گروه اندیشه؛ خبرگزاری شبستان؛ حجت الاسلام « احمد میرمرشدی» استاد دانشگاه و کارشناس مذهبی در یادداشتی اختصاصی به شبستان به مناسبت نهم ذیالحجه (روزعرفه) با عنوان «رابطه مسلم (ع) با عرفه» به جریان شهادت مسلم بن عقیل (ع) در روز عرفه به دستور عبیدالله بن زیاد پرداخته است.
مشروح این یادداشت در ادامه قابل ملاحظه است:
روز نهم ذیالحجه روز عرفه است. روزی که زائران سپیده دم صبح راهی عرفات میشوند تا در جوی مملو از ایمان، خشوع و خضوع استغفار کرده و ارکان اصلی حج را به جا آورند. عرفات جمع عرفه به معنای شناخت است و از آنجا که وادی شناخت و معرفت خدا و نفس و خود است، عرفات نام گرفته است.
عرفه روزی است که صدها هزار زائر خانه خدا به صحرای عرفات میروند و در این روز بزرگ به درگاه خداوند متعال تضرع میکنند، روزی که آنها خواستار تقرب به درگاه احدیت هستند. روزی که خواهان بخشش گناهان و تولدی دوبارهاند.درمیان تربیت یافتگان مکتب عرفه که مکتب شناخت وعرفان عملی است، نام مردی به چشم می خورد که تا پای جان درراه امام خویش ایستادگی کرد وحاضر شد بالب های تشنه وبا بدنی غرقه به خون ازبالای کاخ عبیدالله بن زیاد فرماندار کوفه باصورت به روی زمین بیفتد وتنها نگرانی اش جان امامش باشد.آری،
مسلم بن عقیل فرزند عقیل بن ابیطالب، پسر عموی حسین بن علی، برادرزاده علی بن ابیطالب و سفیر حسین بن علی در کوفه در هنگام قیام عاشورا برای بررسی اوضاع و بیعت گرفتن از مردم بود. خانوادهای که مسلم در آن رشد یافت صاحب علم بود.مسلم در برخی فتوحات مسلمانان و نیز در جنگ صفین حضور داشت. وی در گزارشی به امام حسین(ع) از آمادگی کوفیان برای حضور امام در کوفه خبر داد.
مسلم بن عقیل در روز عرفه (سال ۶۰ قمری) دستگیر و به دستور عبیدالله به شهادت رسید. علت شکست قیام مردم کوفه هنگام حضور مسلم در این شهر را به دلیل نقش سیاستهای عبیدالله بن زیاد در ایجاد وحشت بین مردم کوفه و نیز ساختار اجتماعی کوفه که مانع اتحاد و همبستگی مردمان کوفه میشد، دانستهاند.او به علت خیانت کوفیان در کوفه بی یاور ماند و عاقبت به چنگ عبیدالله بن زیاد لعنه الله گرفتار شده، به شهادت رسید.او از خاندانى پاک، شجاع و با فضیلت برخاست و زیر نظر عموى گرامىاش، على علیه السلام، و پسر عموهاى خود امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام پرورش یافت و از علم، تقوى و دیگر فضائل آن بزرگواران بهرهمند گردید. مسلم در میان جوانان بنىهاشم، یکى از رشیدترین و مؤمنترین چهرهها بشمار میرفت.در دوران خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام، عهدهدار برخى منصبهاى نظامی در سپاه آن حضرت بود و در جنگ صفین حضور داشت و در کنار امام حسن و امام حسین علیهمالسلام و عبدالله بن جعفر، مأموریتى در جناح راست لشکر اسلام بر دوش داشت.
مسلم بن عقیل، پس از شهادت امیرمؤمنان على علیه السلام، سربازى فرمانبردار در خدمت امام حسن مجتبى علیه السلام بود و در دوران ده ساله امامت آن حضرت، در جهت اهداف متعالى اهل بیت علیهمالسلام، ایفاى نقش میکرد.
دعای عرفه نیز کلام کسی است که مسلم بن عقیل ها درمکتبش آموزش می بیینند و تربیت می شوند. آری کلام امام حسین (ع) دردعای شریف روزعرفه:
"خدایا چنانم کن که از تو بترسم گویا که تو را می بینم، و با پرهیزگاری مرا خوشبخت گردان، و به نافرمانی ات بدبختم مکن، و خیر در قضایت را برایم اختیار کن، و به من در تقدیرت برکت ده، تا تعجیل آنچه را تو به تأخیر انداختی نخواهم، و تأخیر آنچه را تو پیش انداختی میل نکنم.خدایا قرار ده، بی نیازی را در ذاتم، و یقین را در دلم، و اخلاص را در عملم، و نور را در دیده ام، و بصیرت را در دینم و مرا به اعضایم بهره مند کن، و گوش و چشمم را دو وارث من گردان، و مرا بر آن که به من ستم روا داشته پیروز فرما، و در رابطه با او انتقام و هدفم را نشانم ده، و چشمم را بدین سبب روشن گردان.خدایا گرفتاری ام را برطرف کن، و زشتی ام را بپوشان، و خطایم را بیامرز و شیطانم را بران و دینم را ادا کن."
اصولا میل و اشتیاق به خداوند و پرکشیدن به سوی او درسی بود که مسلم ازمکتب عرفه اینگونه آموخته بود:«اللّٰهُمَّ إِنِّى أَرْغَبُ إِلَیْکَ وَأَشْهَدُ بِالرُّبُوبِیَّةِ لَکَ مُقِرّاً بِأَنَّکَ رَبِّى، وَأَنَّ إِلَیْکَ مَرَدِّى، ابْتَدَأْتَنِى بِنِعْمَتِکَ قَبْلَ أَنْ أَکُونَ شَیْئاً مَذْکُوراً، وَخَلَقْتَنِى مِنَ التُّرابِ، ثُمَّ أَسْکَنْتَنِى الْأَصْلابَ آمِناً لِرَیْبِ الْمَنُونِ، وَاخْتِلافِ الدُّهُورِ وَالسِّنِینَ»؛ خدایا، بهسوی تو اشتیاق دارم و به پروردگاری تو گواهی میدهم، اقرار کنندهام که تو پروردگارمنی و بازگشت من به سوی تو است، وجودم را با نعمتت آغاز کردی پیش از آنکه موجودی قابل ذکر باشم و مرا از خاک پدید آوردی، سپس در میان صلبها جایم دادی، درحالیکه از حوادث زمانه و رفتوآمد روزگار و سالها ایمنی بخشیدی؛
او حقیقت ارتباط باخداوند واولیای الهی را اینگونه از دعای عرفه آموخته بود:«صَدَقَ کِتابُکَ اللّٰهُمَّ وَ إِنْباؤُکَ، وَبَلَّغَتْ أَنْبِیاؤُکَ وَرُسُلُکَ مَا أَنْزَلْتَ عَلَیْهِمْ مِنْ وَحْیِکَ، وَشَرَعْتَ لَهُمْ وَبِهِمْ مِنْ دِینِکَ، غَیْرَ أَنِّى یَا إِلٰهِى أَشْهَدُ بِجَُهْدِى وَجِدِّى وَمَبْلَغِ طاعَتِى وَوُسْعِى، وَأَقُولُ مُؤْمِناً مُوقِناً الْحَمْدُلِلّٰهِ الَّذِى لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً فَیَکُونَُ مَوْرُوثاً، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِى مُلْکِهِ فَیُضادَّهُ فِیَما ابْتَدَعَ»؛ خدایا کتابت راست گفته و اخبارت صادقانه است و پیامبرانت و رسولانت به مردم رساندند، آنچه را از وحیات بر آنان نازل کردی و برای آنان و به وسیله آنان از دینت قانون و شریعت ساختی، معبودم من گواهی میدهم به تلاش و کوششم و به قدر رسایی طاعت و ظرفیتم و از باب ایمان و یقین میگویم: ستایش ویژۀ خداست که فرزندی نگرفته تا از او ارث برند و برای او در فرمانرواییاش شریکی نبوده تا با او در آنچه پدید آورده مخالفت کند؛
وبسیاری از آموزه های دیگر که تا کسی حسین شناس نباشد کلماتش راهم نمی تواند بفهمد. درود برشهید عرفه وهمه شهدای عرفه که عرفانشان زائیده مکتب حسین است.
نظر شما