تعزیه عاشورای ضیابر؛ آیینی به بلندای ۳ قرن

ضیابر در روز عاشورای هر سال، شاهد مراسم تعزیه خوانی مفصلی است که نه تنها در گیلان، بلکه در سطح ایران از اعتباری بسیار بالا برخوردار است و از بهترین و کاملترین نمونه‌های تعزیه خوانی موجود است که این تعزیه بیش از سه قرن است در این بخش اجرا می شود.

خبرگزاری شبستان_گیلان، مائده فلاحتکارضیابری: این روزها بار دیگر حال و هوای شهر را بوی ماتم و عزای شهدای کربلا گرفته است، زن، مرد، کودک، جوان و پیر همه و همه سیاهپوش امام حسین(ع) شده اند و همه با ذکر یاحسین(ع) و یا ابالفضل(ع) روح و جان خود را کربلایی می‌کنند.


از چندین قرن گذشته تاکنون ضیابر، شهر عاشورای گیلان همواره نماد و سمبل عزاداری سیدالشهدا(ع) بوده است و گویا ضیابر و ضیابری‌ها در ماه محرم دگرگون شده و در این فصل عاشقی، با معشوق خود عشق بازی می‌کنند.

 

هیئت‌های حسینی، مساجد، تکیه‌ها و عزاداری های خیابانی در کنار عزاداری سنتی جوانان نسل به نسل و سینه به سینه انتقال یافته و گویا عشق به حسین(ع) تمامی ندارد و حرارتی در دلهای حسینیان است که هرگز خاموش نخواهد شد.

 

شهر عاشورای گیلان، این روزها بعد از دو سال دوری از برگزاری تعزیه سیار به دلیل ویروس منحوس کرونا، دوبار شور و شعور حسینی به خود گرفته و همه در تب و تاب آماده شدن برای اجرای تعزیه و پخت در منازلشان هستند. بخش ضیابر در روزهای تاسوعا و عاشورای هر سال، شاهد مراسم تعزیه خوانی مفصلی است که نه تنها در گیلان، بلکه در سطح ایران از اعتباری بسیار بالا برخوردار است و از بهترین و کاملترین نمونه‌های تعزیه خوانی موجود است.

 

مراسم شبیه خوانی عاشورا در ضیابر پیشینه‌ای چند صد ساله و شهرتی ملی دارد. روز عاشورا تعداد بسیاری از مردم از جای جای گیلان و ضیابری‌های مقیم جاهای دیگر به این محل می‌آیند. در این روز درب همه خانه‌ها بمنظور پذیرایی و پخش غذای نذری گشوده است و زنان با پهن کردن سفره غذا و پخت نذری تلاش می کنند تا از عزاداران امام حسین(ع) پذیرایی کنند.

 

سه روز مانده به عاشورا در ضیابر هیاهویی برپاست، همه مردم از زن و مرد، کوچک و بزرگ در تلاش هستند که نقشی هر چند کوچک در برپایی عاشورا داشته باشند، عده‌ای از مردان در کنار رودخانه مرغک ضیابر جنب مسجد صاحب الزمان(عج) آماده برپایی خیمه‌هایی هستند که در ظهر عاشورا آن را در تعزیه به آتش می کشند.

 

دو روز مانده به عاشورا، ضیابر کاملا آکنده از جمعیت می‌شود، همه کسانی که مشتاق عاشورای ضیابرند، از هر شهری خود را به این دهستان می‌رسانند تا بتوانند حضور پررنگی داشته باشند.

 

خانه‌ها همه شلوغ است و فرزندان دور هم جمع می‌شوند و تدارک غذای ظهر عاشورا را با یکدیگر می‌بینند.

 

 

*بگریید ای عزاداران، بُود صبح عزاداری

شب عاشورا فرا می‌رسد و دل در دل مردمان این منطقه نیست، از آنجا که بیشتر اهالی ضیابر در روز عاشورا غذای نذری می‌پزند، مردم در شب عاشورا در کنار راز و نیاز شبانگاهی به آماده کردن و تدارکات برای پذیرایی در روز عاشورا نیز می پردازند.


حاضران در هیئت ذوالجناح از شب عاشورا تا صبح بیدارند و قرار نیست کسی در این شب سر بر بالین بگذارد، مراسم صبح عزا نیز مانند هر سال برگزار می‌شود، در این مراسم پیش از اذان صبح، دسته‌ای از مردان و زنان کوچه به کوچه و خانه به خانه می‌گردند و با سوز و ناله می‌خوانند «بگریید ای عزاداران، بُود صبح عزاداری»

در واقع این دسته نماد مردمی است که در روز عاشورا در کوفه بودند و نمی توانستند به حسین (ع) و یارانش ملحق شوند، لازم به ذکر این است این دسته در منازل افرادی که نذر دارند و یا جوانی را در آن سال از دست داده‌اند حضور پیدا می‌کنند.

 

 


*حرکت خیمه ها و کجاوه ها

ظهر عاشورا فرا می‌رسد، پیش از آغاز حرکت کاروان، سپاهیان قرمز پوش ابن زیاد تاخت زنان در محله‌ها و کوچه ها می‌گردند و در حالی که ابن زیاد پیشاپیش سپاه حرکت می‌کند، یکی از سربازها مردم را برای ورود ابن زیاد به شهر کوفه آگاه می‌کند و فریاد زنان می‌گوید: ای مردم کوفه راه را باز کنید که امیر ابن زیاد وارد می شود.

 

موقع اذان ظهر، موکتی به طول یک کیلومتر بر سر خیابان پهن می‌شود و نماز ظهر عاشورا برگزار می‌شود و سپاهیان یزید دورتادور مردمی که در حال نماز هستند می‌چرخند و تیر را به سوی آسمان پرتاپ می‌کننددر ادامه دسته ای از سینه زنان در حالی که محکم بر سینه خود می‌زنند، می‌خوانند: هل من ناصرا ینصرنی؟ آیا کسی هست مرا یاری کند؟


در ادامه، حرکت سید الشهدا از مدینه به مکه و کربلا و حرکت اسرا از کربلا تا شام از سوی هیئت ذوالجناح به نمایش گذاشته شده و حرکت خیمه‌ها و کجاوه‌ها یک به یک آغاز می‌شود.

 


*ای ساربان آهسته ران آرام جان گم کرده‌ام

خیمه های امام حسین (ع)، حضرت عباس(ع)، حضرت زینب(س)،حضرت علی اکبر (ع) و در ادامه خیمه‌های کوچک حضرت قاسم (ع)، حضرت عون بن جعفر(ع) (فرزند حضرت زینب) و در آخر خیمه حضرت علی اصغر(ع) یکی یکی از داخل حسینیه حرکت خود را آغاز می‌کنند.

 

در هر یک از این خیمه ها کودکان خردسالی نشسته‌اند که با دسته‌های کاه بر سر خود می‌زنند و با سوز می‌خوانند «بابا یا حسین، آقا یا حسین»هر یک از خیمه‌ها رنگ متفاوتی دارد و به شکل زیبایی تزئین شده است و در واقع نشان دهنده این است که امام حسین (علیه‌السلام) به قصد جنگ راهی کربلا نبوده است.


در ادامه این کاروان، تابوت امام حسین (ع)، که با بدن بی سر قنداقه شش ماهه‌اش را در دست دارد، دیده می‌شود. همچنین شیری روی این تابوت قرار دارد که نماد شیری است که عصر عاشورا در صحرای کربلا از بدن مبارک حضرت محافظت می‌کرد.


همچنان که کاروان در حرکت است، تعزیه‌ها یک به یک اجرا می‌شوند، سپاهیان قرمز پوش با صورتی خونین و شمشیری بر دست به سمت اسرا یورش می‌برند، تابوت‌ها و پیکرهای حضرت ابوالفضل العباس (ع)، حضرت علی اکبر (ع) و...، که بر هر یک کبوتری خونین نشسته است، روی شانه‌های مردان حمل می‌شود.

 

بیرق به نشانه ۱۴ معصوم در جلوی دسته حمل می شود و پیشاپیش آن ها بیرق صاحب الزمان (عج) به چشم می‌خورد. همچنین سرهای بریده شده شهدای کربلا بر نیزه‌ها به صورت نمادین دیده می‌شود.( این سرها قدمتی بیش از صد سال دارند و بعضی نابود شده و یا به سرقت رفته اند و اکنون تنها تعداد کمی از این سرها باقی مانده است).


در ادامه این کاروان، کودکی را می‌بینیم که بر تابوت امام حسین (علیه‌السلام) در طول مسیر اذان می‌گوید و این یادآور اهمیت نماز از نظر آن حضرت است که حتی در ظهر عاشورا، در حال جنگ، این فریضه الهی را به جا آوردند. مردی را می‌بینیم که نقش حضرت ابوالفضل (علیه‌السلام) را بازی می‌کند که دو دستش بریده شده و تیری در چشم و مشک آبی بر پشت دارد. حضرت علی اکبر (علیه‌السلام)نیز در این کاروان با شمشیری در فرق سر مشخص است که مخالف وی در نقش منغز ایفای نقش می‌کند.


حضرت قاسم بن حسن (ع) با لباسی سبز سوار بر اسب از حسینیه خارج می شود و در کنار او بازیگر نقش عبدا... بن حسن (علیه‌السلام)، که با دست بریده و آویزان مشخص است، دیده می‌شودعبدالله بن مسلم بن عقیل هم، که لباسی خونین بر تن دارد و با تیری دست و پیشانی‌اش به هم دوخته شده، به اجرای تعزیه در طول مسیر می پردازددر این میان مردی قوی هیکل، که لباسی قرمز بر تن کرده و تیر و کمانی را بالای سرش می چرخاند، نظرها را جلب می کند. آری او کسی نیست جز حرمله که تیر سه شعبه اش را به سمت گلوی کودک شش ماهه امام حسین(علیه‌السلام) نشانه گرفته استکودکان خردسالی را، که به اسیری گرفته شده‌اند، در ادامه کاروان می‌بینیم که همگی لباس‌هایی سبز بر تن دارند و با دسته‌ای کاه بر سر می‌زنند و با سوز و گداز می‌خوانندحضرت رقیه (سلام‌الله علیها) و حضرت سکینه (سلام ‍الله) هم در کنار اسب ذو الجناح به میان کاروان می‌آیند و به اجرای تعزیه در طول مسیر می پردازنددر آخر صف هم دو طفلان مسلم را می بینیم که با پایی برهنه در حرکت اند و از سوی حارث مورد عتاب قرار می گیرند و در بین راه نان و آب آن ها را حارث ربوده و کوزه آبشان به زمین افکنده شده است.

 


*آغاز جنگ میان حق و باطل

صحنه جنگ عاشورا در میدان ضیابر و در نزدیکی مسجد به نمایش گذاشته می‌شود. به این صحنه که می‌ رسیم، سواره ها یک به یک از اسب پیاده می‌شوند و جنگ میان حق و باطل و سپاهیان سبز پوش و قرمز پوش آغاز می‌شود. در این میان سپاهیان با شمشیرهایی که بر دست دارند بر سر و روی حضرت ابوالفضل (علیه‌السلام) عبدا... بن مسلم بن عقیل  و حضرت علی اکبر (ع) می کوبند.

 

با دیدن این صحنه‌ها دل‌ها می شکند و به ناگاه صدای فغان و گریه عزاداران سراسر میدان را فرا می گیرد و کسی نیست که با دیدن این صحنه اشک در چشمانش جمع نشود و گریه سر ندهددر ادامه، سپاه یزیدیان به  خیمه‌ها می‌رسد و با هلهله خیمه ها به آتش کشیده می‌شوند و دود سیاهی همه جا را فرا می گیرد.


مراسم جنگ پایانی در حیاط خانه مرحوم رضوی (منزل مرحوم آیت ا... ضیابری) به تصویر کشیده می شود و شمر گزارش جنگ و چگونگی کشته شدن شهیدان کربلا را به ابن زیاد ارائه می‌دهد و پس از گرفتن خلعتی مراسم این روز به پایان می رسد.


 

*شام غریبان حسین امشب است

شام غریبان در ضیابر نیز متفاوت از دیگر شهرها برگزار می‌شود. مردان و زنان از مسجد ضیابر حرکت خود را آغاز می کنند و هر یک با دسته ای کاه بر سر خود می زنند و می خوانند: «ای شیعیان امشب شام غریبان است، نعش حسین امشب اندر بیابان است».


با رسیدن به بقعه آقا سید محمد جان چند تن از اهالی قدیمی ضیابر به نوحه خوانی می پردازند.

 

به گزارش شبستان؛ مراسم تعزیه عاشورای ضیابر به عنوان یک آئین معنوی به شماره ۴۶۱ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

 

 

 

کد خبر 1203286

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha