به گزارش گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، در شب اول ذیحجه که هلال ماه با کرشمه خودنمایی می کرد، خورشید به خانه علی علیه السلام وارد شد. باد صبا همه را خبر رسانید که زیور ببندید؛ نور با نور پیوست و جهان روشن شد. درختان شکوفه های خود را بر زمینیان ارزانی داشتند. ابرها مُشک بر زمین باریدند و از خاک صد هزار لاله بر آمد. دلبری آب از آینه، پیوند مبارک یک زوج، عشق در می زند و دلها را تاب تپیدن نیست، همتایی دو کبوتر، سخن از مهریه آب و دلبستگی آفتاب است. حجله عروس را فرشتگان آذین می بندند ،صدای پایکوبی فرشتگان از عرش به گوش می رسد، خروشی در دلهای عاشقان برپاست، آب و آینه در پیوند یکدیگرند.
زمین در این روز مبارک برای خود بهشتی سرشار از رایحه ای دلنوازشده است؛ آسمان دامن گسترده، ابرها در پیراهن باد مسرورانه می رقصند، کوه ها به استواری این دو نور الهی لبخند می زنند، باران شادمانه زمین را می بوسد، نسیم کوچه های شهر مدینه را نوازش می کند، کبوترها شاعر شده اند؛ فرشتگان هلهله کنان و دف زنان این شادی بی مانند را نظاره گرند و این پیوند مبارک را به علی علیهالسلام و فاطمه علیهاالسلام تبریک می گویند.
هلهله ای از شادی و پایکوبی برخاسته و جهان یکسره در شور و ولوله شده است. ازدواجی ساده با ساز و برگی اندک، اما صفا و صمیمیتی بسیار، که تحسین همگان را بر انگیخت و اسوه ای برای آیندگان شد. آن پیوند ساده و بی ریا جز پیوند دو معصوم و برگزیده، علی و فاطمه سلام الله علیهما نبود.
ازدواج دو وجود علوی و فاطمی، به عنوان مظاهر تامّ اسمای جلال و جمال، نورانیترین نکاح در همه عوالم است و پیوند این دو دریا، به مصداق کریمه «مرجالبحرین یلتقیان» والاترین ثمرات را تقدیم جهان هستی نموده است. ازدواج کردن چنان که از آیات و روایات بر می آید مستحب مؤکد و حتی فراتر از آن، در مواردی خاص، واجب است. ازدواج ساده حضرت زهرا علیهاالسلام و حضرت علی علیه السلام گواه روشنی بر این مدعاست. به راستی چه کسی غیر از علی بن ابی طالب علیه السلام لیاقت همسری فاطمه زهرا علیهاالسلام را داشت؟ و چه کسی غیر از او می توانست قدر فاطمه علیهاالسلام را بداند؟ و چه کسی جز فاطمه علیهاالسلام شایسته همسری علی علیه السلام بود؟
همزمان با سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با حجتالاسلام والمسلمین امیرعلی حسنلو، مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه گفت و گویی انجام داده است که مشروح آن را در ادامه می خوانید:
خواستگاران حضرت زهرا (س) چه کسانی بودند؟
حضرت زهرا (س) بر اساس اخبار اهل سنت خواستگاران فراوانی داشتند که از جمله آنها ابوبکر، عمر و برخی از مهاجرین در تاریخ نام برده شده است. در این رابطه در سنن نسایی یکی از منابع معتبر اهل تسنن چنین روایت شده است که ابوبکر، عمر و برخی از مهاجرین به خواستگاری حضرت زهرا (س) رفتند و پیامبر (ص) در پاسخ آنها فرمود من در رابطه با فاطمه منتظر دستور الهی هستم. وی همچنین برای حفظ احترام این اشخاص در کتاب خود آورده است که پیامبر در پاسخ به آنها خردسالی فاطمه(س) را دلیل عدم موافقت خود اعلام کرد.
یعقوبی از تاریخنویسان موثق در این زمینه چنین نقل میکند که گروهی از مهاجرین فاطمه (س) را از پیامبر خواستگاری کردند. علاوه بر این دو منبع در منابع دست اول تاریخی ما از جمله آثار ابن هشام، طبری، بلاذری، کلینی، شیخ مفید و شیخ طوسی نیز در رابطه با خواستگاران فراوان حضرت زهرا (س) گزارش هایی نقل کردهاند.
فرهنگ رایج در میان اعراب در رابطه با ازدواج دختران چگونه بود؟
بنا بر گزارشات موثق تاریخی فاطمه (س) پنج سال پس از بعثت متولد شد و هنگام خواستگاری حضرت علی (ع) ایشان 9 سال داشت، بنابراین برخی از نظرها که در این زمینه سن 18 سال را برای حضرت نقل کردهاند، صحیح نیست. ازدواج دختران در سن بلوغ در فرهنگ عرب مرسوم است و در زمان پیامبر(ص) نیز در میان اعراب رایج بود که دختران با رسیدن به سن بلوغ ازدواج میکردند. این فرهنگ در حال حاضر کماکان در میان اعراب جاری و مرسوم است در حالی که فرهنگ ازدواج در کشور ما دچار مشکلاتی شده و به سمت و سویی اشتباه و برخلاف فرهنگ اسلامی پیش میرود چرا که ازدواج در سن متناسب باعث تولد فرزندان سالم، مستعد و بدون مشکلات جسمی و روحی میشود که در روایات ما نیز بر این مسئله تأکید شده است.
سال وقوع ازدواج امیرالمومنین (ع) و حضرت زهرا (س) چه سالی بود؟
این رخداد مهم در سال دوم هجری اتفاق افتاده است و هنگامی که خواستگاران فراوانی به نزد پیامبر آمده و دخترش را خواستگاری کردند حضرت پس از رد آنها خطاب به فاطمه (س) فرمود من تو را به همسری میدهم که از همه نیکوخوتر و در مسلمانانی پیشقدمتر از دیگران باشد. در همین رابطه ابن سعد در کتاب خود چنین نوشته است که ابوبکر و عمر پس از آنکه پاسخ موافق از پیامبر نشنیدند به نزد علی (ع) رفته و به او پیشنهاد دادند که به خواستگاری فاطمه برود. حضرت نیز این موضوع را پذیرفت. علاوه بر این دو نفر جمعی از انصار مدینه نیز که از محبت پیامبر نسبت به علی (ع) اطلاع داشتند چنین پیشنهادی را به ایشان مطرح کردند. هنگامی که علی (ع) برای این موضوع خدمت پیامبر رسید حضرت از او سوال کردند که برای چه آمدهای و ایشان از شدت شرم و حیا همچنان سر به زیر پاسخ داد برای خواستگاری از فاطمه (س) آمدهام. پیامبر نیز از این موضوع خوشحال شده و به او خوشامد گفتند.
علامه مجلسی به نقل از عیون اخبارالرضا از شیخ صدوق نقل میکند که پیامبر در پاسخ به امیرالمومنین (ع) فرمود مردانی از قریش از من رنجیدند که چرا دخترم را به آنها ندادم و من به آنها گفتم این کار به اراده الهی بوده است و کسی جز علی(ع) شایستگی فاطمه(س) را نداشت. در همین رابطه شیخ طوسی ماجرای ازدواج امیرالمومنین و حضرت زهرا را اینگونه نقل میکند که ابوبکر و عمر پس از ناکامی از خواستگاری خود به نزد علی رفته و به او پیشنهاد کردند که به خواستگاری زهرا برود. حضرت نیز این پیشنهاد را پذیرفت و پس از شرفیابشدن به محضر پیامبر از قرابت خود با ایشان و پرورشیافتن در دامن پیامبر سخن گفت. رسول خدا (ص) در پاسخ به علی (ع) فرمود فضل تو بیش از اینهاست که گفتی و تو بهترین فردی هستی که من میشناسم. سپس حضرت درخواست خود را مطرح کرد و رسول گرامی اسلام در پاسخ به او فرمودند پیش از تو نیز کسانی آمده بودند اما دخترم نپذیرفت، بنابراین از این ماجرا میتوان چنین نتیجه گرفت که علاوه بر مشیت الهی نظر شخص حضرت فاطمه (س) در این موضوع مطرح بوده است و ایشان سایر خواستگاران چه از میان مهاجران و چه انصار نپذیرفتند.
آینده رسالت و سرنوشت دین با سرانجام این امر محقق میشد و این قضیه از اهمیت خاصی برخوردار بود که خداوند پیوندی را زمینهسازی کند که حاصل آن جانشینان پیامبر باشند که با نظر خاص الهی رشد کرده و هدایت انسانها را بر عهده بگیرند و سرنوشت دین با سرنوشت این خانواده و این ازدواج پیوند خورد.
نظر شما