به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان ؛حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) از نوادگان «امام حسن (ع) هستند. محدث نوری نیز درباره فضایل نهفته در وجود ایشان میگوید: حضرت «عبدالعظیم حسنی (ع)» مردی پارسا، امانتدار، صادق در گفتار، عالم به امور دینی، معتقد به توحید و عدل بود و احادیث فراوانی میدانستند در عین حال تقوا پیشگی و درستکاری ایشان باعث بلندی جایگاه و مقام حضرت نزد «ائمه اطهار (ع)» بود و به خاطر کرامت طبع، عزت نفس و خدمت به محرومان ایشان را به «السید الکریم» ملقب کردند لذا در این خصوص با حجت الاسلام دکتر «ایمان ضرابی» پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه گفت و گویی انجام داده ایم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.
چرا حضرت عبد العظیم حسنی به شهر ری مهاجرت کردند؟
حدود ۱۵۰ سالی که از خلافت عباسی میگذشت، نسبت به اهل بیت (ع) دو خطر را احساس می کردند. یکی از جهت محبوبیتی که ائمه در جامعه پیدا کرده بودند. چون با وجود این که بنی العباس صد سال در بستر امور بودند و تمام دستگاههای سیاسی و تبلیغی به دست آنها بود اما محبوبیت ائمه بیشتر شده بود و نکته دوم این که روایاتی مبنی بر ظهور آخرین منجی موعود اسلامی به نام حضرت مهدی(عج) و دوازدهمین امام شنیده بودند و از این نظر احساس خطر می کردند. به همین دلیل امام هادی (ع)را به سامرا منتقل کردند و کاملا او را زیرنظر گرفتند تا موضوع مهدویت متوقف شود و بساط جامعه شیعه به تدریج جمع شود.
حضرت عبدالعظیم (ع) در چنین موقعیتی که دستش از امام (ع) کوتاه شده بود ولی در محضر اهل بیت (ع)آموخته بود که چگونه تهدیدها را به فرصت تبدیل کند و بدترین موقعیتها را به خلق حماسه منجر کند، به جای این که در یک گوشه بنشیند و به صورت منفعلانه عمل کند، با خود اندیشید، اکنون که امام حضور ندارد و زندگی مخفیانه در مدینه نیز مشکلی را حل نمی کند، باتوجه به فرامین قرآنی وشیوه اهل بیت(ع) هجرت را انتخاب کرد. البته هجرت عبدالعظیم که مانند سفر امام رضا (ع) به ایران بود و همانطور که آن حضرت به صورت تحمیلی و تبعیدی قبول کرده و آن را به فرصتی عظیم برای جامعه ایرانی تبدیل کردند ویا چون هجرت حضرت فاطمه معصومه (س) بود که در بستر هجرت امام رضا (ع)به قم صورت گرفت تا محوریت علم و معنویت در این جامعه جدید یعنی قم شود.
گزاره ها و فرصتهای متعددی در مناطقی همچون یمن، شمال آفریقا، مصر، ایران، پاکستان و... پیش روی حضرت عبدالعظیم بود ولی می بینیم این عالم شیعی که در مدینه مخفی بود، ناگهان سر از ری درمی آورد می توان این حضور ناگهانی را تحلیل کرد که چرا به ری مهاجرت کرد و در واقع یک انتخاب هوشمندانه داشته است. زیرادر آن زمان ایران با الهام از مکتب اهل بیت در حال متحول شدن بود. چون علویان و شخصیتهای شیعه به شهرهایی مانند اصفهان، آذربایجان، شیراز ومازندران مهاجرت میکردند و این شهرها متحول می شدند. کمتر کسی تصور میکرد که منطقه ای مانند خراسان یا شهرهای اصفهان و شیراز به شهرهای اهل بیتی تبدیل شود و در همان زمان قم به عنوان شهر محوری اهل بیت مطرح بود ولی در کنار شهر قم که یک شهر کوچک بود، شهر بزرگ ری وجود داشت که دورترین فاصله را از مکتب اهل بیت داشت.
دوری شهر ری از مکتب اهل بیت دو دلیل داشت. یکی این که ناخواسته و بدون اینکه مردم آن تخطی کرده باشند، نام این منطقه در پرونده کربلا وارد شده بود و به نام آن منطقه جنایت بزرگ کربلا رخ داده بود. بنابراین مردم آنجا مقصر نبودند ولی برچسبی در تاریخ به نام ری زده شد. دلیل دوم نیز این بود که بنی امیه از عمد بر اساس این برچسب ناخواسته در دوران ۹۰ ساله خود تلاش وسیعی کرده بودند تا مردم مناطقی مانند ری و اصفهان را با دورترین فاصله با مکتب اهل بیت تربیت کنند و هیچ زمینهای برای مکتب اهل بیت در این مناطق نباشد. با این اوصاف در اصفهان می بینیم که برخی فرزندان امام صادق (ع)به آنجا رفتند و ساکن شدند و بعضی از علمای شیعه نیز در آنجا سکونت گزیدند و اصفهان را به تدریج متحول کردند. این تحول در ری نیازمند یک اتفاق مهم بود و حضور یک شخصیت شیعه منتسب به پیامبر(ص) می توانست این تحول را ایجاد کند و لذا حضرت عبدالعظیم تصمیم گرفت که خودش در ری حضور پیدا کند.
منزلت و شخصیت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) را بیان بفرمایید؟
برای بیان عظمت شخصیت عبدالعظیم حسنی (ع) نظر شما را جلب میکنم به یک منبع بسیار ارزشمند در بین شیعیان ؛شیخ صدوق دراثر بسیار مهم خود یعنی کتاب «کمال الدین» می نویسد: «وقتی که حضرت عبدالعظیم خدمت امام هادی (ع) مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود، امام فرمودند: تو از دوستان حقیقی ما هستی. همچنین روزي امام رضا(ع) به حضرت عبدالعظيم(ع) فرمود: «اي عبدالعظيم! سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو كه شيطان را به خودشان راه ندهند. آنان را به راست گويي و امانت داري و سكوت و ترك مجادله در كارهاي بيهوده و ديدار از همديگر و توجه به يكديگر دستور بده. چرا كه اينها مايه نزديك شدن به من است؛وافزودند: «هرگز خودتان را مشغول دشمني با يكديگر نكنيد. من با خود پيمان بسته ام كه هر كسي چنين كند و يكي از دوستانم را به خشم آورد، از خدا بخواهم كه او را در دنيا به شديدترين صورت عذاب كند و در آخرت نيز چنين كسي را از زيان كاران قرار دهد.این بیانات از سوی امامان معصوم (ع)خود گواهی محکم برمنزلت و نزدیکی ایشان با خاندان عصمت(ع)است.
توضیحی در خصوص جایگاه حضرت «عبدالعظیم حسنی (ع)» از دیدگاه ائمه معصومین(ع) بفرمایید؟
ستایشهایی که ائمه (ع)از حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) به عنوان یکی از رجال حدیث و علمای شیعه مطرح کردهاند، گویای شخصیت علمی و مورد اعتماد بودن ایشان است؛ چنان که امام هادی(ع) گاهی افرادی را که سؤال و مشکلی داشتند، به او ارجاع میفرمود و از او به عنوان دوست حقیقی اهل بیت(ع) یاد کرده است. در آثار علمای شیعه نیز تعریف ها و ستایش های عظیمی درباره ایشان به چشم میخورد. آنان از او به عنوان عابد، زاهد، پرهیزگار، ثقه، نیک اعتقاد و دارای صفای باطن و به عنوان محدثی عالی مقام و بزرگ یاد کردهاند. در روایات متعددی نیز برای زیارت ایشان، ثوابی همچون ثواب زیارت امام حسین(ع) بیان شده است.
وظایف و اقدامات مهم حضرت عبد العظیم حسنی(ع) در شهرری چه بوده است؟
با مطالعه در زندگی پر فراز و نشیب این شخصیت ممتازمی توان دریافت که ایشان منشا آثارعلمی وترویجی بسیار بزرگی در اسلام بوده اند ؛ حضرت عبدالعظیم(ع) علاوه بر قریب 80 حدیث که فعلاً در دست است ، دو کتاب نیز تألیف نموده است. یکی از آنها کتابی است به نام «خط» که فرمایشات حضرت علی (ع) است و آنها در نهج البلاغه موجود است وسید رضی آن را در نهج البلاغه گنجانده ،و دیگر، کتابی است به نام «یوم و لیله» که «صاحب بن عباد» محتوای آن را فرایض روز و شب ذکر نموده است.
علاوه بر این آثارحضرت عبدالعظیم با علم، معنویت، عرفان و آن جایگاه اجتماعی و تدبیری که داشت، به صورت نیمه مخفی و بدون این که حساسیتی ایجاد کند، وارد ری شد و شیعیان اندک آن دیار را به سمت خود جذب کرد. تعداد اندکی از راویان حدیث را که در این شهر بودند، گرد خود آورد و یک مدرسه اولیه حدیثی ایجاد کرد و اندک شیعه عاطفی که صرفا با شوردر شهرری بودند را تبدیل به شیعه مکتبی و با شعورکرد و بعد بسترهای توسعه را برای آنان فراهم کرد یعنی افراد را تربیت می کرد.
محدثینی که از ری هستند، جملگی شاگردان حضرت عبدالعظیم محسوب می شوند. سهل بن زیاد رازی و ابوحماد رازی و حتی دانشمندانی مانند خالد بن محمد بن برقی و احمد بن مهران قمی که از قم هستند و حمزة بن قاسم علوی از علویانی هستند که وارد ری شدند و طیفهای مختلف شاگردان عبدالعظیم را تشکیل میدادند اینکه بسیار قابل تامل است که در واقع محل دفن حضرت عبدالعظیم نیز هدفمند بوده تا به صورت غریبانه و مخفیانه نباشد و مزارش به عنوان یکی از مراکز و کانونهای شیعه مطرح شود. یعنی همان طرحی که عبدالعظیم داشت، بعد از رحلتش بر محور نورانیت و معنویت مزارش ادامه پیدا کند.
نتیجه چنین فعالیت هایی در کمتر از ۱۰۰ سال به بار می نشیند و زمانی که آل بویه بر سر کار میآید، ری را به عنوان یکی از مهم ترین پایتخت های خود در کنار شیراز و بغداد قرار می دهد. یعنی اولین پایتخت این حکومت ری بود. البته آل بویه جزو شیعیان بودند در حالی که اکثریت ری را شیعیان تشکیل نمی دادند ولی ظرفیت مرکزیت یک حکومت شیعی را پیدا کرده بود و به قدری این مدرسه حدیثی مهم شده بود که کلینی از مدرسه حدیثی ری برمیخیزد و جزو شاگرد شاگردان عبدالعظیم قرار می گیرد.آن قدر این مدرسه مهم است که شیخ صدوق از قم به ری میآید و ری جایگاهی پیدا میکند که در بلندای تاریخ و جغرافیای ایران بر محوریت نورانیت و معنویت این مزار ظرفیت مرکزیت برای جامعه شیعه ایرانی پیدا می کند.
در خصوص ثواب زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) توضیح دهید؟
اجازه بدید در پاسخ به این سوال شما، به محل دفن این مرد بزرگ اشاره ای داشته باشم .وقتی حضرت عبدالعظیم(ع) به صورت ناشناس وارد ری شد و در «محله ساربانان» به منزل یکی از شیعیان رفت. مدتی به همین صورت گذشت. او در زیرزمین آن خانه به سر میبرد و کمتر خارج میشد. روزها را روزه میگرفت و شبها به عبادت میپرداخت و تعداد کمی از شیعیان او را میشناختند و از حضورش در ری خبر داشتند و مخفیانه به زیارتش میشتافتند و میکوشیدند که این خبر فاش نشود و خطری جانِ حضرت را تهدید نکند. پس از مدتی، افراد بیشتری او را شناختند و خانهاش محل رفت و آمد شیعیان شد. نزدش میآمدند و از علوم و روایاتش بهره میگرفتند و عطر اهلبیت را از او میبوییدند و او را یادگاری از امامان خویش میدانستند.
حضرت عبدالعظیم(ع) میان شیعیان شهرری بسیار ارجمند بود و پاسخگویی به مسائل شرعی و حل مشکلات مذهبی آنان را برعهده داشت. این تأکید، هم گویای مقام برجسته اوست و هم میرساند که وی از طرف امام هادی(ع) در آن منطقه، وکالت و نمایندگی داشت و وجودش محور تجمع هواداران اهل بیت (ع)بود.روزهای پایانی عمر پر برکت او با بیماری همراه بود و در همان روزها یک رؤیای صادقانه حوادث آینده را ترسیم کرد: یکی از شیعیان پاکدل ری، شبی درخواب، پیامبر اکرم(ص) را دید و حضرت به او فرمود: «فردا یکی از فرزندانم در محله «سکه المولی» چشم از جهان فرو میبندد.
شیعیان او را بر دوش گرفته، به باغ عبدالجبار میبرند و نزدیک درخت سیب به خاک میسپارند.» وی سحرگاه به باغ رفت تا آن را از صاحبش بخرد؛ اما عبدالجبار که خود نیز خوابی همانند او دیده بود، مجموعه باغ را وقف کرد تا بزرگان و شیعیان در آنجا دفن شوند و همین هم شد، چراکه سیدالکریم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) سرانجام در15 شوال سال 252 ه.ق در سن 79 سالگی وفات نمود و در این مکان به خاک سپرده شد.
زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) از زمان ائمه علیهمالسلام مورد توجه بود و در کلیه کتب زیارت به این موضوع اشاره شده و باب مخصوصی برایش باز کردهاند. چنانکه ابن قولویه در کاملالزیارات از شخصی رازی (اهل ری) نقل میکند که: خدمت امام هادی(ع) رسیدم و عرض کردم: به زیارت سید الشهدا (ع) رفته بودم. فرمود: «اگر قبر عبدالعظیم را که در نزد شماست زیارت کرده بودی، مثل این بود که حسین بن علی(ع) را زیارت کرده باشی.» این حدیث را شیخ صدوق نیز در ثوابالاعمال روایت کرده است.
همچنین صاحب بن عباد در رساله خود گفته: ابوحماد رازی گفته: خدمت حضرت هادی(ع) رسیدم و از آن جناب مسائلی پرسیدم. هنگامی که خواستم از محضرش بیرون بیایم، فرمود: «هرگاه مشکلاتی برایت پیش آمد، از عبدالعظیم حسنی بپرس و سلام مرا هم به او برسان». ابونصر بخاری از امام حسن عسکری (ع) روایت کرده که در نزد آن جناب از عبدالعظیم حسنی صحبت به میان آمد، فرمود: «اگر عبدالعظیم نبود، میگفتیم علی بن حسن بن زیدبن حسن فرزندی از خود باقی نگذاشته».
نظر شما