علامه حسن زاده آملی عارف ذوفنون یا عارف به معنای حقیقی بود/ کار عارف، فرار از ملک و رسیدن به ملکوت است

آیت الله رشاد گفت: عرفان اهل بیتی که علامه کسب کرده بود، عرفان جامعی بود و باید برای کسب آن از همه ابزارها استفاده کنیم. کار عارف، فرار از ملک و رسیدن به ملکوت است

به گزارش گروه اندیشه خبرگزاری شبستان،مراسم نخستین سالگرد رحلت علامه حسن زاده آملی«علامه ذوالفنون» برگزار شد و آیت الله علی اکبر رشاد، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در بخشی از این مراسم با اشاره به عارف بودن علامه حسن‌زاده آملی گفت: وی علامه و حقیقتا ذوفنون بود. او علوم حصولی را در ذهن خود ذخیره نکرده بود. علامه عارف و اهل سلوک بود.

 

وی ادامه داد: او عارف ذوفنون یا عارف به معنای حقیقی بود. عارف تک ساحتی عارف نیست و بشر عادی نمی‌تواند فقط از یک منبع معرفت برخوردار باشد و به همه حقایق دست پیدا کند و این کار فقط از معصومین برمی‌آید. کار انسان‌های عادی این است که که همه حقایق را از مسیر همه منابع کسب کنند؛ یعنی از فطرت، عقل، کتاب و سنت  و شهود که همه مصدرشان ساحت الهی است و منبع الهی دارند و جز خدا نمی‌تواند کسی علم و معرفت را ایجاد کند و همه علوم ازساحت الهی به سپهر انسانی تنزل می‌کند.

وی افزود: علامه عارف به عرفان نظری بود، مفسر و عارف بودند و حتی به علوم ملکی و فیزیک هم عارف بودند؛ یادم است یک روز برای نماز ظهر در منزل وی بلند شدیم. علامه دست بر دوش من گذاشت و گفت حال الان رو به روی کعبه هستی. ایشان عارف بودند. ادیب فارسی و عرب بودند و یک ادیب بزرگ بود و اگر فقط ادیب بودنش را در نظر بگیریم یکی از بزرگترین ادبای تاریخ معاصر خواهد شد.

آیت الله رشاد خاطر نشان کرد: علوم جدید تک منبعی است و فقط به حس و تجربه اکتفاء می‌شود؛ در صورتی که منبع نیستند. تک منبع بودن علم آفت علم جدید است و در عرفان متعارف هم آفت است و عرفان اهل بیتی که علامه کسب کرده بود، عرفان جامعی بود و باید برای کسب آن از همه ابزارها استفاده کنیم. کار عارف، فرار از ملک و رسیدن به ملکوت است و بناست که به آیات بی‌نهایت راه پیدا کند و این می‌شود که برای عرفان باید از همه منابع استفاده کنیم.

 

علامه حسن‌زاده آملی، برهان، عرفان و قرآن را باهم آشتی داد 

بنابراین گزارش در ادامه این مراسم غلامرضا اعوانی استاد فلسفه ضمن بیان خاطراتی از علامه در خصوص ویژگی عالم ربانی بیان کرد: عالم ربانی با توجه به آیه مَا کَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُؤْتِیَهُ اللَّهُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُوا عِبَادًا لِی مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَٰکِنْ کُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِمَا کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتَابَ وَبِمَا کُنْتُمْ تَدْرُسُون است که خداوند خطاب به علمای بهود توصیه می‌کند که در تعلیم ربانی باشید و در درس‌ خواندن و میزان در دین است و علمای دین باید وارث انبیاء باشند. در فقه به کسی که قرابت نداشته باشد، ارث تعلق نمی‌گیرد و باید در علوم الهی هم قرابتی میان عالم و انبیاء باشد؛ وگرنه وارث نیست. عالم ربانی وارث اخلاق نبوی است و مانند بیداری است میان خفتگان که به حق بیدار است.

اعوانی گفت: صفت استادی بی‌معنا شده است و دیگر کسی نمی‌رود زانو بزند در برابر استاد تا یاد بگیرد. البته کتاب علم است، اما علم غیر زنده؛ در صورتی که استاد همه مشکلات در برابر تو را می‌گشاید و علامه حسن‌زاده آملی، برهان، عرفان و قرآن را باهم آشتی داد و همه را واحد معرفی کرد.

 

 

 

کد خبر 1217771

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha