خدمت به مردم و حل مشکلات اولویت اصلی زندگی اش بود

حجت الاسلام والمسلمین اشرفی اصفهانی گفت: به درددل مردم گوش می داد و گوش شنوایی داشت، قلم به دست بود و در حل مشکلات مردم لحظه ای آرام و قرار نداشت. در حل مشکلات مردم بسیار فعال بود.

به گزارش خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، آیت الله عطاءالله اشرفی اصفهانی در سال ۱۲۸۱ (شعبان ۱۳۲۲) در محله خوزان خمینی شهر متولد شد. از نوجوانی و پس از گذراندن دوره مکتب‌خانه، در دوازده سالگی به توصیه پدرش، از خمینی شهر عازم اصفهان می‌شود و دروس حوزه را آغاز می‌کند و طی ده سال سکونت در حوزه علمیه اصفهان، دوره‌های مقدمات و سطح فقه و اصول را نزد اساتیدی همچون سید مهدی درچه‌ای و سید محمد نجف‌آبادی به پایان می‌برد. سپس به قم هجرت کرده، دوره عالی و اجتهادی فقه و اصول را نزد عبدالکریم حائری یزدی، سید محمدتقی خوانساری، سید صدرالدین صدر، سید محمد حجت، سید حسین طباطبایی بروجردی و سید روح‌الله خمینی فرامی گیرد. میرزا عطاالله اشرفی خوزانی نام کامل و واقعی وی است (محمدتقی آقائی خوزانی).

 

وی در ۲۳ مهرماه ۱۳۶۱ در حالی که برای اقامه نماز جمعه آماده می‌شد، در مسجد جامع کرمانشاه با انفجار نارنجک توسط فردی به نام محمدحسین خداکرمی ترور و کشته شد و چهارمین شهید محراب جمهوری اسلامی ایران شد . وی بنا به وصیت خودش در تخت فولاد اصفهان و در کنار سید ابوالحسن شمس‌آبادی به خاک سپرده شد. بخشی از بدن وی که بعدها پیدا شد، در گورستان باغ فردوس کرمانشاه به خاک سپرده شد. در تهران بزرگراهی به نام وی نام‌گذاری شده‌است. همین طور در شهر او یعنی خمینی شهر نیز بیمارستانی به نام ایشان نام گذاری شده است.

همچنین در اهواز نیز مسجدی که توسط مهاجران اصفهانی ساخته شده و معروف به مسجد خمینی شهری ها هست، به نام مسجد آیت الله اشرفی اصفهانی نامگذاری شده است. نام ایشان بر بزرگ ترین و مهم ترین فرودگاه غرب کشور در شهر کرمانشاه نام گذاری شده است.

اواخر بهار امسال بود که حجت الاسلام والمسلمین حسین اشرفی اصفهانی فرزند برومند و ارشد شهید محراب آیت الله اشرفی اصفهانی دار فانی را وداع گفت. ایشان نیز مانند پدر بزرگوارشان دارای جایگاه و مقام علمی بالایی بودند. فرزند ارشد شهید محراب، نماینده امام خمینی، نماینده امام در حوزه های علمیه بیت الهدی تهران بودند. حجت الاسلام والمسلمین حسین اشرفی اصفهانی، فرزند ارشد شهید آیت الله عطاءالله اشرفی اصفهانی -شهید محراب- و امام جماعت مسجد حضرت سیدالشهدا(ع) تهرانپارس (واقع در تهران، منطقه تهرانپارس، چهارراه اشراق)، 22 خردادماه در یکی از بیمارستان های تهران و به دلیل مشکل گوارشی، درگذشت. مرحوم حجت الاسلام والمسلمین اشرفی اصفهانی، 33 سال امام جماعت مسجد حضرت سیدالشهدا(ع) تهرانپارس بود.

 

خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان گفتگویی با حجت الاسلام والمسلمین محمد اشرفی اصفهانی، امام جماعت مسجد امیرالمومنین (ع) و نماینده سابق مجلس و برادر حجت الاسلام والمسلمین حسین اشرفی اصفهانی انجام داده است که در ادامه می خوانید:

 

درباره ویژگی های اخلاقی حجت الاسلام والمسلمین حسین اشرفی اصفهانی توضیح دهید؟

 یک روحانی به تمام معنا، مهذب و شخصیتی وارسته بود و از نظر مسایل اجتماعی، اخلاقی، علمی و فرهنگی مایه افتخار بود. از دوران دبستان به قم آمدم  و به پدرم پیوستم و مرحوم برادرم سه سال زودتر از من به قم نزد پدر آمد بود. ما دو برادر همواره همراه و کنار پدر بزرگوارمان بودیم. در تمام این سال ها کمتر از یکی دو سال ما دو برادر از هم جدا بودیم. در سایر دوران زندگی اغلب با هم و کنار هم بودیم و با هم فعالیت می کردیم و تا زمانی که پدر بزرگوارمان در قم تشریف داشتند ما دو برادر در خدمت ایشان بودیم.

 

 

درباره فعالیت های انقلابی حجت الاسلام والمسلمین حسین اشرفی اصفهانی توضیح دهید؟

زمانی که شهید محراب آیت الله حسین اشرفی اصفهانی از طرف آیت الله بروجردی به کرمانشاه عزیمت کردند و مبارزه ای در کنار شاه شکل گرفت، ما نیز در رکاب ایشان بودیم و پس از سه سال سکونت در کرمانشاه برای ادامه تحصیل به قم برگشتم. مرحوم برادرم نیز پس از من به قم برگشت و دوباره در کنار هم به کسب علم مشغول شدیم. پس از ازدواج، ایشان به تهران عزیمت کرده و در تهران ساکن شدند. در ایام تبلیغات، ماه های محرم و صفر و ماه مبارک رمضان به تهران می آمدند و برخی از مجالس سخنرانی را با هم داشتیم. شهید آیت الله سعیدی، موحدی کرمانی امام جمعه تهران من و برادرم حجت الاسلام والمسلمین اشرفی اصفهانی با هم به منبر می رفتیم. ایشان مدتی هم امام جماعت مسجد سادات در سرآسیاب دولاب بودند البته در آن زمان مسجدی به این شکل و معماری وجود نداشت. نهاد مسجد به شکل امروزی توسط ایشان ایجاد شد و ساختمان مسجد شکل گرفت و به نام مسجد سادات نامگذاری شد. در ادامه و پس از پیروزی انقلاب من و برادرم تهران و قم را رها کردیم و هر دو به کرمانشاه برگشتیم و دو بازوی قدرتمند پدر در انجام فعالیت های اجتماعی، فرهنگی و علمی در کرمانشاه بودیم.

 

حجت الاسلام والمسلیمن اشرفی اصفهانی در دوران جنگ و پس از آن چه خدماتی به مردم ارائه کردند؟

در دوران جنگ هم که غرب کشور گرفتار جنگ شد و مهاجرت مردم را از غرب کشور به سمت کرمانشاه داشتیم بر ما واجب شد که کنار پدر بمانیم و به ایشان کمک کنیم. حجت الاسلام والمسلمین اشرفی اصفهانی در خصوص پاسخگویی به مراجعات مردم به پدر کمک می کرد و من نیز در خصوص مسایل سیاسی، خدمات رسانی به عزیزان و آسیب دیدگا ن ازجن گکه زندگی شان به هم ریخته بود کمک می کردم تا زندگی شان سر و سامان یابد. با استاندار و مسئولان استانی و مقامات جلسه برگزار می کردیم تا بتوانیم در راستای خدمت رسانی به این عزیزان اقدامی انجام دهیم.

 

پس از اتمام جنگ چه اتفاقاتی رخ داد و ایشان به کارهایی پرداختند؟

یکی از خصوصیات اخوی این بود که از نظر اجتماعی فوق العاده گرم بود، با مردم می نشست و تعامل داشت، به درددل مردم گوش می داد و گوش شنوایی داشت، قلم به دست بود و در حل مشکلات مردم لحظه ای آرام و قرار نداشت. در حل مشکلات مردم بسیار فعال بود. بعد از شهادت پدرم مدت ها دفتر پدر دایر بود و توسط برادر مرحوم ام اداره می شد. من یک سال پس از شهادت آیت الله اشرفی اصفهانی به عنوان نماینده مردم کرمانشاه وارد مجلس شدم اما برادرم همچنان در کرمانشاه ماند و دفتر پدر را مدیریت می کرد.

اواخر جنگ و سال 67 برادر مرحوم ام به تهران برگشت و تا زمان رحلت امام جماعت مسجد سیدالشهدا بود و در آنجا به اقامه نماز می پرداخت و به مردم و امور فردی و اجتماعی مردم رسیدگی می کرد و تا آنجا که می توانست و در توان اش بود و با اختیاراتی که داشت از ناحیه امام از طرف امام و رهبری اجازه جمع آوری وجوهات شرعی را داشتند. همچنین عموم مراجع قم وحید خراسانی، مکارم، صانعی، شبیر زنجانی مجاز بودند و بخشی از وجوهات صرف خانواده های بی بضاعت مستضعفان می شد. ایشان در تشکیل حوزه علمیه خواهران نقش داشتند. در شکل گیری احیای هیئت های مذهبی هم نقش موثری داشتند.

از نظر اخلاقی از روحانیون منحصر به فرد و کم نظیر بود. فوق العاده خانواده دوست بود، خوش اخلاق بود و زبانش نرم. سلیم النفس بود، آزارش به موری نرسیده بود و مصداق آنچه که امام (ره) درباره پدر شهیدمان فرموده بود مبنی بر اینکه منافقین کسی را از ما گرفتند که آزارش به موری هم نرسیده بود. ایشان نیز مصداق پدر شهیدمان بود، به طلبه ها توجه و تفقد داشتند و ماهانه حدود 200 بسته ارزاق بین نیازمندان توزیع می کردند.

 

 

 

کد خبر 1200866

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha