به گزارش گروه اندیشه خبرگزاری شبستان؛ حجت الاسلام والمسلمین هادی عجمی، مدرس حوزه و دانشگاه، پژوهشگر فقه فرهنگ و عضو گروه فقه تربیتی موسسه اشراق و عرفان در یادداشتی اختصاصی به شبستان به اصول کار فرهنگی پرداخته است.
متن کامل این یادداشت در ادامه آمده است:
چند وقتی است که برای چندمین بار، بحث نرم افزارهای پیام رسان و فیلتر کردن یا نکردن آنها، نقل مجالس شده است. پیام رسانهایی که نوبرانههای بیش از یک دهه پیش بوده اند و ما هنوز بعد از گذشت بیش از یک دهه، اندر خم داشتن یک نمونه داخلی با قابلیت قابل قبول هستیم.
این درحالی است که امروزه دیگر سخن از پیام رسان نیست و سخن از استفاده از هوش مصنوعی برای زندگی دوم و حتی بیش از این حرفهاست؛ و ما هنوز در حال فهم مسائل یک دهه پیش!
آن طرف جوانهایی، آینده یک دهه ارتباطی دنیا را طرح ریزی میکنند و این طرف، پیرمدیران فرهنگی ما هنوز ابقا میشوند؛ جوانها، حمایت لازم نمیشوند و گاهی کنار هم زده میشوند!
گمانم دشمن به سیره پیامبرم ما، بهتر عمل میکند که جوانان را بهکار میگرفت و پیوسته از اینکه چرا جوانان را فرمانده میکرد، مورد انتقاد قرار میگرفت!
گمان میکنم آینده نگری و آینده پژوهی تنها لغاتی دهان پرکن برای پرکردن صندلی خالی برخی دانشگاهها در مقاطع ارشد و دکترای کشور است تا اجرای عملی آن در عرصه فرهنگی.
آیا ما یک برنامه منسجم در حوزه حکمرانی فضای مجازی برای یک دهه که نه، یک سال پیش رو داریم؟ یا هنوز در فیلتر بودن یا نبودم یکی، دو نرم افزار، بین این دولتی و آن مجلسی دعوا است و هنوز مردم را از سرگرانی در نیاوردهایم که بلاخره چه کنند؟ این دو سه روز را با فیلتر شکن بگذرانند تا اوضاع برگردد یا نقل مکان اساسی کنند؟!
جای خالی این حرف پیداست که یکی بگوید همهاش چند؟!! رفع مشکل همه پیام رسانهای مهم داخلی کلا با چند میلیارد مگر حل میشود؛ اما یک دهه طور کشیده؟ تصویب و اجرای یک قانون حمایت کننده از آنها مگر چند نسل نابود کردن نیاز دارد؟
از اصول کار فرهنگی که ما رعایت نکردیم و دشمن در انجامش جلوتر بود
یک اصل بسیار مهم تربیتی و فرهنگی، استقامت است. اما گاهی تصور میکنم دشمنان ما مخاطب آیه 112 سوره هود بودهاند که «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصير». آنهایی که بدون ستادی شدن و با صبر و امید، ولو امید به دریافت پول بیشتر از اربابانشان، اما حتی مدیریت یک صحفه اینستایی خودشان راخود، دنبال میکنند و خودشان ارتباط میگیرند و در صف، با همفکرانشان همراهی میکنند و یک پروژه را سالها پگیری میکنند؛ بدون اینکه ناامید شوند؛ تا اینکه یک سوژه مناسب برای زنده کردن حرکتشان پیدا کنند. زیرا از درون درک کردهاند که برای رسیدن به هدف باید استقامت داشت!
اما ما اگر طرحی خوب در فضای فرهنگی داشته باشیم، به سرعت افراد موفق آن را مدیران ستادی میکنیم؛ آنها نیز چند صباحی مانند شعارهای سال می آیند و بعد مدتی با طرحشان میروند. انگار که آن طرح، بهاری بوده که با پاییز برود!
برای نمونه اگر طرح خوبی برای گفتگوهای مسجدی راه می اندازند؛ بعد از مدتی با طرح و اسم و کارشان، کلا فراموش میشوند.
این از اصل اوضاع استفامت؛ اصل «اتقان در عمل»، «سرعت در خیر» که دیگر داستان عمل کردن ما به آنها، یک دهه روضه دارد!
نظر شما