داستان اسکناس های عیدی کزازی/ شاهنامه؛ مهین‌نامه فرهنگ و منش ایرانی

انگیزه من از پرداختن به فرهنگ ایرانی و ادب پارسی نخست آموزش ها و رهنمودهای روانشاد پدرم بود. او مردی فرهیخته و بسیار دلبسته فرهنگ و ادب پارسی بود که گاهی طبعی می‌آزمود .....

خبرگزاری شبستان: استادی در قامت میرجلاالدین کزازی که در شیوه زندگی، فکر و کلام نه یکدل بلکه صد دل شیفته و دلبسته فرهنگ و آئین باستانی ایران است، انسان را سر شوق می آورد. او  تلاشی بی پایانی در حفظ وفاداری به زبان فارسی و پرهیز از کاربرد واژگان بیگانه دارد.

 

کزازی با اشاره به مهم ترین رویداد فرهنگی سال 90، گفت: اگر بخواهیم با در نظر گرفتن بازتاب جهانی برخی رخدادهای فرهنگی را بسنجیم، برترین رخداد فرهنگی در سال گذشته ربودن جایزه اسکار برای فیلم‌ «جدایی نادر از سیمین »است.

 

وی ضمن تبریک به مناسبت فرا رسیدن سال درباره خاطرات دوران کودکی و دلیل علاقمندی‌اش به شاهنامه فردوسی و فرهنگ و ادب ایرانی می‌گوید: انگیزه من از پرداختن به فرهنگ ایرانی و ادب پارسی نخست آموزش ها و رهنمودهای روانشاد پدرم بود. او مردی فرهیخته و بسیار دلبسته فرهنگ و ادب پارسی بود که گاهی طبعی می‌آزمود و شعری می‌سرود، کتابخانه‌ای فراهم کرده بود که در آن زمان نیازهای ما را بر می‌آورد.

 

این استاد زبان و ادب پارسی می‌افزاید: از همان سالیان خردی که من خواندن می‌دانستم پدرم مرا بر می‌انگیخت که کتاب بخوانم و چنان بود که من هرکجا می رفتم کتابی همراهم بود ودرمیان دوستان وبستگان زبانزد شده بودکه ما فلانی را بدون کتاب نمی‌توانیم بپنداریم، به هر روی نخستین استاد و انگیزننده من روانشاد پدرم بود.

 

وی با بیان اینکه نویسندگی و سخنوری در خانواده‌شان تباری و ارثی بود، به ذکر خاطره‌ای از اولین فعالیت رسانه‌ای‌اش اشاره می کند و می‌گوید: پدر میهمانیهای بسیار داشت؛ میهمانان هم کمابیش همه از مردان دانش و ادب بودند. برنامه‌سازان رادیو و روزنامه ‌نگاران گاهی به این میهمانی می‌آمدند و در این میهمانیها پدرم من، برادران و خواهرانم را وا می‌داشت که در مناسبتهای ویژه متنی بنویسیم و بخوانیم. او در این زمان صدای ما را با دستگاه "ضبط صوت" حک و برای میهمانان پخش می‌کرد.

 

خاطره نخستین فعالیت رسانه‌ای

کزازی ادامه می‌دهد: درآن سالیان اولین دستگاه"ضبط صوت" را در کرمانشاه شاید پدر من خریده بود، بدینگونه من با برنامه‌های رادیویی ازهمان سالیان خردی آشنا شدم. در همان روزگار به مناسبت روز مادر متنی را در ستایش مادر نوشتم که یکی از دست ‌اندرکارن رادیو متن را پسندید واز من خواست تا آن را در رادیو بخوانم. بنابراین نخستین کار رسانه‌ای من همان زمان از رادیوی کرمانشاه پخش شد. همچنین در آن سال هفته‌نامه‌های گوناگونی در کرمانشاه منتشر می‌شد که من با آنها همکاری داشتم.

 

وی در ادامه گفتگو یادآور می‌شود: روانشاد پدرم به‌ویژه به شاهنامه دلبستگی داشت و در آن سالها که خرد بودیم مرا صدا می‌کرد و از من می‌خواست تا آن را بخوانم. آن دلبستگی پرشور و استوار به تاریخ و فرهنگ ایران انگیزه‌ای نیرومند شد تا در سالهای پسین، به‌ ویژه به شاهنامه بپردازم.

 

شاهنامه مهین‌نامه فرهنگ و منش ایران

این استاد در ادامه این گفتگو شاهنامه را شالوده ناخودآگاهی ایرانیان می‌خواند و اذعان می‌کند: فرهنگ و ادب ایران در شاهنامه بیش از هر زبانی بازتافته است. شاهنامه شالوده ناخودآگاهی تباری ما ایرانیان را در ایران نوسرشته است و هر کسی که دلبسته ایران است خواه-ناخواه شاهنامه را چونان مهین‌نامه فرهنگ و منش ایرانی گرامی می‌دارد.

 

در ادامه از خاطرات استاد در نوروز می پرسم و او در پاسخ می گوید: یادمانهای من از نوروز همان است که تمام ایرانیان دارند. اما خاطره‌ای که به یادم مانده این است که مادر بزرگ من بانویی بود بسیار مهربان. من چون نواده نخستین او بودم مرا بسیار گرامی می‌داشت و به هرکسی که درحضور من اسکناسی نوعیدی می‌داد همان را دوباره ازسر مهری که به من داشت به من هدیه می‌کرد.

 

پایان پیام/

کد خبر 117747

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha