امام جواد (ع)؛ شخصیت والای علمی- اخلاقی

حجت الاسلام حسنلو گفت: امام جواد (ع) با وجود امامت در خردسالي، در کرسی های مناظره بر تمامي دانشمندان ديگر مذاهب چیره شد، تحسين همگان را برمي‏انگيخت و دانشمندان و بزرگان ديگر مذاهب را به اعتراف وامي‏داشت و امامت امت برای همگان روشن می‌شد.

خبرگزاری شبستان- مشهد- مرضیه وحدت؛ شخصیت والای علمی- اخلاقی امام جواد علیه السلام در نگاه خلفاء، دانشمندان، نویسندگان و تاریخ نگاران غیر شیعه؛ سندی گویا بر جایگاه رفیع این امام همام می باشد؛ چنانکه مخالفین  ودشمنان حضرت نیز از توصیف و اعتراف به عظمت حضرت ساکت نمانده اند. به مناسبت شهادت امام محمد تقی (ع) این خبرگزاری با حجت الاسلام «امیر علی حسنلو» استاد حوزه علمیه قم ومدیر گروه تاریخ وسیره مرکز مطالعات وپاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه گفتگویی داشته است که در ادامه تقدیم می شود:

 

فضائل امام جواد علیه السلام از نگاه دیگران را بفرمایید؟

با تامل ومرور  سيره اهل بيت (ع) به اين نتيجه مي‏رسيم که امامان در ميان دانشمندان عصر خويش، در علوم گوناگون و فضیلت ورفتار، سرآمد روزگار و پناه‏گاهي براي دانشمندان و مرجع انديشمندان بوده‏اند و این بر جستگی بی نظیر نمادی از مضمونی از زیارت جامعه است که امامت را به زیبایی معرفی نموده است ؛ امروزه مکتب اهل بيت(ع) بارزترين و غني‏ترين روش و پر فيض‏ترين مکتب علمي در زمينه معارف اسلامي و علوم دینی وهدایتی است ؛ سهم امام جواد عليه‏السلام در هفده سال امامتشان در غني کردن و بارور کردن اين مکتب و نگهداري اين ميراث با راهبردهای خاص ، فراوان بود ؛ امتيازي که در اين مرحله از اين امام بزرگ‏وار ظاهر شده، اين است که با استناد  به گفتار پيامبر(ص) و استنباط حیرت انگیز از قران در امور شرعی وفقهی  و سنت نبوی ، چنان دقيق بوده  که محتواي حقيقي و همه پسند را از دو منبع کتاب و سنت  عیان  مي‏کرد ؛ با وجود امامت در خردسالي، در کرسی های مناظره که در عصر مامون از زمان امام رضا(ع) آغاز کرده بود بر تمامي دانشمندان ديگر مذاهب چیره گردید ، تحسين همگان را برمي‏انگيخت و دانشمندان و بزرگان ديگر مذاهب را، به اعتراف وامي‏داشت و امامت امت برای همگان روشن می گردید.

 

شخصیت والای علمی- اخلاقی امام جواد علیه السلام در نگاه خلفاء، دانشمندان، نویسندگان و تاریخ نگاران غیر شیعه؛ سندی گویا بر جایگاه رفیع این امام همام می باشد؛ چنانکه مخالفین  ودشمنان حضرت نیز از توصیف و اعتراف به عظمت حضرت ساکت نمانده اند.

 

