خبرگزاری شبستان: آن روز که در بارگاه پر از جلال و شکوه، و امّا خیالی یزید، با آن اقتدار ایستادی، چون درّی گران در میان مشتی سنگریزه بی هیچ اعتنایی به آن همه زر و زیور، بی توجه به یزید که آن گونه پرنخوت و مغرور بر بارگاه قدرت تکیه زده بود، با آن دم مسیحایی، از عشق به ولایت دم زدی و تمام جلال و جبروت یزید را درهم پاشیدی، آسمان هم از تو درس ایستادگی گرفت؛ زمین هم صلابت را آموخت و چشم های گل مریم برای همیشه سرشار از حیا و عفّت شد. عجب نیست اگر پرده عفّت زنان زینبی، حتی در سخت ترین شرایط، حتی به پنهانی ترین حیله دشمن، ذرّه ای کنار نرود که این گونه بودن را از تو آموخته اند. سلام بر تو که عاطفه جاری در معرفت و ایمانی.
از این پس او را زینب بخوانید که او زینت پدر است
6سال از هجرت پیامبر گذشته و حالا خانه فاطمه و علی (علیهما السلام) با حضور این فرزند رنگین تر شده است. شادی ای که با تولد این دختر به خانه رجوع کرده، غم های شهیدان احد را کم رنگ می کند. پیامبر (ص) آمده است تا نوزاد تازه شکفته ی زهرا(س) را ملاقات کند. - گلم را چه نام نهاده اید؟ - خدا بهتر می داند که بر پیامبر پیشی نگرفته ایم و منتظر نظر شما بوده ایم ؛ همان طور که برای دیگر نوگلان شما، این گونه عمل کردیم. پیامبر (ص) نوزاد را به سینه می چسباند. لحظاتی غرق سیمای او می شود و بعد این قطرات اشک است که مهمان مهربانی صورتش می شود. نگرانی و سؤال در چشمان مادر موج می زند .
- ای رسول خدا! آیا حضور فرزندم شما را نگران و غمگین کرده است یا...؟ نگاه پر معنا و چشمان مرطوب علی (ع) جواب فاطمه (س) را می دهد. حالا نوبت نام گذاری شده است، چشم ها لب های پیامبر را مرور می کنند و منتظر نظر الهی اویند و او خود منتظر پیغام الهی. مژده، نام فرزندم از طرف خدای رحمان هدیه شد. از این به بعد او را زینب بخوانید چرا که او زینت پدر است و زینب زمزمه ای دیگر شد برای نجوای فرشتگان.
زینب(س) در گرانبهای نبوی و علوی است. او پس از مادر، مظهر وجودی پنج تن آل عبا است، و به حق وی را زینب یعنی زینت پدر نامیدند. عظمت و قدرت روحی دختر امیرالمؤمنین در میدان های مختلف سبب گردید که او همچون استوانه محکمی باشد که بخش سنگینی از بار امامت و زعامت پدر و دو برادرش را بر دوش کشد. محدثان و مورخان برای آن حضرت القاب گوناگونی را ذکر کرده اند که هر یک نشانگر قوت موضعگیری آن بانوی بزرگوار در برابر حوادث و رویدادهای مختلف است، همانند تحمل رحلت پیامبر گرامی اسلام، شهادت صدیقه طاهره در دوران خردسالی، شهادت امیرالمؤمنان در محراب کوفه، تحمل شهادت امام مجتبی و از همه بالاتر واقعه پرحماسه و خونین کربلا که در کمتر از نصف روز. برخی از القاب زیبای آن بانوی مکرمه در روایات مستند آمده و برخی هم برخواسته از صفات عالیه و فضایل بی شمار آن حضرت است.
عقیله بنی هاشم(س) از نگاه اهل سنت
دانشمندان، نویسندگان و جامعه اهل سنت زینب کبری(س) را عزیز و گرامی می دارند و با تمام وجود در برابر شخصیت آن حضرت کرنش کرده، اعتقاد درونی و خضوع و خشوع خود را بر زبان و قلم اظهار می کنند. از تاریخ درخشان و سراسر شورآفرین زندگی این بانوی سترگ و قهرمان، نزدیک به 1352 سال می گذرد و بر اساس پژوهش های صورت گرفته تا کنون بیش از یکصد و هفتاد کتاب مستقل(1) و صدها مقاله در این زمینه نگاشته شده است. زینب کبری(س) تربیت یافته بیت رسالت و نبوت و آیینه تمام نمای عفت فاطمی و اصالت محمدی و شجاعت علوی است. او دختر امیرمؤمنان و خلیفه رسول خداست؛ نواده پیامبر بوده، رسول گرامی اسلام او را تکریم نموده و بر او ارج نهاده، سخن و کلام او را می شنیده و بر آن تحلیل داشته است. در روایات آمده: آخرین روزهای عمر پیامبر که زینب کبری نزدیک به 5 سال داشت خدمت آن حضرت آمد. عرض کرد: «جد بزرگوار دیشب در عالم خواب دیدم که تندباد سیاهی همه جا را فرا گرفت به طوری که همه جا تاریک شد و آن باد تند مرا نیز جابجا نمود. خود را به درخت تنومندی رساندم و پناهنده شدم. فاصله ای نشد که آن درخت نیز از جا کنده شد و بر زمین افتاد. من به یکی از شاخه های قوی آن درخت متمسک شدم که او هم قطع گردید. دوباره شاخه قوی دیگری را گرفتم که آن تندباد او را هم شکست. از خواب بیدار شدم ». رسول خدا سخنان زینب را شنید و اشک های مبارکش جاری شد. بعد فرمود: آنچه را در خواب دیده ای واقعیتی است که آن را توضیح می دهم. سپس فرمود: «آن درخت بزرگی را که بدان تکیه کرده بودی، جد توست و یکی از آن دو شاخه بزرگ و قوی، مادرت فاطمه زهرا (س) و شاخه بزرگ دیگر پدرت، علی بن ابی طالب(ع) است. با فقدان من و اینان دنیا را ظلمت و ستم فرا خواهد گرفت(2)...آیا تحلیل پیامبر خدا بر رؤیای زینب کبری نواده خویش و متاثر گشتن به هنگام استماع سخنان دختری پنج ساله مفهومی جز عزت نهادن و گرامی داشتن آن کریمه دارد؟
شخصیت ذاتی زینب کبری از بدو تولد تا لحظه رحلت عامل دیگری بوده که زندگی سراسر افتخار این بانو را از دیگر بانوان جدا ساخته است. جلال الدین سیوطی در رساله «زینبیه » خویش می نویسد: «زینب در زمان جدش رسول خدا پا به عرصه جهان گشود و در دامن وی پرورش یافت. او هوشمند، توانا و دوراندیش و دارای قلبی پرقوت و پرصلابت بود». سپس می افزاید: حسن بن علی(ع) هشت سال قبل از رحلت پیامبر خدا(ص) و حسین بن علی(ص) هفت سال قبل از آن و زینب کبری(س) نیز پنج سال قبل از رحلت آن بزرگوار به دنیا آمده اند، پس زینب پنج سال از عمر خویش را در کنار پیامبر خدا گذرانده و تربیت یافته است ».
شیخ عزالدین معروف به ابن اثیر جزری می نویسد: «زینب دختر علی بن ابی طالب، مادرش فاطمه(س) دختر رسول خدا (ص) بود. او در زمان پیامبر خدا بدنیا آمد و مقداری از زندگی آن حضرت را درک نمود. زینب تنها خانم متفکر و دانشمندی بود که از قوت فکر بالایی برخوردار بود. پدرش وی را به ازدواج عبدالله بن جعفر درآورد خداوند به وی فرزندانی عنایت کرد که نام آنان علی، عون اکبر، عباس، محمد و ام کلثوم بوده است. او در واقعه کربلا همراه برادرش حسین بن علی بود. بعد از شهادتش بهمراه قافله روانه شام گشت و در برابر یزید بن معاویه خطبه ای شیوا و پرمعنی ایراد کرد که در کتابهای تاریخی ذکر شده. ایراد آن خطبه درایت و عقل و اندیشه و قدرت بالای قلبی وی را می رساند.» (3)
استاد محمد فرید وجدی: «زینب، دختر علی بن ابی طالب، از جمله زنان بافضیلت و بزرگواری است که دوراندیشی و فکر با عظمتی داشت. او همراه برادرش حسین بن علی در واقعه کربلا حضور داشت به امر یزید بن معاویه آن خانم را به همراه دیگر اسراء به شام و شهرهای مختلف بردند که در شام زینب کبری در برابر یزید خطبه ای غراء خواند.»(4) محمد غالب شافعی مصری که از نویسندگان مقتدر مصری است علاقه و عشق خود را به زینب(س) چنین می نگارد: «یکی از بزرگترین زنان اهل بیت از نظر حسب و نسب و از بهترین بانوان طاهره که دارای روحی بزرگ و مقام تقوی و آیینه سر تا پا نمای رسالت و ولایت بوده، حضرت سیده زینب دختر علی بن ابی طالب می باشد که به نحو کامل او را تربیت کرده بودند و از علم و دانش خاندان نبوت سیراب گشته بود. به حدی که در فصاحت و بلاغت یکی از آیات بزرگ الهی گردید و در حلم و کرم و بینایی و بصیرت و تدبیر کارها در میان خاندان بنی هاشم و بلکه عرب مشهور شد و میان جمال و جلال و سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت را جمع کرده بود. شبها در حال عبادت و روزها را روزه داشت و به تقوی و پرهیزگاری معروف بود.»(5)
پی نوشتها:
1- فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفی، ج 2، ص 636-637.
2- مجله آیینه پژوهش، سال سوم (1371)، شماره های 15 - 14، ص 160 - 154.
3- زینب الکبری، علامه جعفر نقدی، ص 19 - 18.
4- اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ابن اثیر، ج 7، شماره 6961.
5- دائرة المعارف القرن العشرین، ج 4، ص 796 - 795.
پایان پیام /
نظر شما