به گزارش خبرگزاری شبستان از رشت - مهری شیرمحمدی
کارشناسان شهری میگویند، رشت بین دو رودخانه زرجوب در شرق و گوهر رود در غرب شهر شکل گرفته و به صورت خطی بین این دو رود توسعه یافته است. این نظریه را نقشههای قدیمی رشت نیز اثبات میکند و نشان میدهد، دو محله قدیمی رشت یعنی «ساغریسازان» در محدوده شرقی و «محله کیاب» در محدوده غربی بر زمینهایی شکل گرفتند که اختلاف ارتفاع نسبت به زمینهای اطراف داشتند. خطی رشد کردن رشت بین این دو محدوده نشان میدهد، نیاکان ما نیک میدانستند که خارج از این خط و به خاطر زمینهای پست، خانهها آبگیر میشوند. اکنون نیز محلات جدید که خارج از این خط سیر ساخته شدهاند، در زمان پیک بارندگی، با وجود اگوهای بزرگ، دچار آبگرفتگی میشوند.
برخی منابع نوشتهاند شهر رشت پیش از مرکز شدن گیلان پس از فرمان شاه عباس صفوی، روز بازاری در حوالی زرجوب بود. به همین دلیل برخی معتقدند شکلگیری رشت از زرجوب آغاز و به سمت گوهر رود پیش رفته است. اما مهندس روبرت واهانیان، بهعنوان یک رشت پژوه عقیده دارد، محله کیاب قدمت بیشتری نسبت به محله زرجوب دارد و بررسیها نشان میدهد، محله کیاب احتمالا یک بار در اثر طغیان رودخانه دچار آسیب شده و دوباره از نو سر بر آورده است.
هرچه هست، دو بافت تاریخی ارزشمند در رشت موجود است که اداره کل راه و شهرسازی تصویب کرده است. متاسفانه باید گفت این دو بافت تنها بر روی نقشه موجود است و عمده بناهای تاریخی این دو بافت، تخریب شده و بدون ضوابط نوسازی شدهاند.
حالا شهرداری رشت با طرحی تلاش دارد، از این پس صدور مجوز برای نوسازی بافت محله پیرسرا را طبق ضوابط خاصی انجام دهد. ضوابطی که در آن لااقل جداره خارجی و نمای ساختمان بر اساس الگوهای تعریف شده شهرداری باشد. الگوهایی که تلاش دارد، لااقل نمای خارجی بنا را مشابه معماری رشت قدیم نشان دهد.
لازم به ذکر است، محله پیرسرا بخش باقیمانده محله کیاب است که در قدیمیترین نقشه رشت، به خوبی نمایان است. بر اساس نقشه ذوالفقارخان مهندس- که در سال ۱۲۴۹خورشیدی کشیده شده- محله کیاب بخش اعظم غربیترین نقطه رشت بود و از سبزه میدان تا گوهررود در محدوده چمارسرا امتداد داشت و گذر فعلی پیرسرا، یکی از راسته بازارهای محور کیاب بود.
دهه ۴۰، خیابان بیستون به موازان گذر اصلی کیاب احداث میشود و پس از آن با احداث خیابان سام، خیابان بیستون و گذر پیرسرا دو نیمه میشود و اینگونه محله کیاب چندپاره میشود. سال ۱۳۹۵، شهرداری رشت، بازآفرینی محله پیرسرای رشت را در دستور کار خود قرار میدهد.
گذر تجاری پیرسرا از قدیم محل تجمع خراطان رشت بود و اکنون نیز تک و توک مغازههای خراطی و تولید صنایع دستی چوبی در این راسته موجود است. بر همین اساس شهرداری عنوان کرد؛ قصد دارد با سنگفرش راسته اصلی گذر پیرسرا، اقتصاد این محله قدیمی را رونق دهد. ضمن اینکه بازآفرینی پیرسرا در راستای طرح توسعه گردشگری رشت قرار دارد. هرچند این طرح نیز با تعویض مکرر شهرداران رشت از آن زمان تاکنون بر روی کاغذ باقی مانده است. طرحی که با تورم افسار گسیخته، حالا اجرای آن قطعا بودجه کلانی میخواهد.
حالا شهرداری رشت علاوه بر سنگفرش پیرسرا، تلاش دارد، ساخت و ساز در این گذر را ضابطهمند کند. طی این طرح، از این پس بناهایی که قدمت نداشته و فاقد ارزشهای معماری است و قصد دارند نوسازی کنند، باید جداره خارجی بنا و مشرف به گذر اصلی را با ضوابطی که شهرداری ارایه میدهد، نماسازی کنند تا لااقل برخی از هویتهای معماری این گذر تاریخی در نما نشان داده شود.
اگر خوشبین نباشیم، باید گفت بخش باقیمانده محله بزرگ کیاب - که اکنون پیرسرا خوانده میشود- بافت تاریخی آن نابود شده و معدود تک بناهای تاریخی باقی مانده است.
حمام روشن، عمارت والی گیلان، خانه شفیعی، خانه پوران شیرازی زاده، مدرسه ملی دختران، عمارت حبیب الله ره، خانه آیت الله انشایی و خانه نیمه مخروبه گیگاسری و خانه منسوب به اکبررادی، نمایش نامه نویس شهیر گیلانی، حمام تاریخی گلزار و خانه وراث شارمی، از معدود بناهایی با ارزشهای معماری بومی در این گذر است که هنوز سالم مانده است. اگرچه مرمتهای غیراصولی و بعضا سهل انگاری در نگهداشت در سالهای اخیر، ارزشهای معماری برخی از این بناها را کاسته است.
اخیرا اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گیلان، ابلاغیهای را به مالکان دو خانه تاریخی در پیرسرا ارسال کرده است. طی این ابلاغیه عنوان شده که میراث فرهنگی خانه های «رستگار» و «فرهی» را واجد ارزشهای تاریخی دانسته و قصد دارد این بناها را ثبت ملی کند.
تجربه ثابت کرده، ثبت یک بنای تاریخی لزوما به حفظ و احیای آن کمک نمیکند. زیرا حقوق مالکان در این قانون کمتر لحاظ میشود. در روزگاری که زمین ارزش چندین برابری یافته، مالک میخواهد ارزش اقتصادی ملکی که به ارث برده و یا خریده، چندین برابر کند و نوسازی و ساخت آپارتمان بهترین گزینه است.
در گذشته میراث فرهنگی بدون نظر مالک، به صرف دارا بودن ارزشهای تاریخی و معماری بنا را ثبت میکرد. طرح شکایت از سوی مالک در دیوان عدالت اداری موجب شد برخی از این خانهها از لیست ثبت خارج شود و پس از آن دبیرخانه شورای ثبت میراث فرهنگی به شهرستانها الزام کرد که باید رضایت کتبی مالک برای ثبت، ضمیمه پرونده باشد.
حالا باید دید مالکان دو بنای اخیر اجازه ثبت ملک خود را به اداره میراث فرهنگی میدهند و یا همچون بنای ارزشمند گیگاسری، نه تنها ثبت نمیشود بلکه هر از گاهی شاهد کنده شدن و شاید بفروش رفتن برخی از عناصر ارزشمند خانه باشیم. خانهای که اکنون دیگر نه آن کتیبههای خطاطی سردر و دیوارهای بیرونی را دارد، نه بالکن چوبی مشرف به گذر پیرسرا و نه حتی سقفی که بتواند این بنای زیبا را از گزند برف و باران حفظ کند. اینجاست که باید گفت؛ ضابطهمند کردن نوسازی در بقایای بافت تاریخی محله کیاب آن هم برفرض ضمانت اجرایی، نوشدارو پس از مرگ سهراب است.
نظر شما