به گزارش خبرگزاری شبستان، هجدهمین جلسه درس اخلاق آیت الله کمیلی پیرامون شرح کتاب آداب نماز امام خمینی رضوان الله علیه با حضور شاگردان و علاقمندان به معارف الهی در مسجد سلماسی قم برگزار شد. آیت الله کمیلی در ادامه شرح و توضیح مقاله مربوط به مقدمات نماز به تقسیمبندی امام از مراتب طهارت اشاره فرمود و گفت: این مراتب به سه نوع ظاهر، نفس و باطن تقسیمبندی میشود.
1- طهارت ظاهر؛ «متسنّن شدن به سنن الهیّه و مؤتمر شدن به اوامر حقّ» است؛ مسلمان واقعی و متدین باید به ظاهر شریعت یعنی به احکام خمسه شامل (واجبات، مستحبات، محرمات، مکروهات و مباحات) عمل کند.
2- طهارت نفس؛ «متحلی شدن به فضائل اخلاق و فواضل ملکات» است.
3- طهارت قلبی؛ در این مرحله طبق نص امام راحل، «عبودیّت بکلّی فانی و مختفی و ربوبیّت ظاهر و هویدا میشود و جذبات الهیّه برایش دست میدهد و خطاها و لغزشها در نظرش مغفور میشود همیشه و در ظلّ تجلّیات حبّی مستور گردد و بدایای ولایت برای او حاصل شود و لیاقت ورود در محضر انس پیدا کند. و پس از این منازلی است که ذکر آن مناسب با این اوراق نیست.».
این استاد اخلاق افزود: روایات (مانند حدیث مشهور و معروف«اَلْعُبودِیَّةُ جَوْهَرَةٌ کنْهُهَا الرُّبوبِیَّةُ») و آیات قرانی بسیاری در تأیید این مطلب وجود دارد. انسان بعد از طی مراحل طهارت به جایی میرسد که جنبه بندگی و عبودیت او به کلی از بین میرود و مخفی، پنهان و فانی در ذات خدا میشود. تجلیات توحیدی و مقام ربوبیت در او به ظهور میرسد و همه عالم، محبوب او میشود. درباره مرحوم آقا میرزا علی قاضی نیز گفتهاند که وی صلح کل بود.
این فقیه عارف در ادامه توصیف طهارت قلب گفت: انسان میتواند غفران الهی را نسبت به خودش در همین دنیا درک کند اما برای فهم آن باید برود و ببیند. در این مرتبه، عشق و محبت خدا در وجود عارف تجلی میکند و در تمام حرکات و سکنات او هویدا میشود.
این استاد عرفان عملی گفت: این مطالب به صورت دقیقتر و عمیقتر در کتاب اسرار نماز آمده است. چون آداب الصلوة برای عامه و سر الصلوة برای خاصه نوشته شده است.
استاد حوزه علمیه برای فهم بهتر به مراتب طهارت از کتاب سر الصلوة پرداخت و گفت:
1- طهارت اهل ایمان (ظاهر)؛ «تطهير ظاهر از ارجاس معاصى و اطلاق شهوت و غضب است».
2- طهارت اهل باطن؛ «تنزيه از قذارات معنويه و تطهير از كثافات اخلاق ذميمه است». قذارات جمع قاذوره است. در عالم ظاهر، نجاسات حشره از قبیل بول، مدفوع و خون و ... وجود دارد و فقها در رسالههای عملیه به آن پرداختهاند. در باطن نیز همانند ظاهر یک نجاسات، کثافات و قذاراتی است که از نجاسات ظاهری به مراتب بدتر است. چون انسان به تصرف شیطان در میآید و چشم، گوش و دست و پای او شیطانی میشود. در حدیث قدسی آمده: بنده من به طرف من بیا تا چشم، گوش، دست، پا و اعضای تو شوم.
3- طهارت اصحاب حقیقت؛ «تنزیه از خواطر و وساوس شیطانیه و تطهیر از ارجاس افکار باطله و آراء ضاله مضله است»؛ افرادی که اهل حقیقت هستند و حقیقت توحیدی را در وجود خود ادراک کردهاند از تصرفات شیطانی، خواطر و وسوسههای نفسانی و شیطانی، افکار باطله و مضله در امان هستند.
4- طهارت ارباب قلوب؛ «تنزیه از تلوینات و طهارت از تقلبات و تطهیر از احتجاب به علوم رسمیه و اصطلاحات است.»؛ امان از وقتی که انسان به علوم رسمی و حوزوی خود مغرور شود. بالاخره این علوم باید خوانده شود و به مرجع تقلید نیاز است ولی امام میفرماید: اگر انسان در علوم فقه، کلام، فلسفه، حکمت، عرفان نظری، عرفان عملی و حتی علوم توحیدی علامه دهر شود ولی آن خودسازی را نداشته باشد، این ضال مضل بوده و علم او حجاب اکبر است.
5- طهارت اصحاب سرّ؛ «تنزیه از احتجاب از مشاهدات است.»؛ یعنی ممکن است برای اهل سر در اثر شهودات باطنی، مکاشفات و کراماتی که گاهی ظاهر میشود یک حجابی پیش بیاید. لذا آن سر مستتر نیز نیاز به تطهیر دارد. انسان سالک و عارف باید همیشه در حال حضر و خوف باشد. اندکی تفکر کنیم و ببینیم علت گریهها و مناجاتهای ائمه چه بوده است؟
6- طهارت اصحاب محبت و مجذوبین؛ «تنزیه از توجه به غیر و غیریت است و تطهیر از حجب خلقیه است»؛ شخصی میگفت: عشق حسینی برای ما کفایت میکند. بالاخره یک روزی همین گریهها و توسلات در روضه امام حسین -علیه السلام- و حضرت را وسیله نجات قرار دادن چاره میکند. آنهایی که به مرحله عشق رسیدهاند و تحت تأثیر جذبات عشق هستند نباید تصور کنند کارشان تمام شده است بلکه باید همیشه در حال خوف باشند و پیاپی خود را از توجه به غیر تطهیر کنند.
حضرت امام صادق -علیه السلام- میفرماید: «القلبُ حَرَمُ اللّه فلا تُسْكِنْ حَرَمَ اللّه غَيرَ اللّه»: یعنی قلب خانه خداست پس غیر خدا را در آن جای مده. باید انسان از توجه به غیر، غیریت و حجب خلقی بیرون بیاید و خود را پاک کند.
7- طهارت اصحاب ولایت؛ «تطهیر از رؤیت مقامات و مدارج است و تنزیه از اغراض و غایات است. تا آخر مقام ولایت که طهارت آنها، تنزیه از تعینات تجلّیات اسمائیه و صفاتیه است.»؛ این کلمات بسیار عالی و بلند است. اهل دل مقصود امام را متوجه میشوند.
8- طهارت ارباب صحو بعد المحو و تمکینْ؛ «تنزیه از تلوین بعد التمکین است و تطهیر از غلبه تجلّیات بعضى بر بعض که مقام رؤیت مظهریت احدیه الجمع است.».
در ادامه آیت الله کمیلی به دردل حضرت امام راحل -رضوان الله علیه- نسبت به افرادی که به مسائل عرفانی و اخلاقی اهمیت نمیدهند و چه بسا با اهل عرفان مخالفت کرده و آنها را به تصوف متهم میکنند پرداخت و عین عبارات را از کتاب قرائت فرمود:
«و از امور مهمهاى که تنبه به آن لازم است، و اخوان مؤمنین خصوصاً اهل علم- کثر اللَّه أمثالهم- باید در نظر داشته باشند، آن است که اگر کلامى از بعض علماى نفس و اهل معرفت دیدند یا شنیدند، به مجرد آنکه به گوش آنها آشنا نیست یا مبنى بر اصطلاحى است که آنها را از آن حظى نیست، بدون حجت شرعیه رمى به فساد و بطلان نکنند و از اهل آن توهین و تحقیر ننمایند؛ و گمان نکنند هر کس اسم از مراتب نفس و مقامات اولیا و عرفا و تجلّیات حقّ و عشق و محبت و امثال اینها که در اصطلاحات اهل معرفت رایج است برد، صوفى است یا مروج دعاوى صوفیه است، یا بافنده از پیش خود است و بر طبق آن برهان عقلى یا حجتى شرعى ندارد؛ به جان دوست قسم که کلمات نوع آنها شرح بیانات قرآن و حدیث است.»
این استاد معرفت گفت: خدا امام راحل را رحمت کند و بر درجات او هرچند عالی است بیفزاید. افرادی، قلمفرسایی میکنند و تهمتهای ناروایی به عرفا و حتی استاد ما مرحوم سید هاشم حداد -رضوان الله علیه- میزنند. افرادی که حرف عرفا را متوجه نمیشوند نباید به آنها تهمت بزنند؛ بلکه باید قدم در راه سیر و سلوک بگذارند. به جان دوست که غیر از الله نیست کلام عرفا، شرح قران و حدیث است.
این استاد اخلاق و عرفان در ادامه، مطلب دیگری از امام راحل –رضوان الله علیه- را قرائت فرمود و گفت: «برادران ایمانى خود را قدرى به معارف نزدیک کنیم، و این بدبینى را که در آنها نسبت به علماى بزرگ اسلام تولید شده و آنها را رمى به تصوف نمودند، از قلوب آنها بزداییم. نه آنکه فقط براى تطهیر دامن مقدس آنها از این الواث باشد، زیرا که به توهین و تحقیر خلق، بندهاى پیش خدا خوار نمىشود اگر خودش پاک باشد، بلکه بر حسنات آنها افزوده مىشود و حظوظ دنیایى هر چه کمتر باشد، در آخرت خداى تعالى به فضل عمیم خود ممکن است جبران کند؛ بلکه بیشتر نظر ما آن است که جلب نظر خوانندگان را راجع به معارف الهیّه و تهذیب باطن، که هر دو از مهمات بلکه غایت بعثت انبیا و انزال کتب است، نماییم.»
آیت الله کمیلی با توجه به نزدیک بودن ایام رحلت امام خمینی جهت بهرهمندی از نفوس ایشان و جهت تکمیل مطالب پیشین عبارات دیگری از این کتاب را قرائت فرمود و گفت: « از علماى بزرگ معرفت و اخلاق، آنها را که پیش همه علما مسلّمند پیروى کن؛ مثل جناب عارف باللَّه و مجاهد فى سبیل اللَّه، مولانا سید بن طاوس- رضی اللَّه عنه؛ و مثل مولانا، عارف باللَّه و سالک إلى اللَّه، شیخ جلیل بهائى- قدس سره؛ و شیخ ارباب معرفت، مولانا محمد تقى مجلسى- رضوان اللَّه علیه؛ و شیخ محدثین، فرزند بزرگوار او، مولانا مجلسى- رحمه اللَّه. کتاب شرح فقیه مولانا مجلسى اول، که یکى از کتابهاى نفیس جلیل القدر است و فارسى، مطالعه نما، و اگر نفهمیدى، از اهلش سؤال کن که در آن کنزهایى از معرفت است؛ و همین طور کتب عزیزه شیخان جلیلان نراقیان (معراج السعادات و جامع السادات)؛ و از علماى معاصر، کتب شیخ جلیل القدر عارف باللَّه، حاج میرزا جواد تبریزى - قدس سره- (مانند رساله لقاءالله) را مطالعه کن؛ شاید ان شاء اللَّه از این تأبّى و تعسّف خارج شوى، و چون نویسنده خالى از همه مقامات معرفت و انسانیت، عمر را به بطالت نگذرانى؛ که خداى نخواسته اگر با این حال از این عالم منتقل شوى، دنبال آنْ حسرتها و پشیمانیهایى است ک بىمنتها.»
حسن ختام این جلسه اخلاقی به دعایی از امام راحل زیبنده شد: «بار خدایا، ما را از این خواب گران برانگیز، و از این خودخواهى و خودبینى، که منشأ همه مفاسد است، نجات ده و به صراط مستقیم انسانیت هدایت فرما. انَّکَ وَلىّ الْهدایَةِ وَ التَّوفیق.»
نظر شما