به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از «العالم» ،حضور تظاهرکنندگان و البته معترضین تاآنجا که به خشونت مادی و جانی منجر نشود نه تنها مردود نیست که از دیدگاه جمهوری اسلامی هم قابل فهم و هم پذیرفتنی است. در این میان مبادرت به اعمال خشونتآمیز از سوی عدهای خاص و با اهدافی معین البته نه در ایران که در هیچ کجای دنیای دموکرات و مردمسالار تحمل پذیر نیست و مدعیان اصلی ضرورت برخورد با برهم زنندگان آرامش و امنیت جامعه، توده مردم هستند.
در شرایط کنونی افزون بر معترضین به درگذشت مهسا امینی، مخالفان نظام از یکسو و گروههای تروریستی و مسلح معاند ازدیگر سو نهایت سعی خود را در ماهیگیری از آب گل آلود بکار بستهاند. تحمیل کشته بر جامعه ایرانی در خلال ناآرامیها، بنظر راهکاری است که این گروهها آن را تنها راه باقیمانده برای مبارزه و مقابله با نظام تفسیر کرده و عملیاتی میکنند.
نمونه بارز این مساله اقدام سازماندهی شده صورت گرفته در زاهدان در روز جمعه گذشته است، سوال اساسی و البته قابل تامل در این باب آن است که اصرار بر اینچنین روش خونینی در مبارزه با نظام جمهوری اسلامی چرا باید از سوی آنانی صورت بپذیرد که در بیرون ایران نشستهاند و در کمال آرامش و امنیت برای تحقق اهداف خود از جان و مال ایرانیان هزینه میکنند؟
"ایران اینترنشنال" سعودی که بنظر میرسد با هزینه سعودی دقیقا برای چنین روزهایی تاسیس شده است این روزها از "خیزش جهانی ایرانیان" سخن میگوید و با استفاده از شبکهای پر تعداد از خبرنگاران در جای جای دنیا میکوشد تا آنچه خیزش جهانی علیه جمهوری اسلامی مینامد را باور پذیر نشان دهد. در این میان مبادرت به انتشار تصاویری از داخل ایران بشکلی پر حجم و هدفمند در واقع به بستری برای تامین آذوقه تبلیغاتی رسانه های بیگانه و بویژه سعودی علیه ایران تبدیل شده است.
همگی بخاطر دارند که یکی از مجریان ارشد این شبکه در بیان دلایل جابجایی خود از بیبیسی فارسی و پیوستنش به ایران اینترنشنال رسما اعلام کرد هرکجا به من بیشتر پول بدهند آنجا کار خواهم کرد، معنای این کلام آن است که این روزها راه تامین معاش این افراد عمیقا با خون و جان ایرانیان پیوند خورده است.
در حالی که ایران اینترنشنال سعودی بزعم خود از خیزش عمومی ایرانیان سخن میگوید "برادان بزرگتر" این شبکه یعنی "العربیه" و"الحدث" بی انکه حتی نیم نگاهی به پرونده حقوق بشر ستیز رژیم سعودی داشته باشند این روزها میکوشند تا پروژه "چندقطبی سازی ایرانیان" را پیگیری کنند.
بر این اساس این شبکه ها از زاویه گرفتن ترکهای ایران با نظام اسلامی، کردهای ایرن با این نظام، ارتشیان کشور با جمهوری اسلمی و ... سخن میگویند.
درحالی که وزیر کشور ایران امروز جمعیت حاضر در خیابانها را در اوج تحریک رقمی حوالی 45 هزار نفر اعلام کرد معلوم نیست این رسانه ها چگونه از این رقم رسمی مساله قطبی سازی جمعیت هشتاد و چند میلیونی جمعیت ایران را استنتاج کرده اند؟
البته روشن است که رسانههای سعودی اصرار دارند با بزرگنمایی اغتشاشات در ایران و پیگیری و برجسته سازی تعداد کشته ها در این اغتشاشات آن را به دستاویزی برای پاک کردن و سفید نمایی پرونده ولیعهد تازه نخست وزیر شده این رژیم تبدیل کنند تا بهنگام بر تخت نشستن او حداقل توجیهی برای افکار عمومی سعودی و جهان در قتل خاشقچی، اعدام یکروزه 81 نفر مخالف سعودی، پرونده های ریز و درشت ضدیت رژیم سعودی با آزاد اندیشان و دگر اندیشان مملکتشان و... فراهم آورند.
شاید همین امروز اگر نخست وزیر تازه به تخت نشسته سعودی رسما دلایل فرار "ناصر عوض القرنی" و پناه بردنش به یک منطقه امن از شر اره بن سلمان را رمز گشایی کند یا از سرنوشت نامعلوم پدر ناصر و دیگر دربند ماندگان اعتقادی و اندیشگی سعودی سخن بگوید و یا... آنگاه بتواند ادعا کند که تبلیغات نسخه های فارسی و عربی پر حجم رسانهای آنها در منطقه و جهان گوشهایی شنوا را مخاطب خود دارند.
هرچند انتظار رفتاری دموکرات از نظامی قبیلگی اساسا تکلیف به محال است.
نظر شما