نگاهی فقهی و حقوقی به رابطۀ والدین و فرزندان

«حقوق متقابل کودک و ولی در اسلام و موارد تطبیقی آن»، عنوان کتابی است از مجید وزیری که اولین بار در سال ۱۳۸۴ و دومین بار در سال ۱۳۸۶ توسط شرکت چاپ و نشر بین‌الملل منتشر شد و حالا پس از سال‌ها تجدید چاپ شده است.

خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: در سده‌های اخیر، محققین تلاش‌های فراوانی در جهت وضع و تدوین قوانین و مقررات برای مراحل و ابعاد مختلف زندگی انسان داشته‌اند، که طبیعتاً این مقررات بنابر بافت جامعۀ آنان و طرز تفکر حاکم بر ایشان متفاوت بوده است.

نهاد خانواده، به‌عنوان اصلی‌ترین نهاد اجتماعی همواره مورد توجه قانونگذاران بوده است و مهم‌ترین هدف قانون در هر جامعه‌ای نیز تبیین حقوق افراد آن جامعه به‌منظور حفظ و عدم تضييع آن است.

یکی از معضلات مهم اجتماعی، عدم رعایت حقوق افراد در محدودۀ خانواده در مراحل مختلف زندگی است، به‌ویژه در دوران جنینی و کودکی که در آن فرد مستقلاً قدرت دفاع از حقوق خویش را ندارد و عدم رعایت حقوق این دوران، خسارت جبران‌ناپذیری به شخصیت کودک و به آیندۀ جامعه وارد می‌کند. یکی از دلایل اساسی این معضل، عدم آگاهی از حقوق انسان در مراحل مختلف زندگی و به‌ویژه در فضای خانواده است که این عدم آگاهی، به شکل اختلال در روابط اعضای خانواده به‌خصوص روابط والدین و فرزندان ظهور می‌کند.

از مجموعۀ آیات و روایات و متون فقهی که در مورد روابط و حقوق والدین و فرزندان بیان شده است، همچون مبحث نفقه، حقوق فرزند بر والدين و بالعکس و یا بحث عقوق والدین و عقوق فرزندان، چنین استفاده می‌شود که در اسلام، در روابط بین والدین و فرزندان، حقوق متقابل طرفین در نظر گرفته شده است.

شناخت صحیح و التزام به رعایت حقوق ویژۀ هر یک از ولی و کودک می‌تواند جامعه را به‌سوی اعتدال و عدالت اخلاقی و رفتاری سوق دهد.

از دیدگاه اسلام، پدر به‌عنوان مصداق بارز ولی کودک، دارای نقشی ویژه و وظایف بسیاری در نهاد خانواده و به‌ویژه در رابطه با تربیت کودک است، به‌طوری که حتی مادر، قادر به ایفای برخی از این وظایف نیست. اسلام، پدر را از ارکان و عناصر اصلی سیستم تربیتی خانواده به‌شمار می‌آورد و او را مسئول ایجاد ارتباط، هماهنگی، هدفداری و تمامیت این سیستم نیز می‌داند.

متأسفانه به‌سبب فاصله گرفتن از آموزه‌های دینی، نقش پدر در تربیت کودک رنگ باخته و تنها نقش اقتصادی پدر در خانه، بروز و ظهور دارد. پدران، برخی یا بسیاری از وظایف تربیتی خود را به مادران یا مدارس یا مراکز فرهنگی سپرده‌اند و در رابطه با این وظایف، پدران مستعفی به‌شمار می‌آیند. این اختلال، معلول عدم شناخت صحیح وظایف پدری و یا عدم آگاهی به پشتوانه‌های اخلاقی و آثار این وظایف و در نتیجه، عدم احساس مسئولیت نسبت به آنها یا واگذاری این وظایف به کسانی که قادر به ایفای چنین وظایفی نیستند و یا ندانستن شیوه‌های درست برای اجرای این وظایف است.

دربارۀ حقوق کودک و حقوق والدین تحقیقات زیاد و ارزنده‌ای به‌عمل آمده و کتاب‌های فراوانی نگاشته شده است، لیكن این نوشته‌ها به مطالعۀ حقوق کودک یا والدین از زاویه‌ای خاص پرداخته‌اند. مثلاً تنها این روابط را از منظر تربیتی بررسی کرده یا صرفاً به بحث حقوقی و فقهی اکتفا کرده‌اند. از طرف دیگر، به‌طور عمده این آثار، برخی از حقوق کودک و والدین را مورد مطالعه قرار داده‌اند و آن هم نه به‌صورت متقابل و نه به‌صورت تطبیقی.

کتاب حاضر به‌طور مشخص حقوق متقابل کودک و ولی، یعنی حقوق ولی بر کودک و حقوق کودک بر ولی و قهراً وظایف هر یک در قبال دیگری را در مراحل مختلف زندگی ایشان از دیدگاه اسلام مورد بررسی قرار داده و تلاش شده است که الگوی حقوق متقابل کودک و ولی به‌وسیلۀ آیات، روایات و متون فقهی در مراحل مختلف تبیین شده و زمینه‌های لازم و روش‌های مؤثر تحقق این حقوق، از نظر اسلام، ارائه گردد.

در این کتاب، در هر مبحث، نظرات فقهای امامیه و فقهای عامه (مذاهب چهارگانه) مطرح شده و مورد بررسی قرار گرفته است. در برخی موارد نیز حقوق ایران و حقوق برخی از کشورها از جمله فرانسه و انگلستان و همچنین اعلامیۀ جهانی حقوق کودک و کنوانسیون حقوق کودک، تحت عنوان حقوق تطبیقی، مورد بررسی واقع شده است.

در هر یک از بخش‌های فقه امامیه، فقه عامه و حقوق تطبیقی، موضوعات یکسانی به‌طور موازی مطرح شده تا امکان بررسی تطبیقی آنها به‌راحتی امکان‌پذیر باشد.

در بخش فقه امامیه، نظرات مختلف اعم از مشهور و غيرمشهور در هر مبحث، مطرح و مستندات و استدلال‌های هر دسته، تا حد امکان، جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است. سعی بر آن بوده است که در هر مسئله نظرات فقهای متقدم و متأخر و معاصر منعکس گردد.

در بخش فقه عامه، نظرات هر یک از مذاهب اربعه به‌طور جداگانه و به ترتیب تقدم تاریخی آنها مطرح شده است.

در برخی از مباحث که حقوق ایران مورد بررسی قرار گرفته است، علاوه بر ذکر مواد قانونی، آراء اساتید حقوق نیز طرح و بررسی شده است.

در مورد حقوق دیگر کشورها نیز قوانین برخی از کشورهای اسلامی مانند مصر و سوریه و قوانین خانواده‌های مهم حقوقی مانند فرانسه و انگلستان و نیز موادی از اعلامیۀ جهانی حقوق کودک و کنوانسیون حقوق کودک مورد بررسی قرار گرفته است.

در مباحثی به تناسب و اقتضای مسائل مطروحه به جنبه‌های تربیتی و روانشناسی، علاوه بر جنبه‌های فقهی و حقوقی نیز پرداخته شده است.

این کتاب مشتمل بر چهار بخش و هر بخش نیز دربردارندۀ چند فصل است.

بخش اول به کلیات اختصاص دارد و شامل سه فصل است. در فصل اول از مفهوم حق، مشخصات و ویژگی‌های آن و اقسام حق، سخن به میان آمده است. در فصل دوم، مفهوم ولایت، اقسام آن (ولایت قهری، وصایت و قیمومت)، این که ولایت با چه کسانی است، شرایط ولایت و قلمرو آن و پایان ولایت بحث و بررسی شده است. فصل سوم بخش اول، مربوط به کودکی، پایان کودکی و محجوریت (بلوغ و رشد) است که در آن مفهوم کودک، طفل، صبی، صغير، شروع کودکی، اقسام صغير، حقیقت بلوغ، بلوغ در فقه امامیه و عامه و حقوق، رشد و چگونگی احراز آن مورد بحث واقع شده است.

بخش دوم کتاب در مورد حقوق کودک بر ولی بوده و شامل سه فصل است. فصل اول به بحث از حقوق کودک بر ولی قبل از ولادت می‌پردازد و شامل مباحثی از قبیل حقّ داشتن پدر و مادر شایسته، حقّ برخورداری از سلامت جسم و روان، زمینه‌های رعایت حقوق کودک قبل از ازدواج والدين و قبل از ولادت فرزند، حقّ حیات، ارث برای جنین، نفقۀ جنین و ادارۀ اموال جنین است. فصل دوم، حقوق کودک بر ولی در ایام ولادت را مورد بررسی قرار می‌دهد. در این فصل مباحثی از قبیل حقّ نسب، حقّ برخورداری از امنیت شخصی و اجتماعی، تلقین شعائر دینی به نوزاد، حقّ داشتن نام شایسته،حقّ تغذیه با شیر مادر و وظایف پدر در این رابطه و مدت شیر دادن، برگزاری آداب و رسوم دینی به‌منظور سلامت و بهداشت جسمی و روانی و تکریم شخصیت کودک و ختنه کردن پسران، مورد بررسی قرار گرفته‌اند. فصل سوم بخش دوم به بحث دربارۀ حقوق کودک بر ولی بعد از ولادت می‌پردازد. این دسته از حقوق در دو قسمت حقوق غیرمالی و حقوق مالی مورد بحث واقع شده‌اند. در قسمت حقوق غيرمالی: حقّ حضانت، حقّ بازی و سرگرمی، حقّ تعلیم و تربیت، حقّ تکریم و احترام کودک، ولایت بر نکاح و حقّ استیفای قصاص مورد بررسی قرار گرفته‌اند. و در قسمت حقوق مالی: حقّ نفقه، ادارۀ اموال کودک توسط ولی، ارث کودک از ولی و حبوه بررسی شده‌اند.

بخش سوم از کتاب به حقوق ولی بر کودک اختصاص دارد و شامل دو فصل است. در فصل اول، حقوق ولی بر کودک، در دوران حیات ولی مورد بررسی قرار گرفته است. در این فصل حقّ احسان و نیکی، حقّ احترام و تکریم، حقّ اطاعت، حقّ تأدیب، نفقۀ پدر و مادر و اجداد، حقّ ارث ولیّ قهری از کودک، اجرت ولی، عدم قصاص پدر در قتل فرزند و عدم اجرای حدّ بر سرقت پدر از مال فرزند مورد بحث قرار گرفته‌اند. در فصل دوم، حقوق ولی بر کودک، در دوران بعد از حیات ولی مورد بحث واقع شده است. در این فصل قضای نمازها و روزه‌های فوت شده پدر بر پسر بزرگ‌تر مورد بررسی قرار گرفته است.

بخش چهارم کتاب، ضمانت‌ها و مسئولیت‌ها را مطرح کرده است. این بخش شامل دو فصل است. فصل اول به بحث دربارۀ تضمیناتی برای حمایت کودک در مقابل ولی پرداخته است و فصل دوم به مسئولیت‌ها اختصاص داشته و مسئولیت مدنی و کیفری ولیّ قهری و مسئولیت مدنی و کیفری کودک را مورد بررسی قرار داده است.

چاپ سوم «حقوق متقابل کودک و ولی در اسلام و موارد تطبیقی آن»، تألیف مجید وزیری، در 407 صفحه، با شمارگان 1000 نسخه توسط شرکت چاپ و نشر بین‌الملل روانۀ بازار شده است.

 

کد خبر 1212499

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha