به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، بنابر گواهی نخستین اسناد مکتوب عاشورا، عزاداری اهل سنت و شیعیان همزمان و پس از حادثه عاشورا به وقوع پیوست . طبری داستان عبور خاندان امام حسین توسط لشکریان یزید از مسیر قتلگاه را یاداور شده و ذکر مصیبت حسین علیه السلام را که توسط خواهرش زینب هنگام دیدن پیکر غرقه به خون و بیسر برادر بر زبان آورده شده است، اینگونه گزارش میکند: «یا محمداه، یامحمداه! درود فرشتگان آسمان بر تو! این حسین است که در بیابان افتاده، با خون خود آغشته گردیده، اعضایش قطه قطعه شده . یا محمداه! دخترانت اسیر شده اند و اولادت از دم تیغ گذرانده شده اند که بر پیکرشان باد میوزد ...» وی در ادامه میافزاید: «با این جملات و کلماتی که زینب ادا کرد، همه حاضران و دوست و دشمن اشک ریختند لذا در این خصوص با حجت الاسلام «امیر علی حسنلو» استاد حوزه و مدیر گروه تاریخ وسیره مرکز مطالعات وپاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه گفتگویی انجام دادیدم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.
در خصوص عزاداری در میان اهل سنت برای امام حسین (ع) توضیح دهید؟
همدردی عاطفی و همنوایی روحی با عاشورا و شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش اختصاص به شیعیان ندارد .اهل سنت درباره فضایل امام حسین (ع) در منابع خود روایات فراوان نقل نموده و بسیاری از بزرگان اهل سنت در سوگواری سابقه دیرین داشته و در رثای امام حسین (ع) اشعار بی مانندی دارند ؛ «مختوم قلی» یکی از شعرای اهل سنت است که اشعار جانسوزی در رثای سید شباب اهل جنت سروده است ؛ او مرثیه خوان امام حسین (ع) بود افزون براو شعرای عرب زبان اهل سنت نیز اشعار و مرثیه هایی سروده اند ؛ حساب اهل سنت را در حب و عشق به اهل بیت (ع) باید از وهابیت که فرقه استعماری است جدا نمود ، لذا در این خصوص با حجت الاسلام «امیر علی حسنلو» استاد حوزه ومدیر گروه تاریخ وسیره مرکز مطالعات وپاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه گفتگویی انجام دادیدم که مشروح آن در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
این مطلب حتی در میان اهل سنت نیز به مذهب خاص و گرایش ویژه محدود نمی شود، بلکه حالت فراگیر دارد . از این رو، اهل سنت به طور عموم از شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش اظهار اندوه و حزن کرده و در عمل هم از فجایع کربلا اظهار نفرت و انزجار نموده اند . البته چگونگی ابراز تالم آنان متفاوت بوده اس، برخی همچون شیعیان، افزون بر اشک روان بر امیر کاروان عاشورا، بر آمران و مباشران این فاجعه لعن فرستاده اند و شماری پس از اظهار تاسف و غم نسبت به واقعه کربلا، پیآمدهای معنوی و کرامات بی مانند شهادت جانسوز آل رسول صلی الله علیه و آله را نگاشته و عمق جنایت عاملان عاشورا را از این رهگذر تصویر نموده اند .
پیش از پرداختن به سیر تاریخی سوگواری عاشورا در میان اهل سنت، باید این نکته را متذکر شویم که همان گونه که عاشورا یک انقلاب سیاسی در برابر دستگاه بنیامیه بود، یاد و نام عاشورا و زنده نگهداشتن شهادت امام حسین علیه السلام در پهنه اجتماع و حوزه قلم نیز به عنوان پدیده ای سیاسی بیش از همه مورد حساسیت و وحشت زمامداران فساد پیشه و خودسر زمانه قرار گرفت، آن را به عنوان یک تهدید سیاسی و چالش ریشه دار نگریسته و از راههای گوناگون به خاموشی این شعله حق و نور الهی رو آورده اند . هرچند اهل سنت نتوانسته اند عواطف و احساسات خود را به گونه بایسته به گوش تاریخ برسانند، با این همه، متون تاریخی مواردی را به ثبت رسانده است که به نوبه خود روند تاریخی مصیبت داری دینی و سیاسی آنان را بازگو می کند.
سابقه عزاداری برای امام حسین علیه السلام به چه زمانی برمی گردد؟
یکی از موضوعات مهم که قبل از طرح پیشینه عزاداری برای امام حسین علیه السلام لازم به یادآوری است، حجیت و فصل الخطاب بودن اعمال پیامبر برای مسلمانان و الگوی حسنه بودن آن حضرت در ابعاد گوناگون زندگی برای پیروانش می باشد . اهل سنت سیره پیامبر بزرگوار اسلام را حجت و لازم الاتباع می دانند; برای مثال، اگر در سیره و روش آن حضرت احراز گردد که همواره نماز را با جماعت می خواند، این مسئله در صورت عدم معارض گفتاری تکلیف آور است و بر مسلمانان خواندن نماز با جماعت را واجب می گرداند .به گواهی اهل سنت، عزاداری برای سیدالشهدا علیه السلام سابقه ای به درازای تاریخ اسلام دارد و به حیات پیامبر و سیره آن بزرگوار برمی گردد . منابع تاریخی اهل سنت به وضوح این نکته را بیان نموده اند که آن حضرت نخستین فردی بود که از شهادت فرزندش حسین بن علی علیه السلام خبر داد و برای مظلومیت وی اشک ریخت .
امام حسین علیه السلام نقل کرد: ام سلمه خبر داد: جبرئیل نزد رسول خدا بود و تو پیش من بودی و ناگهان گریستی . پیامبر فرمود: بگذار فرزندم را . من تو را رها نمودم، پیامبر تو را برداشت و در آغوش کشید . جبرئیل پس از دیدن این منظره پرسید: آیا دوستش داری؟ پیامبر پاسخ داد: بلی . جبرئیل گفت: همانا امت شما به زودی او را خواهند کشت، آیا می خواهی خاک سرزمینی را که در آنجا کشته می شود به تو نشان بدهم و آن را ببینی؟ گفت: بلی . پس جبرئیل بالهایش را گشود و زمین کربلا را نشان داد، پیامبر از آن حالت بیرون آمد و در دستش خاک سرخ بود.
«ابن سعد»، از مورخان و رجال شناسان معروف اهل سنت، نقل می کند: علی علیه السلام در یکی از سفرهایش از کربلا عبور می کرد و عازم صفین بود و هنگامی که در مقابل قریه نینوا رسید، از همراهان پرسید: برای این سرزمین چه گفته می شود؟ پاسخ داده شد: کربلا، با شنیدن نام کربلا، امام به گریه افتاد به اندازه ای که اشکهایش جاری شد و زمین را تر کرد . سپس افزود: روزی بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وارد شدم در حالی که وی می گریست . پرسیدم: چه چیزی شما را به گریه وا داشته است؟ حضرت فرمود: جبرئیل چند لحظه قبل نزدم بود و به من خبر داد که فرزندم حسین در کرانه فرات به قتل می رسد، جایی که برایش کربلا گفته می شود . بعد جبرئیل مشتی از خاک آن را به من داد و من آن را بوییدم و نتوانستم جلوی اشک خود را بگیرم .
از «عبدالله بنو هب بن زمعه» روایت شده که گفت: ام سلمه به من خبر داد که رسول خدا صلی الله علیه و آله شبی برای خوابیدن دراز کشید، سپس بیدار شد در حالی که گرفته و پریشان بود . دوباره حضرت دراز کشید و خوابش برد، بعد مضطرب و پریشان از خواب بیدار شد . این بار اضطراب وی غیر از اضطرابی بود که در مرتبه نخست مشاهده کردم . بار سوم حضرت دراز کشید و این بار که از خواب بیدار شد، در دستش تربت سرخی بود که آن را میبوسید . سپس من گفتم: یا رسولالله این تربت چیست؟ حضرت فرمود: جبرئیل برایم خبر داد که این (اشاره به حسینش نمود) در زمین عراق کشته میشود . به جبرئیل گفتم: خاک زمینی را که حسینم در آنجا شهید میشود نشانم بده ... و این تربت همان سرزمین است .» همین روایت از احمد حنبل نیز نقل شده و منابع مختلف اهل سنت آن را مورد اهتمام قرار دادهاند .
امانتی از پیامبر(ص) در نزد همشرش ام سلمه که منابع اهل سنت از آن پرده برداشته چیست؟
منابع اهل سنت افزون بر سوگواری های متعدد پیامبر برای امام حسین علیه السلام، از یکی از امانت های پیامبر نزد همسر بزرگوارش ام سلمه پرده برداشته اند . «ترمذی»، یکی از صحاح نویسان معروف اهل سنت، نقل می کند که سلمی گفت: خدمت ام سلمه رسیدم و او گریه می کرد . از ام سلمه پرسیدم: چرا گریه میکنی؟ او در پاسخم گفت: رسول خدا را دیدم (در خواب) سر و صورت و محاسن آن حضرت پر از خاک بود . عرض کردم: ای رسول خدا شما را چه شده است؟ حضرت فرمود: همین حالا شاهد کشته شدن حسینم بودم .
مضمون این روایت و سوگواری همسر گرامی پیامبر برای امام حسین علیه السلام را حاکم نیشابوری، ابن اثیر، بیهقی، ابن حجر عسقلانی و دیگران به تفصیل بیشتر نقل کرده اند که از نظر اهل سنت قابل تردید نیست . ابن عباس، از صحابه بزرگ و دانشمند پیامبر، که در میان مسلمانان به ویژه اهل سنت، مکانت ارجمندی دارد، مشابه روایت پیشین را از طریق رؤیایی که برای خودش رخ داده گزارش کرده است . حاکم نیشابوری نقل می کند: «از ابن عباس روایت شده است: پیامبر خدا را نیم روز در خواب دیدم که پریشان و خاکآلود بود و شیشه ای پر از خون در دست داشت . عرض کردم: ای پیامبر خدا، این چیست؟ در جواب فرمود: این خون حسین و اصحابش است که امروز پیوسته در این شیشه جمع کرده ام . ابن عباس گفت: آن روز را شمارش کردم و ضبط نمودم . بعدا معلوم شد که حسین یک روز پیش از آن به شهادت رسیده بود .
مجموع این روایات و سایر اخبار مربوطه نشان می دهد که از نظر اهل سنت شهادت امام حسین علیه السلام از سوی پیامبر اکرم پیشگویی شده و به طور مکرر آن حضرت و برخی همسرانش از جمله ام سلمه و نیز امام علی علیه السلام برای حسین علیه السلام به سوگواری پرداخته اند . روایات مزبور، مظلومیت حسین علیه السلام را یادآور شده و عزاداری عاشورا را به عنوان یک سنت قابل پیروی و عمل تقرببخش در بین آنان مطرح کرده اند . در برخی روایات اهل سنت افزون بر سوگواری و گریه آن حضرت برای حسین علیه السلام، آمده است: «جبرئیل مشتی از تربت کربلا را که برای آن حضرت آورد و خبر از شهادت وی در آنجا داد، پیامبر گریست و تربت یاد شده را بوسید .
نخستین عزاداری پس از عاشورا چه زمانی بود؟
بنابر گواهی نخستین اسناد مکتوب عاشورا، عزاداری اهل سنت و شیعیان همزمان و پس از حادثه عاشورا به وقوع پیوست . طبری داستان عبور خاندان امام حسین توسط لشکریان یزید از مسیر قتلگاه را یاداور شده و ذکر مصیبت حسین علیه السلام را که توسط خواهرش زینب هنگام دیدن پیکر غرقه به خون و بی سر برادر بر زبان آورده شده است، اینگونه گزارش می کند: «یا محمداه، یامحمداه! درود فرشتگان آسمان بر تو! این حسین است که در بیابان افتاده، با خون خود آغشته گردیده، اعضایش قطه قطعه شده . یا محمداه! دخترانت اسیر شدهاند و اولادت از دم تیغ گذرانده شده اند که بر پیکرشان باد می وزد ...» وی در ادامه می افزاید: «با این جملات و کلماتی که زینب ادا کرد، همه حاضران و دوست و دشمن اشک ریختند .» طبری همچنین از عزاداری در منزل یکی از دشمنان معروف امام حسین علیه السلام به نام خولی بن یزید ازدی یاد می کند که سر امام را از عمرسعد تحویل گرفت و برای بشارت به عبیدالله بن زیاد و گرفتن پاداش، پیش از دیگران به سوی کوفه حرکت کرد و پس از آنکه با در بسته دارالاماره مواجه شد، به خانه برگشت و سر مبارک را در تنور یا صندوقچه ای پنهان داشت . زن حضرمیه او پس از اطلاع، شروع به ناله و فریاد نمود، برای مظلومیت امام حسین و حادثه عاشورا سخت گریست و منزل او را ترک گفت .
سوگواری سیدالشهدا و سایر قربانیان کربلا با انتقال بازماندگان حادثه به شام، بدان سرزمین منتقل شد و محفل جشن و شادمانی یزید را به مجلس عزا تبدیل کرد . یزید پس از ورود اهل بیت پیامبر علیهم السلام، سر امام حسین را در طشتی در مقابل نهاد و لب و دندان آن حضرت را به چوب بست و اشعاری را، که نشانگر مستی او در رضایت از انتقام کشتهگان بدر و احد بود، بر زبان راند . مردی از اهل بیت، که اتفاقا از اصحاب پیامبر بود، تاب نیاورد و خطاب به یزید گفت: «آیا با نی بر لب و دندان حسین میزنی؟ تو همانا چوبت را بر جایی میزنی که من خود دیدم پیامبر آن را می بوسید . ای یزید! تو در روز قیامت محشور خواهی شد و ابن زیاد شفیعت خواهد بود و این سر مبارک در روز قیامت از راه می رسد در حالی که محمد صلی الله علیه و آله او را شفاعت می کند .
گفت و گو از شهلا رکنی
نظر شما