به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، امام صادق (علیه السلام) در روز ۱۷ ربیع الاول سال ۸۳ هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشود. پدر گرامی آن حضرت، امام محمد باقر (علیه السلام) و مادر ارجمندش ام فروه، دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر است. نام شریفش جعفر و لقب معروفش صادق و کنیه اش ابوعبدالله است. لقب رییس مذهب شیعه، بدین جهت برای امام ششم شیعیان شهرت یافت که معارف شیعی در دوران ایشان و در سایه تعالیم حضرتش، فرصت انتشار یافت. به مناسبت سالروز ولادت امام جعفر صادق(ع) در گروه قرآن و معارف ترتیب گفت و گویی را با حجت الاسلام والمسلمین امیر علی حسنلو استاد حوزه ومدیر گروه تاریخ وسیره مرکز مطالعات وپاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه را داده ایم که در ادامه مشروح آن را می خوانید:
چرا مذهب شیعه به عنوان مذهب جعفری شهرت یافته است؟
معاصر امام صادق(ع) عباسیان برای منحرف کردن ذهن مردم از اهل بیت (ع) ودور داشتن آنان از اهل بیت(ع) که مصدر اصلی احکام اسلام بودند به جعل و ساختن فقهای درباری ومفتیان وابسته پرداختند تا هم مشروعیت خود را تامین نمایند و هم در مقابل دستگاه امامت که معادن علوم الهی ومفسر کتاب خدا بودند افرادی را در جامعه بعنوان فقیه معرفی نموده تا بر طبق میلشان فتوا بگیرند ومردم را از اهل بیت دور نمایند وشخصیت امام را تحت الشعاع دیگر شخصیت ها قرار دهند و این خلفا قصد داشتند درهای اهل بیت را به روی مردم بسته ودرهای دیگر بگشایند وافکار مردم را با آمال وسیاست خود تغییر دهند؛ لذا مذاهب مختلف فقهی و حدیثی وکلامی در این دوران با حمایت منصور عباسی شکل می گیرد؛ امام صادق (ع) نیزبا تربیت شاگردانی فقه ناب اسلام را ترویج داد وخود حضرت در فقه واحکام به تاسیس مکتب فقهی همت نمود؛ از اینرو مذهب فقهی ومکتب امام به فقه جعفری که ریشه در فقه نبوی وعلوی داشت معروف شد در مقابل مکاتب فقه ای دیگر با برجستگی نمایان گردید.
امام صادق چگونه مبانی و اندیشه هاي فکری و گفتمانی شیعه را احیا کردند؟
به قدرت رسیدن عباسیان؛ انتقال قدرت از اموی به عباسی؛ تکون وخیزش کانون ها و نهضت های علمی در ممالک اسلامی، عصر امام صادق عليهالسلام، دوران جنبش فکري و فرهنگي وبروز مکاتب علمی بود. در آن زمان، شور و شوق علمي بي سابقه اي در جامعه اسلامي به وجود آمده بود و علوم مختلفي اعم از علوم اسلامي همچون: علم قرائت قرآن، علم تفسير، علم حديث، علم فقه و علم کلام، يا علوم بشري مانند طب وبهداشت و تغذیه، فلسفه، نجوم، رياضيات و... مشتاقان بسياري داشت، به طوري که هر کس متاع فکري خود را به بازار علم و دانش عرضه ميکرد؛ شهرت علمی و برحستگی علمی امام صادق علیه السلام ، دراین فضا جویندگان علم را به مدینه وحلقه درس امام صادق جذب می نمود.
ظهور فرقه های گوناگون و موضع علمی امام ومناظره بارهبران این فرق و چیره شدن برآنان ؛ شیوع شبهات دینی در ممالک اسلامی - پاسخگوی امام و فر ستادن شاگردان برای پاسخگویی؛ تنش های سیاسی قدرت و قیامهای سیاسی علیه امویان وعباسیان و ظهور مکاتب ونحله های فقهی در مدینه ومرکزیت خاص مدینه در علم به خاطر حضور امام و دانشگاه بزرگ امام، لذا دانشمندان اهل سنت از کوفه وبصره و بلاد دیگر به مدینه می شتافتند. اینها همه از دیگر ویژگی های عصر امام صادق(ع) بود.
این شرایط اقتضائاتی داشت و تهدید وفرصتی برای پیروان اهل بیت وجمیع مسلمانان بود که تدابیر فرهنگی و سیاسی امام صادق علیه السلام دراین دوران ضمن اینکه مکتب اهل بیت (ع) را انسجام خاص بخشید ودین را احیا نمود در مقابل افکار التقاطی اموی وعباسی مبانی مکتبی شیعه واسلام اصیل را جدا نمود ، از نظر غنای محتوایی وعلمی دوران طلائی را رقم زد همین قید سبب می شود که مبانی امامیه مشخص شود؛ لذا پس از این دوران رونق وشکوفایی که در تمدن اسلامی شاهد هستیم و شهره است درتاریخ اسلام، تاثیر مستقیمی از این تلاشها دارد که امام باتربیت شاگردان فرهیخته در علوم وگرایشهای مختلف این زمینه رونق وشکوفایی را فراهم وبستر سازی نمود و مبانی عقیدتی و فکری شیعه را از دیگر مکاتب از جمله عباسیان وامویان تفکیک نمود.
امام صادق(ع) چگونه شیعه را از غیرشیعه متمایز کردند؟
صحبت شیعه و غیر شیعه نیست ائمه برای حفظ دین ونجات بشریت مکلف هستن, این اساس حرکت وتکلیف ائمه بوده که در راستای رسالت انبیای بزرگ الهی است؛ لذا امام وقتی در کلاس درس وتدریس قرار گرفت همه آزاد هستند در استفاده از علم امام؛ لذا جهت گیری های امام در تمام ابعاد تبیین کننده مکتب و حفظ اسلام اصیل بود برخلاف تصور عمومي، حرکت امام صادق عليهالسلام، تنها در زمينه هاي علمي خلاصه نمي شود؛ بلکه امام فعاليت سياسي نيز داشت، ولي اين بُعد حرکت امام، بر بسياري از گويندگان و نويسندگان پوشيده مانده است.در بعد سیاسی نیز امام راه مکتب اصیل را با راه التقاطی امویان و عباسیان که منحرف از دین اسلام هستند جدا می کند امام مردم و همه مسلمانان را هدایت می نماید ؛ عباسیان سعی دارند با مکتب سازی مردم را دچار شبهه کنند تاراه اصلی گم شود اما امام با علم و دانشگاهی که تاسیس نمود این راه را حفظ نمود و راه منحرف را جدا کرد .
امام عليهالسلام به منظور تبليغ جريان اصيل امامت، نمايندگاني به مناطق مختلف ميفرستاد. از آن جمله، شخصي از اهل کوفه به نمايندگي از طرف امام عليهالسلام به خراسان رفت و مردم را به ولايت او دعوت کرد. در اين قضيه، فرستاده امام از اهل کوفه، منطقه مأموريت خراسان و محل اقامت امام عليهالسلام مدينه است و اين سه منطقه، وسعت حوزه فعاليت سياسي امام عليهالسلام را نشان ميدهد.؛ امام با مواضع درست علمی از ماهیت و اصل واساس دین پاسداری می نماید.
نگاه امام صادق به بحث وحدت امت اسلامی چگونه بود؟
فعالیت همه اهل بیت(ع) برای ایجاد اتفاق و همدلی امت اسلام است چون عمل به قرآن اولین اصل در راه تبیین دین است سفارشات قرآن به همدلی و پیشگیری از تفرقه روشن است ومهمترین سند دین که ائمه از آن دفاع نموده اند وآنرا صیانت کرده اند قرآن کریم است این آیه کریمه تصریح بر وحدت ودوری از تفرقه امت دارد« وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ كُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ (آل عمران103) وآیات دیگر که درباره وحدت امت است در قرآن زیاد است از یک بعد تمام آیات قرآن جنبه وحدت و اتفاق دارد آیات نماز آیات جهاد در سنگر واحد علیه دشمن چه فرهنگی وچه رزم و دفاع یا احکام دیگر که قرآن بیان می فرماید برای اصلاح اجتماع و حتی رفتار مردم و تکالیف به این منظور است که امت واحده و جامعه متحد تشکیل دهد پس مسیر هدایتی قرآن در تمام ابعاد به سوی وحدت امت است اهل بیت وائمه نیز همین راه را پیموده اند؛ رسول الله برای اولین گام وکاری که درتشکیل حکومت به آن اقدام نمود به محض ورود به مدینه ایجاد اخوت وبرادری بین یاران خود بود واین حرکت بعنوان اصل ویکی از اصول سیره حضرت است که بین مهاجر وانصار ایجاد اخوت نمود تا ریشه تفرقه از دین ودر جامعه خشکانده شود تمام رفتارهای رسول الله در راستای پرهیز از تفرقه است تا آخرین روز حیات پیام غدیر که حضرت حجه الوداع اعلام کرد در همین راستا بود که مردم پیرامون خیمه اهل بیت (ع) وعلم آنان که برگرفته از قرآن است جمع شوند واز تفرقه پرهیز نمایند؛ امیر مومنان (ع) پس از رسول الله علی رغم رفتار نادرست برخی که در سقیفه جمع شدند ، آغاز کننده ی وحدت امت و به شدت در سیره خود از تفرقه که سبب نفوذ دشمنان ورخنه در اسلام بود و اسلام از سوی دشمنان مورد حمله بود به شدت دوری نمود که در خطبه وبیانات حضرت این موضع گیری به صراحت تبیین شده است آن حضرت گامی فراتر نهاد در راستای وحدت وبه خلفای دیگر کمک کرد ومشکلات علمی و دینی را حل می کند و شبهات وارد بر دین که آنان قادر به پاسخ گویی نیستند جواب می دهد اهل کتاب و ملتهای دیگر درباره اسلام تحقیق می کنند و سئوال دارند کسی قادر به پاسخ نیست امام علی برای حفظ دین و وحدت امت همه را جواب می دهد وقتی مدینه از سوی مدعیان نبوت و شورشگران در معرض خطر است علی از حاکمیت دین دفاع می کند ومردم را ترغیب به اطاعت و دفاع از دین می نماید کوچکترین حرکت خلاف وحدت از حضرت سر نزد ؛ همه ائمه از این مواضع با این نگاه از دین حمایت کرده اند واز جهت فرهنگی و علمی وعملی امت را به وحدت دعوت کرده اند؛ حفظ دین بدون همدلی امکان ندارد؛
عصر امام صادق عليهالسلام، عصر شکوفايي فقه، کلام، مناظره و حديث بود و در روزگار آن حضرت، بدعتها، نوآوريها و گمراهيها نيز رواج پيدا کرده بود و اين فرصتي شد تا امام، علم و دانش خويش را آشکار نموده و ريشه گمراهي ها وتفرقه را بخشکاند. نقطه آغاز اختلاف فکر واندیشه است وقتی عباسیان ودیگر خاکمان نا مشروع تمام همت وتلاش خود را به جدائی امت وسیطره حکومت خود پرداختد ائمه سعی کردند با نور علم خود امت را به یک راه ومسیر دعوت نمایند وروشنگری کنند . بنابراین کار ائمه در راستای حفظ وحدت بسیار اصولی وبی مانند است که همان راه قرآن است تبیین محتوای درست دین کار اساسی برای همدل و همفکر کردن و ساختار واحد بخشیدن به جامعه است .
در زمان امامت حضرت صادق عليهالسلام، بنيهاشم در يک آسایش نسبی به دوره های قبل به سر ميبردند که در دوران ديگر امامان، این زمینه ها وجود نداشت ، لذا امام با همت وبا استفاده از ظرفیت زمان وشرایط با تمام توان مذهب اصیل اسلام را به نام مذهب جعفری بنیان نهاد ونهال برومند دین ومکتب اصیل را پرورش داد وبا استناد به سیره اجداد خود واحیای نام وسنن رسول خدا(ص) وامیر مومنان(ع) دین اصیل وناب تحریف نشده و علم واندیشه واقعی اسلام ناب را حیات دوباره بخشید. لذا مکتب جعفری را امام درمقابل مکتب های منحرف که عباسیان بر اساس امیال و هواهای نفسانی خود به آن دامن می زدند مطرح فرمود
یکی از مصادیق روشن وحدت امت که در برجستگی علمی حضرت نمایان ومشهود است شاگردی مذاهب فقهی اهل سنت در محضر حضرت است که امروز نیز برای امت اسلام می تواند بهترین دست آویز ورهنمود وحدت باشد
در رأس اين پيشوايان «ابوحنيفه» قرار دارد، ابوحنيفه (متوفي 150 هـ) كه از معاصران امام صادق -عليه السلام- بوده است، و افتخار به شاگردي امام صادق -عليه السلام- ميكرده و او را استاد بدون واسطة خويش ميدانست. در جامع المسانيد ابوحنيفه كه مشتمل بر 14 كتاب حديث است، رواياتي كه به ابوحنيفه منتهي ميشود جمعآوري شده است؛ و در آن رواياتي وجود دارد كه مضمون آنها دلالت بر استفادة علمي ابوحنيفه نزد امام محمد باقر -عليه السلام- و حضرت صادق -عليه السلام- دارد. ابوحنيفه امام صادق -عليه السلام- را اعلم و افقه از همه ميدانست، و از او نقل شده است كه: «ما رأيت افقه من جعفر بن محمد» «من از جعفر بن محمد (امام صادق -عليه السلام- )فقيهتر نديدم.» و نيز از ابوحنيفه نقل شده است كه ميگفت: «لولا السنتان لهلك نعمان» اگر دو سال نبود «نعمان» (نام ابوحنيفه، نعمان بن ثابت ميباشد) هلاك شده بود.
امام مالك بن انس (م 179 هـ) مؤسس مذهب مالكي نيز از كساني ميباشد كه از محضر امام صادق -عليه السلام- استفاده كرده است. وي در كتاب الموطاء 40 روايت از اهل بيت ـ عليهم السلام ـ نقل ميكند، كه تعدادي از اين روايات مستقيماً از شخص امام صادق -عليه السلام- است و اين دلالت بر استفادة علمي مالك بن انس نزد امام صادق -عليه السلام- ميكند. علاوه بر اينكه اشعار باقيمانده از وي نيز دلالت بر دوستي با اهلبيت ـ عليهم السلام ـ دارد. او دربارة امام صادق -عليه السلام- چنين ميگويد: «هيچ چشمي نديده و هيچ گوشي نشنيده و به قلب هيچ انساني خطور نكرده است كه از حيث علم، عبادت و تقوي برتر از جعفر بن محمد باشد. علاوه بر ابوحنيفه و مالك بن انس عدة زيادي از بزرگان اهل سنّت نيز امام صادق -عليه السلام- را ستودهاند ابن حجر عسقلاني ميگويد: «فقهاء و محدثاني همچون، شعبه، سفيان ثوري، سفيان بن عيينه، مالك بن انس ابن جديح، ابوحنيفه، و حبيب بن خالد، قطان، ابوعاصم، و گروه انبوه ديگري از جعفر بن محمد حديث نقل كردهاند.» جاحظ ميگويد: «جعفر بن محمد، الذي ملأ الدنيا علمه و فقهه، و يقال ان ابا حنيفه من تلامذته و كذلك سفيان الثوري، و حسبك بهما في هذا الباب» كه صريحاً ابوحنيفه و سفيان ثوري را از شاگردان امام صادق -عليه السلام- ميداند و بيان ميكند كه اين دو نفر از مكتب آن حضرت استفاده ميكردند.
جمال الدين ابوالمحاسن بيان ميكند كه: «جعفر بن محمد كه به صابر و فاضل و طاهر ملقّب بود... و ابوحنيفه، ابن جريح، شعبه، سفيان ثوري و سفيان عنيه، مالك و غير از اينها از بزرگان حديث و علم از او حديث نقل ميكنند.» محمود بن وهيب بغدادي در كتاب جواهر الكلام ميگويد: «جعفر بن محمد... و روايت كردهاند از او علماء بزرگي مانند يحيي، مالك بن انس و ابوحنيفه و ديگران» عبدالله شبراوي و محمد الحضرمي نيز ميگويد: «...جعفر الصادق كه از او روايت كردهاند عدّه زيادي، از جمله، مالك بن انس، ابوحنيفه و يحيي بن سعيد و ابن جريح و الثوري» پس اين مطلب يقيني ميباشد كه ائمة مذاهب اربعة اهل سنّت بدون واسطه يا با واسطه از محضر مبارك امام صادق -عليه السلام- كسب علم كردهاند. امام ابوحنيفه (م 150 هـ) مؤسس مذهب حنفي از معاصران آن حضرت بوده و همواره به شاگردي امام صادق -عليه السلام- افتخار ميكرده است.
امام مالك بن انس (م 179 هـ) مؤسس مذهب مالكي از شاگردان رسمي آن حضرت بوده است و در كتاب خود بدون واسطه از امام صادق -عليه السلام- نقل حديث ميكند. امام شافعي (م 204 هـ) شاگرد مالك بوده است و به وسيلة او و ديگران از امام صادق -عليه السلام- روايت نقل ميكند كه اين روايات در مسند شافعي موجود ميباشد. امام احمد بن حنبل (م 241 هـ) مؤسس مذهب حنبلي هم شاگرد امام شافعي است و به وسيلة او از امام صادق -عليه السلام- با واسطه استفاده كرده است.
این وحدت ومودت براساس نور علم امام صادق (ع) که فقهای بزرگ اسلام پیرامون آن جمع شده اند که امام صادق (ع) اینگونه متجلی نمود .
نظر شما