به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان؛ امام رضا عليه السلام را پرهيزگاري ميدانند كه مكرر به زيارت خانه خدا و انجام مناسك حج و عمره ميرفتند، ايشان به زيارت قبر پيامبر صلي الله عليه و آله علاقه فراواني داشتند، بالاي قبر پيامبر صلي الله عليه و آله ميرفتند و خودشان را به قبر شريف ميچسبانيدند، در كنار قبر پيامبر صلي الله عليه و آله شش يا هشت ركعت نماز ميخواندند در ركوع يا سجده سبحان الله سه بار يا بيشتر ميگفتند، زماني كه نمازشان تمام ميشد به سجده ميرفتند آن قدر سجده را طولاني ميكردند كه عرق ايشان روي ريگهاي مسجد ميريخت، صورت مباركشان را روي زمين يا خاك مسجد ميگذاشتند. لذا در این خصوص با حجت الاسلام سید ابراهیم میر عباس زاده، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان اردبیل گفتگویی انجام دادیدم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.
امام رضا (ع) چه توصیه ای به فرزندشان امام جواد (ع) داشتند ؟
حضرت علاقه خاصی به امام جواد (ع) داشتند، چون ایشان را مولودی پر برکت می نامیدند. خداوند وی را در دوران کهولت سن به امام رضا (ع) عنایت فرمودند ولی توصیه حضرت به فرزندشان هدایت مردم بود. فرمودند: «لا یَکُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتّی تَکُونَ فیهِ ثَلاثُ خِصال:1 سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ. 2 وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِیِّهِ. 3 وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِیِّهِ. فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَکِتْمانُ سِرِّهِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِیِّهِ فَمُداراةُ النّاسِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِیِّهِ فَالصَّبْرُ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ.(1) مؤمن، مؤمن واقعی نیست، مگر آن که سه خصلت در او باشد: سنّتی از پروردگارش و سنّتی از پیامبرش و سنّتی از امامش. امّا سنّت پروردگارش، پوشاندن راز خود است،امّا سنّت پیغمبرش، مدارا و نرم رفتاری با مردم است، امّا سنّت امامش، صبر کردن در زمان تنگدستی و پریشان حالی است.
مودت با مومنان و مدارا کردن با مردم از خصلت های نیک اسلامی انسانی است. انسان ها در موقعیت های گوناگون شاید رفتارهای نادرستی داشته باشند و اشتباهاتی بکنند. از این رو می بایست با مردم کنار آمد و سخت گیری نکرد. این که بخواهیم نسبت به مردم سخت گیری کنیم ومته روی خشخاش بگذاریم و گیر بدهیم کاری ضد اخلاقی انجام داده ایم. سنت و سیره عملی پیامبر (صلی الله و علیه وآله) این گونه بود که حتی نسبت به منافقان و دشمنان و مخالفان خود کوتاه می آمد وبا آنان مدارا می کرد که گویی چیزی از آن نمی داند و حرف های نادرست ایشان را گوش می داد و گاه با آن که می دانست دروغ می گویند ولی به همان ظاهر کلام ایشان بسنده می کرد به طوری که ایشان را به تحقیر و استهزاء و تمسخر اذن» می گفتند.
امام رضا(ع) در زمانه ای زندگی می کردند که جامعه با تشتت آرا، ورود اندیشه های غیراسلامی و به نوعی اختلاف میان فِرَق همراه بود، در مورد نوع مواجهه حضرت(ع) با این مسایل و شبهات توضیح بفرمایید.
روزگاری كه امام رضا(ع) می زيست مسائل علمي خاص رونق يافته و با امور سياسي و اجتماعي به هم تنيده بود. شبهات فراونی به سبب ترجمه آثار دیگر ملل وارد دانش های اسلامی شده بود که نیاز به پاسخگویی داشت عقاید مردم در معرض تاراج جدی بود؛ از توحید تا قرآن همه با شبهات مختلف مورد حمله بود بسیاری از دانشمندان از نظر عقیده به لغزش افتاده بودند و این جریان در اندیشه اسلامی و مبانی فکری تاثیر بسیار ناشایست و خطرناکی ایجاد کرده و در این جو تنها کسی که قادر به پاسخ گویی به این شبهات با استفاده از ابزارهای موجود بود، حضرت امام رضا(ع) بود.
امام رضا(ع) به دلیل به وجود آمدن چندین فرصت مناسب در زمان خلفای عباسی توانستنددر نشر تمدن و آثار علمی و اخلاقی گام های بزرگی بردارند، نخستین فرصت در زمان خلافت هارون الرشید ایجاد شد، با توجه به اینکه امام موسی جعفر (ع) را به شهادت رسانده بودند لذا به امام رضا(ع) تعرضی نکردند بر همین اساس حضرت یک آزادی نسبی برای فعالیت های خود بدست اوردند.همچنین اختلاف بین امین الرشیدو مامون الرشید فرصتی دیگری برای فعالیت حضرت ایجاد کرد،.نکته دیگر اینکه مأمون بیشتر از خلفای پیش از خود به مسائل عقلی و فلسفی علاقه داشت و علما را از نقاط مختلف گرد میآورد و حتی در بیتالحکمه کتابهایی را از علوم مختلف ترجمه میکرد.
