به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از زنجان، نرگس سعادتی:
روز 13 آبان که در تقویم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به عنوان روز مبارزه با استکبار جهانی نامگذاری شده یادآور سه واقعه مهم در تاریخ معاصر ایران است که در سه دوره مختلف رخ داده و به همین دلیل این روز را در تاریخ کشور به عنوان روزی به یادماندنی به ثبت رسانده است.
در روز 13 آبان 1343، مأموران رژیم شاه، حضرت امام خمینی(ره) را در قم دستگیر و به دستور آمریکا، به ترکیه تبعید کردند؛ در روز 13 آبان 1357، دانش آموزان تهرانی در اعتراض به دخالت های آمریکا در ایران، راهپیمایی کردند، ولی دژخیمان رژیم شاه، به آنان حمله و همگی را به خاک و خون کشید. در روز 13 آبان 1358، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، لانهی جاسوسی آمریکا را در تهران تسخیر و جاسوسان آمریکایی را به گروگان گرفتند.
بدین ترتیب، مبارزه ی ضد آمریکایی مردم ایران، ابعاد جدیدتری پیدا کرد؛ از این رو نمایندگان مجلس شورای اسلامی، این روز را به روز «ملّی مبارزه با استکبار» نام گذاری کردند.
از جمله مناسبتهای روز ۱۳ آبان، واقعه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران است. این رویداد به تلافی ۹ ماه اقدامات تخریبی، براندازانه و خصمانه آمریکا علیه انقلاب اسلامی ایران(۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا ۱۳ آبان ۱۳۵۸) صورت گرفت. ۵۲ جاسوس دیپلماتنمای آمریکا در تهران به مدت ۴۴۴ روز گروگان بودند. حادثه تسخیر سفارت آمریکا که هیمنه آن کشور را در جهان شکست، در تاریخ تحولات سیاسی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی یک نقطه عطف محسوب می شود.
پس از پیروزی انقلاب در بهمن ماه 1357 و اخراج مستشاران نظامی و غیر نظامی آمریکا که در واقع نقش آنتنهای اطلاعاتی را برای سازمان سیا بازی میکردند، ایالات متحده فعالیتهای جاسوسی خود را که از درون سفارت رهبری و هدایت میشدند به شدت افزایش داد تا خلاء ناشی از خروج مستشاران را جبران کند.
افسران سازمان سیا با استفاده از شرایط نابسامان بعد از انقلاب و درهم ریختگی و نامشخص بودن حوزه مسئولیت ها که نتیجه طبیعی هر انقلابی است، سعی کردند تا با نفوذ در مناطق کلیدی و حساس انقلاب اسلامی از تعمیق و گسترش هر چه بیشتر آن جلوگیری کنند.
لانه جاسوسی آمریکا با ایجاد شبکههای جاسوسی و اطلاعاتی در پی آن بود تا با بحران آفرینی، تضعیف نیروهای اصیل انقلاب و جایگاه و شخصیت حضرت امام و همچنین ایجاد گسست و شکاف میان رهبری و نسل جوان، فعالترین و انقلابیترین نیروی اجتماع را از رهبری دور تا بتواند با تاثیر بر آنها و نفوذ در ارتش، حرکت انقلابی مردم ایران را آسیبپذیر کند.
از طرفی سفارت آمریکا مسئول انحراف افکار عمومی از خطرات شیطان بزرگ در ایران نیز بود. به همین دلایل مسئولین سفارت آمریکا در پی آن بودند تا با برقراری ارتباط با مسئولین دولت موقت راه رسیدن به اهدافشان را تسهیل کنند.
امام راحل پس از قطع امید از دولت موقت، در 9 آبان 58 طی سخنانی فرمودند: «ای جوانهایی که در مقابل توپ و تانک رفتید ای خواهرهایی که جوانان خود را از دست دادهاید... حفظ کنید خودتان را، نهضت خودتان را حفظ کنید ننشینید دیگران برای شما کار کنند، اینها برای شما کاری نمیکنند». همچنین حضرت امام طی پیامی در 12 آبان 58 در اعتراض به پذیرش شاه از سوی رژیم آمریکا اعلام کردند: «دانشگاهیان، دانشآموزان و طلاب علوم دینی با قدرت تمام مبارزه خود را علیه آمریکا گسترش دهند».