در خصوص ازدواج امام جواد با دختر مامون عباسی و هدف از این ازدواج توضیح بفرمایید؟

مامون پس از شهادت امام رضا (ع) به فکر توطئه بر علیه حضرت بود و در همین راستا دخترش را به تزویج حضرت در آورد ؛ مامون توجهی خاص به حضرت نمود و مناظراتی برای حضرت برپا نمود تا بر تری او را به دیگران اثبات نموده و تزویج دخترش را توجیه نماید ؛ خنجی عالم اهل سنت در کتاب وسيلة الخادم إلى المخدوم، می نویسد : آن حضرت صاحب نشانه اى راهنمايى و ارشاد است به راههاى راستى و صلاح.و اين اشارت است بدان كه آن حضرت مردمان را ارشاد به راه حق مى‏فرموده و به جانب مشكلات راه راست مى‏نموده؛ روايت كرده‏اند كه چون مأمون خليفه، آن حضرت را به بغداد آورد مدّتى از حال آن حضرت غافل شد به واسطه اشتغال به مهمّات، و آن حضرت طفل بود، روزی مأمون سوار بود و به شكار مى‏رفت، حضرت امام محمد تقى عليه السّلام با جماعتى اطفال بر سر راه مأمون ايستاده بودند. چون موكب مأمون پيدا شد، طفلان همه بگريختند، حضرت امام بر جاى خود بايستاد، وتکان نخورد . مأمون متعجب شد وعلت پرسید ؟ حضرت امام فرمود: راه باز است ومن مانع راه تو و تو هم نباید مزاحم من باشی. مأمون گفت: تو پسر كيستى؟ گفت: پسر على بن موسى‏ام. مأمون بسيار بگريست و در فراق حضرت امام على عليه السّلام جزع و اضطراب كرد و گفت: من دانستم كه مثل تو فرزندى رشيد نباشد الّا از مثل على بن موسى الرضا عليه السّلام.

 

مأمون به شكار رفت، چون به صحرا رفت، بازى اشهب داشت، آن باز را جهت شكار مرغ رها كرد. باز در جوف هوا بالا رفت و زمانهاى بسيار، از چشم همه كس غايب شد و بعد از آن بازگشت و مرغى را شكار كرده بود كه تمامى اعضاى او گوشت بود و هيچ پروبال نداشت و مثل آن مرغى كسى نديده بود، هر چند مأمون از مردم تفحّص كرد كه حقيقت حال اين مرغ باز گويند هيچ كس را این مرغ نشناخت که چه مرغی است ؛ مأمون از شكار برگشت؛ حضرت امام محمد تقى در همان راه درحال بازی بود ؛ مأمون گفت: اى پسر رضا! حقيقت حال اين مرغ چيست؟ حضرت امام‏ فورى فرمود. پدران من مرا خبر داده‏اند؛ بدان كه حق تعالى در جوف هوا بحرى آفريده همچنانچه در زمين درياهاست. و بر آن دريا مرغانند همچنانچه مرغابيان آبهاى زمين. و باز خليفه از خلفا آن را صيد كند تا مردم عجايب قدرت الهى ببينند.و وصى رسول امين از حقيقت آن خبر دهد. مأمون چون اين سخن شنيد گفت: و اللّه كه تو پسر على رضايى؛ و وارث علوم و معارف او تويى كه خداى تعالى شما را و اهل بيت شما را به علوم و خصايصى مخصوص ساخته كه ديگران از آن بهره ندارند. پس آن حضرت را همراه به دار الخلافه برد و از مشكلات جميع علوم از آن حضرت سؤالها كرد و آن حضرت با وجودکودکی وکمی سن از جميع آن علوم جوابها داد و هر چه استكشاف كردند از عهده آن بيرون آمد و از ديگر علوم غيبيه امور غريبه، ايشان را آگاه گردانيد و مأمون و ساير خلايق دانستند كه آن حضرت وصىّ پدر خود است. پس مأمون مجلسى عظيم ترتيب كرد و مردمان را جمع گردانيد و دختر خود را در نكاح آن حضرت در آورد؛ و گفته‏اند در دار الخلافه جشنى بدان آراستگى ترتيب نكرده‏اند. و از جمله در مجلس عقد نكاح، جهت عطر مجلس طشتى‏  به غايت بزرگ از نقره و به طلا اندوده و مرصّع ساخته مالامال از عبير و ساير طيب‏ها حاضر گردانيد تا جميع خلايق خود را بدان معطر ساختند و عطر به ذخيره برداشتند و مأمون خود خطبه خواند و دختر خود را به نكاح حضرت امام در آورد و مهر دختر خود را پانصد درهم كرد و همچو مهر حضرت فاطمه عليها السّلام.