در خصوص ویژگی های اخلاقی و رفتاری امام رضا(ع) توضیح دهید؟
امام رضا (ع) تجلی گاه صفات جلالیه و جمالیه الهی است و رفعت و مهربانی از ویژگی های خاص این امام بزرگوار می باشد که نه تنها انسان ها از هر مذهب و اقوام بلکه مامنی بود برای حیوانات بی پناه مانند ضامن آهو. امام رضا عليه السلام را پرهيزگاري ميدانند كه مكرر به زيارت خانه خدا و انجام مناسك حج و عمره ميرفتند، ايشان به زيارت قبر پيامبر صلي الله عليه و آله علاقه فراواني داشتند، بالاي قبر پيامبر صلي الله عليه و آله ميرفتند و خودشان را به قبر شريف ميچسبانيدند، در كنار قبر پيامبر صلي الله عليه و آله شش يا هشت ركعت نماز ميخواندند در ركوع يا سجده سبحان الله سه بار يا بيشتر ميگفتند، زماني كه نمازشان تمام ميشد به سجده ميرفتند آن قدر سجده را طولاني ميكردند كه عرق ايشان روي ريگهاي مسجد ميريخت، صورت مباركشان را روي زمين يا خاك مسجد ميگذاشتند.
به طوري كه در زمان ايشان و نه بعد از آن، كسي به اين درجه نرسيد حتي زاهدترين افراد. نكته مهم ديگر اين كه امام رضا عليه السلام بسياري از اوقات شبانه روز به درس و بحث مشغول بودند، فقه و علوم محمدي را به شاگردانشان درس ميدادند زيرا ايشان درس را نمونهاي از ذكر و عبادت ميدانستند و زماني كه از درس دادن فارغ ميشدند به ذكر گفتن خدا ميپرداختند. اباصلت ميگويد: من در سرخس به خانهاي كه حضرت را تحت نظر گرفته بودند رفتم، از نگهبان اجازه گرفتم او گفت: حالا موقع رسيدن به حضور ايشان نيست. گفتم: چرا؟ گفت: امام (عليه السلام) در هر شبانه روز هزار ركعت نماز ميخواند و از نماز، يك ساعت پيش از ظهر و نزديك غروب فارغ ميشوند و همه اوقاتشان در جاي نماز نشسته و مشغول مناجات خدا ميشود. اباصلت به نگهبان ميگويد در همين موقع اجازه بگير.
اتفاقا اجازه گرفتند من در همان حال كه ايشان انتظار نماز را داشتند به حضورش شرفياب شدم. اهميت امام به نماز در سيره عملي ايشان كاملا مشهود است. نقل شده است روزي ايشان با بزرگان اديان مختلف مناظره داشتند و سخنان زيادي بين امام (عليه السلام) و حاضران رد و بدل ميشد، جمعيت زيادي در آن مجلس حاضر بودند. زماني كه ظهر شد امام فرمودند: وقت نماز است. يكي از حاضران كه عمران نام داشت گفت: سرورم سخنانمان را قطع نكن كه دلم آزرده ميشود شايد اگر سخنانتان را ادامه دهي مسلمان شوم، ايشان فرمودند نماز ميخوانيم و برميگرديم امام برخاستند و نماز خواندند.
از ديگر ويژگيهاي آن حضرت اين بود كه هر دعايي را كه شروع ميكردند صلوات بر محمد و آل او ميفرستادند در نماز يا غير نماز بسيار صلوات ميفرستادند، شبها موقعي كه ميخواستند بخوابند قرآن تلاوت ميكردند، موقعي كه به آيهاي ميرسيدند كه در آن از بهشت و دوزخ سخن ميگفتند گريه ميكردند و ميفرمودند: «پناه ميبرم به خدا از آتش دوزخ»، آن حضرت هر سه روز يك بار تمام قرآن را تلاوت ميكردند و ميفرمودند: «اگر خواسته باشم قرآن را در كمتر از سه روز تمام كنم ميتوانم ولي هيچ آيه را نخواندم مگر اين كه در معني آن آيه فكر كنم، و درباره اين كه آن آيه در چه موضوع و در چه وقت نازل شده، از اين رو هر سه روز قرآن را تلاوت ميكنم.»
ايشان بسيار صدقه پنهاني ميدادند و اموال خويش را بين نيازمندان تقسيم مينمودند. روايت شده كه ايشان يك سال تمام ثروت خود را در روز عرفه بين نيازمندان تقسيم كردند. فردي به ايشان گفت: اين گونه بخشش، ضرر است. حضرت فرمودند: اين گونه بخشش ضرر و زيان نيست بلكه غنيمت است، هرگز چيزي را كه به وسيله آن طلب اجر و كرامت ميكنيد، غرامت و ضرر به شما نياور. نقل شده كه ايشان در مجلسي با ياران خود مشغول صحبت كردن بودند، جمعيت زيادي در آن مجلس حضور داشتند كه ناگهان مردي بلند قامت و گندمگون وارد مجلس شد و به حضرت سلام كرد و گفت: من مردي از دوستان پدران و نياكان شما هستم. از حج برميگشتم كه خرجي خود را گم كردم، اگر شما به من كمك نمائيد تا به وطنم برسم پولي كه شما به من ميدهي، از طرفتان صدقه خواهم داد. حضرت فرمودند: بنشين. بعد از مدتي كه جمعيت پراكنده شدند و جز عدهي كمي باقي نماندند امام به اتاقشان ميروند و بعد از مدت كمي بازگشتند و دستشان را از بالاي در بيرون آوردند و پرسيدند آن مرد كجاست؟ مرد جواب داد من در حضور شما هستم. ايشان فرمودند: اين دويست اشرفي را بگير و خرج كن، لزومي ندارد كه از طرف من صدقه بدهي از نزد من خارج شو تا ترا نبينم و تو نيز مرا نبيني.
نظر شما