به دنبال اعلام این مواضع از سوی حضرت امام نمایندگان دانشجویان مسلمان پیرو خط امام چهار دانشگاه امیرکبیر، تهران، شهید بهشتی و صنعتی شریف با تشکیل جلسهای به برنامه ریزی برای تصرف سفارت آمریکا پرداختند.
یکشنبه 13 آبان 58 (4 نوامبر 1979) در تاریخ انقلاب، روزی بزرگ و فراموش نشدنی است. در این روز 400 نفر از دانشجویان که در حال شعاردادن در خیابان آیت الله طالقانی به سوی دانشگاه (تهران) در حرکت بودند هنگامی که جلوی در اصلی سفارت آمریکا رسیدند، مسیر خود را تغییر دادند و پس از گشودن زنجیرهای این در به داخل سفارت رفتند. در همان زمان گروهی از دانشجویان نیز از دیوار خود را به داخل سفارت رساندند و پیشروی به سوی ساختمانهای داخلی سفارت را آغاز کردند.
از همان لحظههای اول تصرف سفارت آمریکا، گروههای مختلف مردم در مقابل سفارت اجتماع کردند و به دادن شعارهای ضد آمریکایی میپرداختند، دانشجویان در سه بیانیهای که تا ساعت 18 (همان روز) از طریق بلندگو پخش کردند، اعلام کردند که ساختمان اصلی سفارت تا ساعت 15 به تصرف کامل درآمد... دانشجویان اعلام کردند که هر چند تصرف ساختمان با مقاومت سه ساعته و همراه با پرتاب گاز اشک آور از جانب تفنگداران آمریکایی به طول انجامید اما هیچ گونه آسیبی به طرفین وارد نشده است.
از ساعت 16 (همان روز) آزاد کردن گروهی از ایرانیانی که به عنوان ارباب رجوع یا کارمند در داخل سفارت بودند آغاز شد و آمریکاییان را با چشم بسته به محل دیگری منتقل کردند. پیش از آنکه دانشجویان به قسمتهای اصلی سفارت برسند، دیپلماتهای آمریکایی، مقداری از اسناد را در دستگاههای مخصوص خرد کن ریختند و از بین بردند و مقدار زیادی از اسناد را نیز سوزاندند و به خصوص نوارهای میکروفیلم و حافظههای کامپیوتری را نابود کردند.
در جریان تسخیر سفارت آمریکا، 72 آمریکایی به عنوان گروگان به دست دانشجویان افتادند. سه تن از دیپلماتهای آمریکایی آن روز برای مذاکره با وزیر خارجه به وزارت امور خارجه رفته بودند. پس از اشغال سفارت تا شب به امید حل شدن موضوع همان جا ماندند ولی بعد از آن در وزارت خارجه به صورت تحت نظر در اختیار دانشجویان قرار گرفتند. پس از تسخیر سفارت، دانشجویان که خود را دانشجویان مسلمان پیرو خط امام مینامیدند، با صدرو بیانیههایی به تشریح علل، انگیزهها و چگونگی انجام این اقدام انقلابی پرداختند.
به جهت تسخیر لانه جاسوسی و به گروگان گرفتن دیپلماتها، این موضوع وارد فاز جدیدی شد و ابهاماتی در این خصوص در مبانی حقوقی اقدام انقلابی دانشجویان پیرو خط امام وارد و سوالاتی مبنی بر اینکه آیا یک کشور حق تسخیر سفارت یک کشور دیگر را دارد، مطرح شد.
مقاله حقوقدان آمریکایی در مورد اشغال سفارت آمریکا
در این خصوص «فرانسیس آنتونی بویل»، استاد دانشکده حقوق دانشگاه ایلینویز آمریکا در كتاب خود به نام «سياست جهانی و حقوق بين الملل» در مورد گروگانگيري به دفاع از ايران پرداخته و مي گويد: «دستگيري و زنداني كردن ديپلماتهاي آمريكايي طبق ماده 51 منشور سازمان ملل متحد حق قانوني ايران در دفاع از خود بوده است».
این استاد آمریکایی یکی از عوامل اصلی تسخیر سفارت آمریکا را حمایت دولت کارتر از شاه عنوان کرده و در بخشی از این کتاب آورده است: «بحران گروگانها در ایران، با توقیف دیپلماتهای آمریکایی در 4 نوامبر سال 1979 آغاز نشد، بلکه تصمیم کارتر مبنی بر پذیرش شاه برای معالجه، که امکانات آن در دیگر جاها نیز فراهم بود، باعث بروز این بحران گردید... وقتی رئیس جمهور آمریکا در وهله اول، مسبب اصلی بروز بحران باشد، نیروهای بازدارنده حقوقی، سیاسی یا نظامی، نمیتوانند از بروز بحران وخیم در روابط با کشورهای دیگر جلوگیری کنند».
این نویسنده ادامه می دهد:« دانشجویان ایرانی با دستگیری دیپلماتهای آمریکایی، اقدامی پیشگیرانه را انجام دادند تا مبادا آمریکا با کودتایی دیگر، ماحصل انقلاب مردم ایران را هدر دهد».
با وجود تمام خاطرات بدي كه مردم از آمريكا در اذهان داشتند اما در طي روزهاي انقلاب و پس از آن نيز سفارت آمريكا مورد تعرض جدي مردم قرار نگرفت . اين در حالي بود كه موضع امام و مردم حتي پيش از انقلاب نيز نسبت به آمريكا واضح و مبرهن بود به طوري كه امام در سخنراني خود در سال هاي پيش از انقلاب در 24 آبان 1343 فرمودند :«دنيا بايد بداند كه هر گرفتاري كه ملت ايران و ملل مسلمان دارند از آمريكا است ملت اسلام از اجانب عموما و از آمريكا خصوصا متنفر است».
اما با اين حال انقلاب نو پا علي الظاهر در پي فراموشي گذشته و ايجاد اين امكان براي آمريكا بود كه به صورت تازه تري در صحنه سياسي و ديپلماتيك ايران ظاهر شود؛ اما آمريكا با از دست دادن مهره ها و قدرت سابق در ايران به شدت به تكاپو افتاده بود تا بتواند دوباره از ايران ژاندارم منطقه اي بيافريند. اما تحولات در ايران اساسي تر از پيش بيني هاي سيا بود.
به طور کلی 14 محور از مجموعه صحبتهای امام، در مورد تسخیر لانهی جاسوسی آمریکا در تهران، قابل توجه است که شامل تسخیر لانه جاسوسی، عامل کوتاه شدن دست شیطان بزرگ از ذخایر ایران، تسخیر لانه جاسوسی واکنشی طبیعی در برابر حمایت آمریکا از شاه، سفارت آمریکا؛ مرکز توطئه بر ضد ملت، عملکرد سفارت آمریکا در ایران نمونه نقض قوانین بینالمللی و تجاوز به حقوق ملتها، گروگانگیری در سفارت آمریکا، مقابله عادلانه با پناه دادن آمریکا به شاه، تسخیر لانه جاسوسی، بر هم زننده امنیت دولتهای ستمگر و نه ستمدیده، تسخیر لانه جاسوسی، تبلور ظلمستیزی و آزادگی و روحیهی توحیدی ـ معنوی ملت ایران، به دستگیری دوباره قدرت؛ انگیزهی اصلی تبلیغات گسترده دولت آمریکا در مسأله گروگانگیری، دیپلماتهای آمریکایی، مأموران سیاسی نبودهاند، تسخیر لانه جاسوسی، شکستن هیبت پوشالی آمریکا، تسخیر لانه جاسوسی؛ بازتاب ارادهی ملت ایران و نمونه بارز دخالت مردم در امور سیاسی، اقدام نظامی آمریکا (برای آزادی جاسوسهای خود)؛ نقض آشکار حقوق بینالمللی، تسخیر لانه جاسوسی؛ نمایش قدرت ملی، انسانی و اسلامی ملت ایران و دستگیری جاسوسها و حبس آنها، نمایانگر امکان مقابله با آمریکا است.
بايد توجه داشت كه در مبارزات اين دوره زماني عواملي تاثيرگذارتر از محرك هاي دهه هاي قبل وجود داشت و با رفع يك عامل مردم از صحنه خارج نمي شدند در واقع نسلي در طول سال هاي مبارزه به بلوغ فكري و اجتماعي رسيده بود كه براي اعتلاي جامعه از هيچ كوششي فروگذار نمي كرد. اين نسل با جهان بيني رشديافته خود تنها سر نگوني استبداد داخلي را براي خيزش اجتماع كافي نمي دانست و خواستار قطع استعمار خارجي نيز بود.
نظر شما