تفکرات عقل گرایی در دوره امام رضا(ع) توسعه یافت/ حضرت با مسلمان و غیر مسلمان مدارا  می کردند

حجت الاسلام الله اکبری با بیان اینکه در خراسان یک محیط عقل گرایی حاکم بود گفت: اغلب مناظرات حضرت در مرو مناظرات علمی و عقلی و پیرامون مسایل اساسی اندیشه ای بشر است که در خصوص آفریننده، صفات آفریننده، لزوم بعثت انبیا و معاد می باشد.

به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، در دوره عباسيان بيان مسائل كلامي و عقلي و فلسفي پر رونق و گرايش عمومي در جامعه به عقلگرايي بيشتر بود. معتزله در اين بستر اجتماعي شکل گرفت، و مورد حمايت خليفه عباسي واقع شد، اين گرايشات جامعه را نيز تحت تأثير قرار مي داد تا مردم نيز به اين علم گرايش داشته باشند. امام رضا عليه السلام نيز در اين دوره شيعه را از جهات تعقل تقويت مي كرد از عبدالسلام هروي نقل شده كه به مامون اطلاع دادند امام رضا مجالس كلامي تشكيل داده و بدين وسيله مردم شيفته آن بزرگوار مي شوند مامون به محمد بن عمر طوسي ماموريت داد تا مردم را از مجلس آن حضرت طرد نمايد پس از اين قضيه امام به مامون نفرين كرد و فرمود: (خدايا) اي پديد آورنده زمين و آسمان و... كسي كه شيعه مرا از درم راند از او انتقام بگير. لذا در این خصوص با حجت الاسلام دکتر « محمد الله اکبری»، رییس پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت و گویی انجام دادیم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.

 

امام رضا (ع) چه نقشی در شکوفایی تمدن اسلامی داشتند؟

امام رضا (ع) یک نقش در دوره حیات خود و یک نقش هم بعد ار رحلت خود در شکوفایی تمدن اسلامی دارند.با توجه به اینکه مقبره علی ابن موسی الرضا (ع) در خراسان قرار دارد لذا وجود مقدس ایشان نقش مهمی در به وجود آمدن این شهر داشت. لذا  فرمایشات و اندیشه های امام در محافل تشیع بسیار اثرگذار بود. امامت امام رضا (ع) حدود 21 سال (183 هجری تا 203 هجری) به طول انجامید. حضرت حدود 18 سال از دوره امامت خود را در مدینه و سه سال را در خراسان سپری کردند. محیط زندگی ایشان در این دو مکان بسیار متفاوت بود، اولا در مدینه یک سری از علمای اهل حدیث و اهل علم بودند که اعتقاد داشتند از لحاظ علمی چیزی کمتر از امام رضا (ع) ندارند و با توجه به اینکه بیشتر مردم مدینه اهل تسنن بودند لذا بیشتر مراجعان این شهر که مسافران و یا حجاج بودند به امام رضا (ع) مراجعه می کردند . از سوی دیگر مردم مدینه نقل گرا بودند و در زمان مراجعه منتظر این بودند که آیه ای از قرآن خوانده شود و یا حدیثی از پیامبر(ص) بیان شود. نقل گرایان کمتر اهل کنجکاوی و سوال های پیاپی بودند به این جهت میراث علمی که از حضرت در آن 10 سال باقی مانده اولا بسیار کم است ثانیا بیشتر این مطالب، مطالب نقلی (نقل امام رضا از پیامبر (ص)، امام علی (ع)، امام صادق (ع) و امام کاظم (ع)) است.

