین منطقه مهمی بود که هم چنان در اشغال عراق قرار داشت، از یک سو فرماندهان نظامی ایران برای انجام عملیات در این منطقه اشتراک نظر داشتند، و از سوی دیگر عراق نیز که طراحی عملیات آزادسازی خرمشهر را پس از عملیات فتحالمبین قطعی و مسجل میپنداشت، با در نظر گرفتن اهمیت این شهر و جایگاه آن در دفاع از بصره، به ضرورت حفظ این منطقه معتقد بود.
از این رو، بلافاصله پس از اتمام عملیات فتحالمبین، در حالی که قوای ارتش عراق در منطقه عمومی خرمشهر تقویت میشد، به تمام یگانانهدام نیروی دشمن، حداقل بیش از دو لشکر.
در جریان عملیات بزرگ بیت المقدس، رزمندگان اسلام با نزدیک شدن به مرزهای بین المللی و استقرار در ۱۷ کیلومتری نوار مرزی، شهر هویزه را که از ماه های آغازین جنگ، در اشغال نیروهای بعث بود، به محاصره خود درآوردند.
علیرغم مقاومت فراوان دشمن، زمانی که حلقه محاصره هویزه تنگتر شد، نیروهای عراقی خود را در مهلکهای دشوار یافته، اقدام به فرار و عقبنشینی کردند در این حال رزمندگان سرافراز اسلام قدم به شهر ویران شده هویزه گذاشتند و به تعقیب دشمن بعثی پرداختند.
در تاریخ تمامی جنگها و از منظر فرماندهان و مستشاران نظامی و جغرافیای طبیعی و ژئوپلیتیک همیشه از رودخانه و آب به عنوان مانعی برای انسداد مرز و پشتوانه طبیعی محکمی در برابر تهاجمات دشمن قلمداد میشود، از این رو در بحبوحه تصرف خرمشهر به دست رژیم بعثی، فرضیه عبور رزمندگان ایرانی از رودخانه کارون و اروند، در فکر و ذهن نظامیان عراقی، نبوده و خطور نمی کرد، شرایط رزمی و سیاسی به گونهای بود که باید معادلات منطقهای و جنگ به سمت و سوی دیگر رقم میخورد و در این شرایط حساس ایران چارهای جز بازپسگیری خرمشهر عزیز و غلبه بر دشمن نداشت.
پس از 2 سال و اندی و بعد از مدتها کار اطلاعاتی و جلسات قرارگاهها و اتاق فکر فرماندهان عالیرتبه نظامی، نهایتاً کار عملیات بدین سمت سو پیش رفت که با استفاده از اصل غافلگیری و عبور از کارون عرصه را بر دشمن تنگ و نهایتاً حلقه محاصره را از سه راه اصلی مسدود نمایند که این نقشه به وسیله فرماندهان سپاهی و ارتشی، محسن رضایی و صیادشیرازی و همچنین فرماندهان وقت آن زمان سردار شهید حسین خرازی فرمانده تیپ امام حسین (ع) ، سردار شهید احمد کاظمی عملی شد.
توان نظامی دشمن و توان نظامی ایران قابل قیاس نبود اما آنچه که روحیه و شجاعت رزمندگان ایران را دو چندان میکرد ایمان اراده و همان نوید پیروزی بخش بود که امام(ره) با بصیرت ایمان قلبی، نوید آن را داده بود و در جلسهای که با حضور فرماندهان و نماینده امام (ره) در شورای عالی جنگ خطاب به فرماندهان سپاه و ارتش عنوان فرمودند : تا ببینم توکلتان به خدا چقدر باشد و این گونه میشود که فرج پیروزی با ندای اللهاکبر در خرمشهر عزیز طنین انداز میشود و این فرمایش گهربار و تاریخی امام خمینی(ره) که خرمشهر را خدا آزاد کرد محقق می شود.
رزمندگان کهگیلویه و بویراحمد همگام با سایر هموطنان پس از ۲۴ روز تلاش بی وقفه و شبانه روزی از روز دهم اردیبهشت تا سوم خرداد موفق به فتح خرمشهر و اهتزاز پرچم ایران اسلامی بر فراز مسجد جامع این شهر به عنوان مرکز اصلی شدند.
استان ما به دلیل اینکه در ابتدای جنگ و سالهای نخست فاقد تیپ و سازمان رزم مستقلی بوده اند در قالب دو گردان عملیاتی و یک گردان پشتیبانی در تیپ امام حسین(ع) به فرماندهی سردار شهید حسین خرازی و لشکر 7 ولیعصر نقش بسزایی ایفاء کردند.
بررسی ها نشان می دهد که استان کهگیلویه و بویراحمد در دوران دفاع مقدس به طور میانگین یک روز درمیان یک شهید تقدیم ایران اسلامی کرده اند و با تقدیم ۴۴ شهید و ۲۰ آزاده نقش اثرگذاری در عملیات بیت المقدس داشتند.
رزمندگان سخت کوش این استان در ۲۷ عملیات هشت سال دوران دفاع مقدس حماسه های ماندگاری خلق کردند.
استان کهگیلویه وبویراحمد، ۱۸۰۰ شهید، ۱۳ هزار جانباز، ۳۳ هزار رزمنده، ۳۱۸ آزاده به کشور عزیزمان اهدا کرده است. تعداد ۲۷۰ نفر از شهداء؛ پاسدار و ۳۰۰ نفر سرباز و بقیه بسیجی بوده اند که کوچکترین شهید ۱۲ ساله و کهنسالترین آنها ۶۷ ساله بود. از این آمار ۸۰ درصد از مناطق عشایری بوده و ۹۹/۵ درصد در خط مقدم و ۹۰ درصد از آنها زیر ۳۰ سال سن داشتند.
بیش از ۶۰۰ تن از شهدا دانش آموز، ۳۳ نفر روحانی، ۷۸ نفر دانشجو، ۴۸ نفر جهادگر و بیش از ۷۰ نفر ورزشکار، ۴۸ نفر امدادگر و بیش از ۶۷ نفر از شهدای استان مسئولیت فرماندهی تیپ یا گردان یا گروهان را به عهده داشتند. در میان آبادی های این دیار، ده برآفتاب یاسوج و قاسم آباد جلیل، بیشترین شهید را دارند و در این میان دو خانواده ۳ شهیدی و ۴۳ خانواده دو شهیدی وجود دارد.
نظر شما