 

خلیفه عباسی در پاسخ به اعتراض بزرگان بنی عباس در خصوص به تزویج درآوردن دخترش  ام الفضل  به امام جواد (ع) ، این امام همام را اعجوبه عصر خواند و گفت : قد اخترته لتفضیله علی کافه  اهل الفضل فی العلم والفضل مع صغر سنه والاعجوبه فیه بذالک ؛ من بدان جهت وی را به دامادی خود برگزیدم که با کمی سن در علم و فضیلت بر همه اهل زمان برتری دارد و در علم و دانش اعجوبه ای است . ای اعتراف مامون بسیار عجیب ومهم است که با وجود خلافت خود حضرت را بر ترین و دانشمند ترین شخصیت زمان معرفی کرد این نوعی اعتراف به امامت حضرت بود .

 

شخصیت والای علمی- اخلاقی امام جواد علیه السلام در نگاه خلفاء، دانشمندان، نویسندگان و تاریخ نگاران غیر شیعه؛ سندی گویا بر جایگاه رفیع این امام همام می باشد؛ چنانکه مخالفین  ودشمنان حضرت نیز از توصیف و اعتراف به عظمت حضرت ساکت نمانده اند نمونه ای از آن را بفرمایید؟

امام جواد عليه‏السلام در سنین کودکي، دانشمندان و عالمان وفقیهان بسياري را با علم پايان‏ناپذير خود مغلوب و بر آنان در مناظرات علمی و فقهی چیره شد .از جمله  این مناظرات فقهی با فقیه بزرگ دربار عباسی ابی داود بود که نوشته اند  «روزي ابن ابي داود که از دانشمندان بزرگ بود، از مجلس معتصم خليفه عباسي باز مي‏گشت، در حالي که بسيار غمگين به نظر مي‏رسيد. علت را جويا شدند، گفت: کاش بيست سال پيش مرده بودم. پرسيدند: چرا؟ گفت: به دليل آن‏چه از ابوجعفر در مجلس معتصم بر سرم آمد. جريان را پرسيدند، گفت: شخصي به سرقت اعتراف کرد و از خليفه خواست با اجراي حد الهي او را پاک کند. خليفه همه فقيهان، از جمله ابوجعفر را دعوت کرد. ابتدا نظر مرا پرسيد، گفتم: بايد از مچ قطع کرد؛ چون در قرآن آمده: صورت و دست‏هايتان را مسح کنيد و منظور تا مچ دست است. گروهي ديگر گفتند که از آرنج، چون قرآن فرموده: صورت و دست‏هايتان را تا آرنج بشوييد. معتصم از ابوجعفر سؤال کرد و او گفت: انگشتان او قطع مي‏شود؛ چون رسول خدا فرموده سجده بر هفت عضو تحقق مي‏يابد. پيشاني، دو کف دست، دو سر زانو و دو انگشت بزرگ پا و خدا هم فرموده هفت عضوي که سجده بر آن‏ها انجام مي‏گيرد، از آن خداست و آن‏چه براي خداست، قطع نمي‏شود. اين استدلال محکم امام، مورد موافقت همگان قرار گرفت».

 

امام رضا علیه السلام با تمام رهبران ادیان بزرگ در مناظره علمی شرکت و مایه ارشاد وترقی آنان شد ؛ امام جواد (ع) نیز برای رهبران ادیان شناخته شده بود ؛ اسقف اعظم مسیحی پس از گفتگو و اظهار سئوالات و پرسشهایی در زمینه علوم رایج عصر و علوم کتابهای آسمانی و گفتگو با آن حضرت و آگاهی یافتن از علم و دانش امام جواد (ع) در علوم مختلف در مسائل پزشکی گفت : به نظر می رسد این شخص امام جواد (ع) پیامبری از نسل پیامبران است. یوسف بن قزا اغلی بن عبدالله  بغدادی مشهور به سبط بن جوزی پس از بیان تاریخ تولد و شهادت حضرت می نویسد: کان علی منهاج ابیه  فی العلم والتقی و الزهد والجود. او در علم و تقوا، پرهیزکاری و سخاوت؛ چون پدر بزرگوارش امام رضا (ع)  و دنباله رو او بود. ابن ابی طلحه در کتاب مطالب السؤول فی المناقب آل الرسول درباره شخصیت امام جواد(ع) می نویسد: او گرچه صغیرالسن است ولی کبیرالقدر و رفیع الذکر می باشد.

 

علی بن محمد احمد مشهور به  ابن صباغ  فقیه مالکی مذهب و متوفای ۸۵۵ در مکه پس از بیان گوشه ای از خصوصیات زندگی حضرت جواد(ع) ، می نویسد: آری چنین بود کرامات جلیل و مناقب او.  و در جای دیگر می افزاید: چه گوییم ما در جلالت و مقام امام جواد(ع) و فضیلت کمال و عصمت و جلال او ، حضرت در میان طبقات ائمه (ع) سنش کمتر از همه و قدر و شانش  اعظم است . در ادامه می گوید: او در اندک مدتی از عمر شریفش کراماتی بسیار و معجزاتی بی شمار از خود نشان داده و معارج و فضیلت کمال را طی کرده و از رشحات و تراوش دانش و بینش خود اثرها گذاشته و از نفحات و ریزش فضل کمالش بی اندازه و شمار فیوضاتی به عالم علم نثار فرموده ، چه با مجالس و محافلی که متکلم به احکام گردیده و از مسائل، حلال و حرام را بیان نموده و زبان دشمنان و خصم بد فرجام را به منطق صحیح و گفتار ملیح خود الکن کرده و گاه ، بسیار انجمن و محفلی که در صدر جلساء و راس خطبا و بلغاء قرار گرفته و در برابر خود تمامی فصحاء و علما و حکما را تحت الشعاع  قرار داده است.

 

خلیل بن ابیک  بن عبدالله، معروف به صلاح الدین صفدی، ادیب و مؤرخ نامدار اهل فلسطین که در حدود دویست تصنیف از وی برجای مانده ، می نویسد: محمد بن علی، همان جواد بن رضا (ع) بن الکاظم موسی بن الصادق جعفر رضی الله عنهم است ؛ لقب آن حضرت : جواد، قانع و مرتضی است. وی از فرزندان اهل بیت نبوت است که در سخاوت شهرت داشت  تا جائی که او را جواد(ع) ، نام نهاده اند، او یکی از امامان دوازده گانه است. ابن تیمیه که در اظهار عداوت ائمه معروف است نتوانسته فضایل حضرت را پنهان نماید  ونوشته است : محمد فرزند علی ملقب به جواد از بزرگان و اعیان بنی هاشم است که در سخاوت و بزرگواری شهرت تام دارد. یوسف بن اسماعیل نبهانی حنفی ادیب و شاعر فلسطینی، متولد ۱۳۵۰ هجری که از وی سیزده کتاب مهم  بر جای مانده، می نویسد: محمد جواد فرزند علی رضا (ع) از بزرگان امامت و چراغ هدایت امت و سادات اهل بیت (ع) است که عبدالله شبراوی شافعی نیز از وی در کتاب خود « الاتّحاف بجبّ الاشراف » با ستایش و تکریم  یاد کرده است.

 

علی جلال حسینی دانشمند بزرگ مصری می نویسد: محمدالجواد ابوجعفر دوم، فرزند علی (ع در سال ۱۹۵ هجری در مدینه دیده به جهان گشود.  وی  با  وجود سن کم در علم و فضیلت سرآمد همه عالمان و اهل فضیلت زمان خویش بود. خیرالدین زرکلی که از علمای سنی سلفی است می نویسد: ابوجعفر جواد ع چون اجداد خویش مقام بلندی داشت . هوشمند و خوش بیان بود و استعداد نیرومند و اصیلی داشت.

 

 

 

 

کد خبر 1191257

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha