از «نیهیلیسم» تا «آخرین دوران رنج»

به تعبیر آوینی نیست‌انگاری فتنه است، فتنه آخرالزمان و این فتنه است که کم‌کم به گرداب بلا مبدل می‌گردد و در نگاه آوینی حتی صلح نیز در چنین عالمی بر مبنای ترس از یکدیگر بنا می‌گردد.

خبرگزاری شبستان، واکاوی اندیشه افرادی چون شهید آوینی هم می‌تواند نگاهی متفاوت از ابعاد شخصیتی وی را بر ما آشکار کند و هم مخاطبان را به فکر وا دارد که چرا به تعبیر داوری اردکانی، «برخی از دوستان نادان با او با توطئه سکوت مقابله کردند.»

اندیشه آوینی هم پرسش‌گرا است و هم پاسخ‌گو- جلوه این پرسش‌گری و پاسخ‌گویی را می‌توان بر ذیلی نگریست که آوینی بر رساله «عبور از خط» ارنست یونگر در باب نیهیلیسم نگاشته است.

شناخت نیهلیسم در اندیشه آوینی جایگاه مهمی دارد و دریافت جایگاه آن مقامی بس افزون‌تر.

نیچه و داستایوسکی ندادهندگان نیهیلیسم در دنیای جدیدی این فتنه منجنیق فلک را شناختند. داستایوسکی گفت اگر خدا نباشد همه چیز مجاز است و نیچه تاریخ انسان جدید را «تاریخ جنون» دانست و عقل بشر را «پتیاره» خواند.

فهم نیهیلیسم به عنوان مهم‌ترین بروز و نمود دنیای جدید امری بس دشوار است و شاید بتوان آوینی را هم‌ردیف کسانی برشمرد که این مهمان ناخوانده را باز شناختند و از سوی دیگر ، ظهورات نیهیلیسم که از «بی‌پروایی از  حق» گرفته تا «داعیه بی‌پروایی» دامن گسترده است  را، کاشفانی همچون آوینی باید که نخست آنها را بشناسند و دوم آنکه برای رهایی از آن بکوشند.

نیست‌انگاری در هیچ چیز بنیان ندارد و خود بنیان همه چیز است. به تعبیر آوینی نیست‌انگاری فتنه است، فتنه آخرالزمان و این فتنه است که کم‌کم به گرداب بلا مبدل می‌گردد و در نگاه آوینی حتی صلح نیز در چنین عالمی بر مبنای ترس از یکدیگر بنا می‌گردد. حقیقت واژگون می‌شود؛ دموکراسی که شعار آزادی می‌دهد، در عمل با نهان روشی اجازه نمی‌دهد که احدالناسی آزادانه بیاندیشد ولی ما شعار ولایت می‌دهیم اما در عمل طوری رفتار می‌کنیم که آنها شعارش را می‌دهد.

در نظر آوینی نیست‌انگاری که البته ترجمه دقیقی برای نیهیلیسم نیست، همان فتنه‌ای است که مبدل به گرداب می‌شود اما پاسخ چیست؟ چگونه در اندیشه آوینی می‌توان از گرداب نیهیلیسم برون رفت؟

باز گردیم به نیهیلیسم و نیست‌انگار، نیست‌انگاری که «بی‌پروایی»،  پروای او شده است و همه کاری برایش مجاز است، او شجاع نیست چرا که شجاعت در جایی است که ترس در آنجا وجود داشته باشد، آن کسی که از چیزی نترسد او را شجاع نمی‌گویم بلکه شجاع کسی است که "علی‌رغم" ترس به کاری دست بزند.

در نظر آوینی نیست‌انگاری دست در دستان طلسم قدرت دارد و این طلسم، ترس از مرگ، بزرگ‌ترین ضعف بشری را فربه می‌کند اما این طلسم را چگونه می‌توان شکست؟

آوینی طلسم قدرت را در نظر با غلبه ترس از مرگ و با عشق در هم شکست و در عمل با شهادت.

او باطن عالم کنونی را شناخته بود و نیهیلیسم دوران جدید را دریافته بود، در مقاله« آخرین دوران رنج» آوینی، طلسم قدرت را با نیروی انس با شهادت درهم شکست- یادش گرامی باد-

پایان پیام/
 

کد خبر 121182

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha