خبرگزاری شبستان،گروه اندیشه، نودمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «ذهن» به صاحبامتیازی و مدیرمسئولی آیتالله علیاکبر رشاد منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «مبانی پارادایمی رویکرد میانرشتهای و نسبت آن با سنت نظری حکمت اسلامی»، «بررسی تطبیقی کارکرد عقل در کلام فلسفی و تفکیکی»، «ماهیت و مؤلفههای معرفت سلوکی»، «مقایسه استدلال موجهه چالمرز و کریپکی علیه مادیانگاری (نظریه اینهمانی)»، «بررسی تقریر نوین سوئینبرن از برهان دکارت بر اصالت نفس و بازسازی آن براساس برهان «انسان معلق در فضا»ی ابنسینا»، «عقلانیت اهداف از دیدگاه نیکلاس رشر»، «مفهومسازی نگاشت تناظرهای نظاممند حوزه مبدأ بر حوزه مقصد در استعاره مفهومی «آخرت مسابقه است» در قرآن کریم»، «داشتن شاهد در معرفتشناسی».
در چکیده مقاله «مبانی پارادایمی رویکرد میانرشتهای و نسبت آن با سنت نظری حکمت اسلامی» میخوانیم: «علوم انسانی اسلامی کارآمد، برای حل مسائل و معضلات عینی که عموما چندتباریاند، نمیتواند در تکرشتهها متوقف شود و نیازمند بهرهگیری از رویکرد میانرشتهای است. درحالی که میانرشتگی خود رویکرد نوینی در مغربزمین است و از ابهامات پارادایمی و فقر مبانی رنج میبرد، استفاده از این روش در پارادایمعلماسلامی، بدون توجه به لوازم و مبانی آن امکانپذیر نیست. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای در سهگام نسبت میان میانرشتگی و پارادایم علم اسلامی را روشن میسازد که آیا این پارادایم، ظرفیت مطالعات میانرشتگی را دارد یا خیر؟ در گام اول ضمن بررسی نسبت میان سیستم و میانرشتگی، میکوشد اصلیترین مبانی معرفتشناختی، روششناختی و هستیشناختی میانرشتگی را استخراج و معرفی نماید. در گام بعدی، با عرضه این مبانی به پارادایم علم اسلامی، استقبال این پارادایم از مبانی میانرشتگی روشن میشود. در گام سوم، نشان داده میشود که این پارادایم، بهگونهای این مبانی را ارتقا میدهد که میانرشتگی تعالی یافتهای را هدف قرار میدهد و در حد میانرشتگی مرسوم متوقف نمیشود.»
در طلیعه مقاله «بررسی تطبیقی کارکرد عقل در کلام فلسفی و تفکیکی» آمده است: «کارکردها و چگونگی کاربست عقل از مسائل مهم روششناختی در حوزه علم کلام و معارف اعتقادی است. در تاریخ علم کلام شیعه، عقلگرایی، به ویژه عقل فلسفی را میتوان رویکرد غالب به حساب آورد. در عین حال در حدود و ثغور و چگونگی کاربست عقل و میزان اعتبار بخشی به آن اختلافاتی رخ نموده است. مقاله حاضر در پی آن است که این مساله را با روش اسنادی – تحلیلی، از منظر کلام عقلی - فلسفی و کلام تفکیکی که آن نیز مدعی نوعی عقلگرایی به نام خرد نوری و فطری است بررسی کند. نقش چنین تحقیقاتی در سنجش میزان قوت و ضعف هر یک از دو مدل روشگانی یاد شده و کمک به توسعه و تعمیق منطق علم کلام ضرورت بخش آن است. نتیجه این تحقیق دریافت وجوه کارآمدی افزونتر عقلگرایی اصطلاحی اعم از منطقی و فلسفی در علم کلام و بیان ناراستیها و نارساییهای مدل تفکیکی در این عرصه است.»
در طلیعه مقاله «ماهیت و مؤلفههای معرفت سلوکی» آمده است: «از مبانی روش شناختی علم سلوک، معرفت سلوکی است. معرفت سلوکی، یک معرفت حضوری امکانی و غیر ذاتی است که هویت احاطی، غیر حاکی، اتحادی و عملی دارد و سنخ معلوماتش اعمال قلبی مانند احوال و منازل میباشد و دارای شاخصههای عامی مانند: بی واسطگی مفهومی، اتحاد پذیری، تناسب ادراکی، ظهور ادراکی، خطا ناپذیری و تردید ناپذیری، انتقال ناپذیری و احساس برانگیزی. هم چنان که دارای شاخصههای خاصی مانند؛ در کنار شاخصههای عام، معرفت سلوکی دارای شاخصههای خاص است که عبارتند از: درونی (= فراحسی – وجدانی)، زمینهمندی (= غیر پیشنی – غیر تحلیلی )، تلفیقی (= شناختی – عملی – احساسی )، تکوینی (= چند وجهی – چند ضلعی ) و اشتداد پذیری (= تطور پذیری و تقلب پذیری ) است. بررسی عناصر موجود در تعریف معرفت سلوکی و تبیین هر یک از شاخصههای عام و خاص آن، هدف این نوشته است.»
نظر شما