خبرگزاری شبستان- استان البرز- فاطمه دانایی:
«حجاب» به عنوان یکی از شاخص های مهم و مورد اشارت در میان وصایای شهداء دوران دفاع مقدس و مدافعان حرم است، امری که حفظ و التزام نسبت به آن زمینه بقا و امنیت جامعه است. نقطه مقابل آن را می توان در عادی سازی بی حجابی و بی عفتی از زبان رسانه های بیگانه یافت. آنجا که با استفاده از تمامی ابزارهای مالی و رسانه ای سعی در تبیین بی عفتی و بی حجابی دارند.
حجاب یکی از احکام الهی است، اینکه امروز رسانه های معاند با نظام اسلامی سعی دارند تا جامعه را به بهانه ها و عناوین مختلف به سمت بی حجابی بکشند امری آشکار است؛ گواه آن سردمداری زنی است که عَلَم دشمنی با نظام جمهوری اسلامی را با عنوان « نه به حجاب اجباری» به دست گرفته است.
هیچ عقل سلیمی از ما نمی پذیرد که مانند دشمنان اسلام و دین، عمل کنیم و آن وقت با ما رفتار مقابله ای انجام نشود. اینکه لباس ظاهر ما چه مرد و یا زن، خلاف عرف جامعه و دین باشد و بدون هیچ مانعی در جامعه فعالیت کنیم پذیرفتنی نیست. حجاب حکم الهی و قانون جمهوری اسلامی ایران است.
عده ای آمده اند و می گویند: چون مقابل اختلاس، دزدی و رشوه و ... را نمی گیرید مقابل بی حجابی هم نیایستید. این استدلال غلط و سخیف از قول کسانی برخاسته است که در جبهه بی عفتی و بی حجابی سهم خواهی می کنند. از طرف دیگر چشم هایمان را باید باز کنید تا ببینیم که در بسیاری از دادگاه ها تا چه اندازه با اختلاس گران و دزدان بیت المال برخورد شده و می شود.
روغن ریخته را صرف فالوورهای مجازی نکنید
واقعه « مهسا امینی» دختر جوانی که در سالن جلسات وزرای تهران دچار حمله قلبی شد و در نهایت پس از ۲ روز بستری جان خود را از دست داد، بهانه کسانی شد که بار دیگر کلید واژه نه به گشت ارشاد را صرف کنند و یا به عبارت دیگر روغن ریخته را صرف دنبال کنندگان فضای مجازی خود سازند.
دشمنان از تلاش های ضدفرهنگی سربازان خود ناامید شده است، این ادعا در سکوت محتوای خبری آنان نزدیک به حماسه اربعین حسینی همچنین با راه اندازی من با حجاب ام ولی با حجاب اجباری مخالفم، دیده می شود.
تفنگت را زمین بگذار معنای کمپین من با حجاب ام ولی با حجاب اجباری مخالفم است
به عبارت بهتر باید گفت: «تفنگت را زمین بگذار معنای کمپین من با حجاب ام ولی با حجاب اجباری مخالفم است». از دیگر سو، عده ای می آیند با صورت انگاری دانای کل می گویند: جامعه را دوقطبی نکنید!!!
در پاسخ به این شبهه باید بگوییم که آن فرد خطاکاری که با جُرم خود، دیگران را دچار انحراف می کند، جامعه را دوقطبی کرده است، چرا که علنی بر گناه خود اصرار می کند.
راه جلوگیری از دوقطبی جامعه اقتدار پلیس است
وقتی دستگاه های تربینی و فرهنگی کم می گذارند، نیروی انتظامی و پلیس مجبور به عملکرد قانونی و اعمال قانون است. پلیس برای جریمه اقدام می کند. این بخش آخر کار است به عبارتی پلیس تاوان انجام ندادن وظائف نهادهای فرهنگی را به دوش می کشد.
راه جلوگیری از دوقطبی نشدن جامعه اقتدار پلیس است نه برخورد سلبی با مأموران انتظامی. وقت آن رسیده که جامعه روشنفکر با توجه به جامعه شناسی فرهنگی در عصر رسانه و مدرنیته، کم حجابی و بی عفتی را که زمینه ناامنی و از هم پاشیدن خانواده ها می شوند را تحلیل و تبیین کنند. نه آنکه با ژست دانای کل شعار «جامعه را دوقطبی نکنید» سر دهند.
نظر شما