به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، شیوه خوشنویسی «تَعلیق» در اواسط سدهٔ هفتم هجری قَمری از ترکیب و توسعهٔ دو خط توقیع و رِقاع به وجود آمده است. در واقع خط تعلیق در اثر نیاز به تندنویسی در امور منشیگری شکل گرفته و به همین سبب بیشتر به عنوان خط تحریری و برای نوشتن نامهها و فرمانهای حکومتی به کار می رفته است. با «کامران سخن پرداز»، مدرس دانشگاه، متخصص و دانش آموخته دکتری تاریخ هنرهای اسلامی درباره ویژگی های خط «تعلیق» به گفتگو نشسته ایم که در زیر می آید:
چه عواملی در پدید آمدن خط تعلیق تاثیر گذار بوده است؟
بر اساس آنچه که در منابع ایرانی، منابع انگلیسی و ترکی زبان آمده است، تعلیق که در لغت به معنای «آویخته شدن، معلق شدن» است نوعی خط است که از تحول و ترکیب خطوط توقیع و رقاع در ایران به وجود آمده است. همین منابع بیان می کنند که از اوایل دوران اسلامی، در تشکیلات حکومت اسلامی، متون کوتاه با خط توقیع (با دهانه قلم 2-3 میلی متر) و متون بلند با خط رقاع (با دهانه قلم 1 میلی متر) نوشته می شده است و در نتیجه تغییراتی که در این خطوط به وجود آمد، اسلوب جدیدی در خط ظهور کرد که «تعلیق» نامیده شد. به استناد پژوهش های غیر ایرانی، اگرچه در برخی منابع ایرانی ادعا شده است که خط قدیم اوستایی و پهلوی که در ایران استفاده می شده مستقیماً در پیدایش خط تعلیق تأثیرگذار بوده است، اما چنانکه بدان اشاره کردم با بررسی خط تعلیق به خوبی می توان دریافت که این خط در نتیجه توسعه خطوط توقیع و رقاع ایجاد شده است. بنابراین خط تعلیق، در واقع از آغاز قرن هفتم هجری (قرن سیزدهم میلادی) به عنوان نوع جدیدی از خط خود را نشان داد و در دیوان های رسمی مورد استفاده قرار گرفت. به گواهی پژوهش های تاریخی، در آن زمان تقریباَ تمام خوشنویسانِ خط تعلیق که در اصطلاح "منشی" نامیده می شدند کسانی بودند که تحت فرمان حاکمان و یا مراکز دینی خط تعلیق را "انشاء" می کردند. به دلیل تندنویسی در خط تعلیق و همچنین فراتر رفتن از اشکال و اندازه های شناخته شده، حروف در این نوع خط در هم تداخل می کردند. به گونه ای که حتی حروف غیر قابل ترکیب نیز به یکدیگر متصل می شدند و بعضاَ در نگارش این خط از قرار دادن نقاط و اعراب نیز پرهیز می شد. در تعلیق نویسی انتهای خطوط خمیده و به سمت بالا رفته و حروف به منحنی های بلند ختم می شوند. شایان ذکر است که زمانی که از خط تعلیق برای نوشتن کتاب استفاده می شده، خطوط به صورت مستقیم پایان می یافتند. بدین ترتیب علاوه بر فراهم شدن امکانِ نگارش سریع، به دلیل به هم پیوستگی کلمات و حروف در این خط، از پاک کردن عمدی و دستکاری اسناد رسمی نیز جلوگیری می شد. به دلیل این ویژگی ها، نوشتن و خواندن تعلیق منوط به تمرین و تجربه بلند مدت است. می توان گفت که مجموعه عوامل ذکر شده در پدید آمدن خط تعلیق تاثیر گذار بوده است.
چرا این خط "تعلیق" نام گرفته است؟ وجه تسمیه "تعلیق" چیست؟
در پاسخ به این پرسش می توان به دو روایت نسبتاَ قابل قبول استناد کرد. نخست اینکه همانطور که اشاره شد، تعلیق در لغت به معنای «آویخته شدن، معلق شدن» است. یعنی در واقع این خط به دلیل دارا بودن منحنی های پهن و ظاهری با خصوصیات "آویزان مانند" به این نام موسوم شده است. روایت دوم این است که گفته می شود این نوع خط از آن جهت تعلیق نام گرفت که گویی پیوسته در میان خطوط توقیع و رقاع "معلق" است. به عبارت دیگر، خط تعلیق همزمان دربردارند خصایص دو خط توقیع و رقاع است.
آیا در خصوص مبدعان خط تعلیق اطلاعاتی وجود دارد؟
بر اساس برخی منابع ایرانی و آنگونه که در پژوهش های انجام شده به زبان فارسی، انگلیسی و به خصوص ترکی از جمله "دایره المعارف اسلام" در رابطه با خط تعلیق ذکر شده، خواجه تاج سلمان اصفهانی (متوفی 897 هجری /1491 میلادی) یا خواجه ابوالعال برای اولین بار خط تعلیق را ابداع کردند و تعالی آن به دست عبدالحی منشی استرآبادی (متوفی 907 هجری/ 1501 میلادی) یا حسن ابن حسین علی فارسی انجام شده است. البته در متن ترکیِ "دایره المعارف اسلام" اشاره شده است به اینکه نمونه های قابل توجهی از این خط از قرن هشتم هجری / چهاردهم میلادی وجود دارد. با این حال، محققین اتفاق نظر دارند که اختیارالدین منشی (متوفی 990 هجری/1582 میلادی) خوشنویسی بوده که خط تعلیق را به بالاترین سطح خود رسانده است. بر اساس همین منابع می توان به اسامی دیگری از مشاهیر شیوه تعلیق همچون احمد ابن علی ابن احمد شيرازي (قرن چهاردهم میلادی)، عبدالرحمان مذهب شيرازي (قرن چهاردهم میلادی)، منصور ابن محمد بهبهانی (قرن چهاردهم میلادی)، نجم الدین مسعود ساوی (قرن پانزدهم میلادی)، خواجه شهاب الدین عبدالله مروارید کرمانی (متوفی 922 هجری/ 1516 میلادی) و آقا محمد کاظم واله اصفهانی (متوفی 1249 هجری/1814 میلادی) اشاره کرد.
ارتباط خط نستعلیق با خط تعلیق چیست؟
بر اساس منابع پژوهشی، استفاده از خط تعلیق در زمان حکومت سلسله های آل جلایر، تیموری، آق قویونلو، قره قویونلو و صفویه رواج بیشتری یافت. البته استفاده از خط تعلیق محدود به ایران نبود. به عنوان مثال سلطان محمد فاتح در نتیجه پیروزی در نبرد اوتلوق بئلی -که نبردی بین آق قویونلوها و دولت عثمانی بود که در یازدهم آگوست سال 1473 واقع شد و با پیروزی سپاهیان امپراتوری عثمانی به پایان رسید- با آوردن صنعتگرانِ دربار اوزون حسن حاکم آق قویونلو به استانبول، زمینه ساز ورود این خط به کشور عثمانی شد و نخستین خوشنویس خط تعلیق در استانبول سیّدی محمد منشی بوده است و از جمله آثار به جای مانده از این خوشنویس کتابی به نام حِکْمه الْاِشْراق اثر شیخ شهاب الدین سهروردی است که او در سال 882 هجری (1477 میلادی) آن را برای کتابخانه سلطان محمد فاتح استنساخ کرده است. شکل دیگری از خط تعلیقِ قدیم در اواخر قرن چهاردهم میلادی ظهور کرد که به آن شکسته تعلیق (یا به اختصار شکسته) گفته می شد و در نوشته های روزمره کاربرد داشت و خواندن آن به دلیل کم توجهی به ترکیب حروف و علائم نگارشی دشوارتر بود. علی رغم اینکه خط تعلیق مختص مکاتبات رسمی بود، تعداد محدودی از نمونه های آن به حوزه خوشنویسی نیز راه یافته است. به عنوان مثال نمونه های مذکور را میتوان در نُسَخِ خطی یا در قالب مصراعهای مجزا در مرقعات مشاهده کرد. البته تاثیر اصلی شیوه نگارش خط تعلیقِ قدیم در دوره عثمانی، بر روی خطوط توقیع و رقاع در "دیوان همایون" -که مهمترين مرجع تصميم گيری در تشکیلات دولت عثمانی از اواسط قرن پانزدهم تا اواسط قرن هفدهم میلادی بود- رخ داده است. این دو خط که در تشکیلات دیوانی دوره سلطان محمد فاتح از اسلوب اصلی خود دور شد، با تأثیر پذیری از خط تعلیق دچار تحولی سریع شد و از همان جا، خط رسمی تشکیلات دیوانی دوره عثمانی به نام خط "دیوانی" متولد شد. این دگردیسی به معنای واقعی کلمه در دوره سلطان بایزید دوم رخ داد. خط دیوانیِ جلی که در قرن شانزدهم بر خلاف خط توقیع با قلم درشت تر و احاطه شده با انواع اعراب و نشانه ها و به صورت نواری پهن نوشته می شد و نوشتار آن جهتی صعودی داشت، از زمان سلطنت سلطان سلیمان قانونی، دومین خط رسمی دولت عثمانی و نشان دهنده عظمت حاکمیت شناخته می شد. البته به جز در چند اثر از قرن شانزدهم، خط تعلیق قدیم که در جامعه هنری عثمانی بدون هیچ شهرتی به دست فراموشی سپرده شد، در ایران -هر چند اندک- به غیر از استفاده اداری و رسمی تا به امروز ادامه یافته است. البته چند سالی است که این خط در ایران مجدداً رونق گرفته است.
اما به تحقیق خط تعلیق نیازمند اضلاحاتی از وجه زیبایی شناسانه بود که این اصلاحات منجر به ظهور "نستعلیق" شد. در مورد خط نستعلیق به اشتباه در بسیاری از منابع بویژه منابع فارسی گفته شده است که این خط حاصل ترکیب دو خط نسخ و تعلیق است. در واقع بر اساس منابع پژوهشی، روایت درست در مورد نستعلیق آن است که با گذشت زمان خط نستعلیق به دلیل نسخِ خطِ تعلیق به این نام خوانده شده است و بنابراین به نظر می رسد که خوانش درست واژگانی این خط، "نسخِ تعلیق" باشد نه "نستعلیق". به هر صورت این خط تقریباَ در سراسر جهان اسلام با همین نام هم در متون منثور و هم در آثار منظوم گسترش یافت. به عنوان مثال محمدقلی بیگ طرشتی تهرانی متخلص به سلیم تهرانی (وفات ۱۰۵۷ قمری) از شاعران فارسی زبان دربار مغولان هند در نیمهٔ اول سدهٔ یازدهم هجری قمری در یکی از ابیات شعر خود می گوید که: "عشق را شرط نیست رعنایی / همچو مصحف به خط نستعلیق" و یا قائم مقام فراهانی در جلایرنامه می گوید که: "ندیدم مثل شه زاده محمد / که یزدان حافظش بادا ز هر بد - به نستعلیق مثل میرعماد است / شکسته خطش از درویش یاد است". با این حال به استناد منابع، عثمانی ها ترجیح دادند که به جای نام "نستعلیق" همچنان نام "تعلیق" را برای شیوه جدید بکار برند. بنابرین درخصوص ارتباط خط نستعلیق با خط تعلیق می توان چنین گفت که نستعلیق شیوه اصلاح یافته خط تعلیق است.
افق و آینده خط تعلیق در ایران را چگونه می بینید؟
به نظر می رسد که خط تعلیق تقریباً از حدود دو دهه گذشته به این سو، دیگربار مورد توجه هنرمندان خوشنویس قرار گرفته و به عبارتی احیا شده است. همانطور که مطلعید بخش اعظم رخدادِ احیا و بازشناساندن این شیوه خوشنویسی مرهون تلاش ها و پیگیری های آقای دکتر حجت امانی دانش آموخته تاریخ هنر اسلامی و از شاگردان استاد معین الکُتّاب اصفهانی، استاد شمس الدین ابوالوفاء حسینی، استاد علی کریمی و استاد علی فرزانه است. در واقع با پیشنهاد و پیگری های دکتر حجت امانی که به منظور احیا و ترویج خط تعلیق نمایشگاه های مختلفی را در بسیاری از کشورها از جمله ایران، پاکستان، آلمان، لیتوانی، هند و انگلیس برگذار کرده اند، خط تعلیق به عنوان میراث ملی ناملموس، توسط وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران به ثبت رسید. بنابراین من فکر می کنم که در آینده شاهد توجه بیشتری به قابلیت های بصری و زیبایی شناسانه خط تعلیق –علی رغم کاستی های ذاتی این خط در قیاس با خط نستعلیق_ از سوی خوشنویسان و سایر هنرمندان عرصه هنرهای تجسمی به خصوص گرافیست ها، نقاشان و مجسمه سازان باشیم.
نظر شما