 

 تفکرات عقل گرایی در عصر امام رضا(ع)  چگونه توسعه پیدا کرد؟

با توجه به اینکه در خراسان یک محیط عقل گرایی حاکم بود و  این شهر دارای مردمی با فرهنگ متسامح بودند، یعنی با ادیان و مذاهب مختلف سازگار شده بودند لذا از این رو تعصب آنچنانی به یک دین یا مذهب نداشتند. در واقع یک دین و مذهب دیگر را به راحتی در محیط می پذیرفتند. از سوی دیگر خردگرایی در خراسان وجود داشت و خردمندانی در باب فلسفه، نجوم و علم کلام وجود داشت لذا برخلاف مدینه در خراسان خردگرایی و عقل گرایی رایج بود؛ بر همین اساس وقتی یک فرد خراسانی در مورد مسئله ای از یک عالم  سوال می کرد فقط به یک سوال بسنده نمی کرد بلکه سوالات پی در پی می پرسید برخلاف مردم مدینه که به یک سوال اکتفا می کردند، در واقع گفت و گوی علمی در خراسان بسیار زیاد بود لذا این زمینه خردگرایی و عقل گرایی در خراسان وجود داشت به گونه ای که حتی مامون هم که قبلا والی خراسان بود خود نیز متمایل به عقل گرایی بود، مربی ها و اساتید او ایرانی بودند. او هم یک روحیه عقل گرایانه و خردگرایانه داشت و اهل علم بود.

 

بنابراین محافل علمی را که توسط مامون تشکیل می شد، بیشتر مباحث مناظره ها و گفت و گوهای علمی مباحث عقلی بودند؛ بنابراین وقتی امام رضا (ع) وارد چنین محیطی شدند، یک فرصت بسیار خوبی برای حضرت ایجاد شد که مطالب و علمی را ارایه دهد که تاکنون زمینه بروز و بیان اش فراهم نشده بود، چون تا قبل از آن در مدینه حضور داشتند و مدینه هم از یک فضای نقل گرایی برخوردار بود لذا اغلب مناظرات حضرت در مرو مناظرات علمی و عقلی و پیرامون مسایل اساسی اندیشه ای بشر است که در خصوص آفریننده، صفات آفریننده، لزوم بعثت انبیا و معاد می باشد. در واقع سوال های اساسی ای است که یک انسان عالم یا متفکر با آن روبرو است را شامل می شود.

 

اگر یک مقایسه ای با این سه سال و آن 18 سال داشته باشیم به این صورت است که در این سه سال بیشتر گفت و گوها و فرمایشات امام (ره) عقلی و عقل گرایانه است و آن 18 سال بیشتر نقل گرایانه می باشد. منظور این نیست که در این سه سال هیچ نقلی وجود ندارد یا در آن 18 سال هیچ عقل گرایی ای وجود ندارد بلکه عقل گرایی کمتر است اما در این سه سال به لحاظ صدور حدیث و حجم احادیثی که حضرت بیان کردند از آن 18 سال بیشتر است، یعنی حجم زیادی از فرمایشات حضرت، در این سه سال بروز کرده و زمینه ای برای حرف زدن حضرت فراهم شده است. مراجعه کنندگان به حضرت بسیار زیاد بودند، تعداد زیادی از آنها نامسلمان بوده و سوالات زیادی از خلیفه داشتند ولی خلیفه همه آنها را به ولیعهد خود امام رضا (ع) ارجاع می دادند.

 

بارها و بارها حضرت در مناظرات علمی-عقلی خود با زرتشتی ها، بودایی ها، هندوها، مسیحی ها و یهودی ها مناظره و گفتگو داشتند، مناظراتی که فراتر از یک مذهب و دین بوده و به مسایل اساسی انسانی مربوط  می شد لذا در همه این مناظرات امام حرف اول را زدند و طرف مقابل قانع شده و سکوت کرده و دیگر سوالی برایش باقی نمانده است لذا آن فضایی که در خراسان به وجود آمد، حتی متفکران مسلمان و افراد مدعی در علم کلام و فلسفه نزد حضرت آمده و می گفتند ما شبهات و سوالاتی داریم که تاکنون هیچ کس پاسخ نداده است، لذا آمدند پاسخ شنیدند و مرید حضرت شدند. در واقع امام در خراسان زمینه ای برای بروز اندیشه های تازه خود یافت که تا به حال فرصت بروز پیدا نکرده بودند؛ بنابراین این آرا و اندیشه ها ذهن متفکران مسلمان را بازتر کرد و آن فضا را به یک نوع شکوفایی رساندند.

 

در واقع موتور پیشران تمدن، اندیشه های حق گرایانه است. اندیشه های عقلی حصار تعبد علمی را می شکنند، چون تعبد علمی در جاهایی موجب ایجاد حصار می شود و این حصار سبب عدم رشد و توسعه این اندیشه ها می شوند لذا آن چیزی که حضرت عرضه کردند، باعث شکسته شدن فضای نقدگرایی و باز شدن راه تعبد علمی شدند تا اینکه فضای اندیشه ای و آزاداندیشی بروز کرد، هرچند موانعی هم بر سر راه حضرت وجود داشت و در فرصت های پیش آمده نمی توانستند هر چیزی را عرضه کنند ولی همان فرصتی که در این سه سال پیش آمد، امام داشته هایی از دانش را عرضه کردند که در مدینه چنین فرصتی برای عرضه را نداشتند.

 

بهترین درس و الگویی که ما می توانیم از علی بن موسی الرضا (ع) برای جامعه امروز بگیریم، چیست؟

مهمترین درسی که ما می توانیم از حضرت بگیریم، این است که با دعوت از علما و صاحب نظران  به بررسی مباحث علمی و عقلی حضرت بپردازیم و اقدامات لازم را در جهت الگوگیری از این امام بزرگوار انجام دهیم. حضرت در این محیط جدید، فضای باز علمی را ایجاد کردند که هیچ وقت کسی را به خاطر سوالش تخطئه نکرد. دستور دستگیری یک سوال کننده و منتقد را ندادند. افرادی بودند که منکر خدا و معاد بودند ولی امام به گونه ای به استدلال آنها گوش می کردند که آنها گمان می کردند که حضرت تسلیم استدلال آنها شده است بعد از آن حضرت شروع به پاسخ دادن سوالات آنها می کردند در واقع موردی وجود نداشت که کسی قانع نشده از نزد حضرت برود، لذا امام با یک مدارا و تسامح حداکثری افراد مسلمان و غیر مسلمان را قانع می کردند و هیچ برخورد سخت و خشنی از حضرت در این مناظره ها گزارش نشده است.

 

لذا حضرت با تمام توجه و دقت به سوالات افراد گوش می کردند، سپس شروع به صحبت کردن می نمودند به گونه ای که مسلمانان بارها اقرار کردند که « اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ»، (خداوند بهتر می دانسته که رسالتش را به چه کسی واگذار کند). حضرت هم در زمینه سیاسی و هم در زمینه علمی با عفو و بخشش برخورد می کردند و با وجود اینکه شرط کرده بودند که کسی را مجازات نکند و دستوری ندهد اما خیلی وقت ها از مامون درخواست می کرد که از تقصیر آنها بگذرد و معمولا جمله ای را تکرار می کردند که وقتی قدرتمندی، عفو و گذشت اثر بیشتری دارد تا تنبیه و انتقام. با وجود اینکه مامون شورشیان را مجازات سختی می کرد ولی در این سه سال یک مورد هم دیده نشده بود که بخواهد کسی را مجازات کند.

 

همه ادیان از گفتگو با حضرت لذت می بردند و با خوشحالی از نزد حضرت بیرون می رفتند نه با تنفر، در هیچ یک از مناظرات حضرت با اقلیت های مختلف تنفری مشاهده نشده است لذا همه اینها می توانند برای مردم  جامعه ما الگو و درس مهمی باشند.

 

 

 

 

 

 

 

 

کد خبر 1219146

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha