تشریح چالش اصلی حوزه تمدن اندیشی / آموزه ها و آیات قرآنی با پارادایم کانونی و مسائل آن قرابت بیشتری دارد

عالمی با تشریح چالش های اصلی حوزه تمدن اندیشی گفت: نظر قرآن به پارادایم تمدن کانونی نزدیک‌ است در واقع آموزه ها و آیات قرآنی با پارادایم کانونی و مسائل آن قرابت بیشتری دارد .

به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، دکتر «سیدعلیرضا عالمی» در کرسی علمی-ترویجی مفهوم شناسی تمدن پارادایم ها و مسائل (منظری قرآنی) گفت: بحث مفهوم شناسی دارای اهمیت بوده چراکه معمولا در محافل علمی درباره مفهوم شناسی تمدن اهتمام جدی صورت نمی گیرد درحالیکه اهمیت بحث مفهوم شناسی واضح است.

 

مطالعات مفهوم شناسانه در عرصه تمدن و محافل علمی ایران مغفول مانده

مدیر گروه مطالعات تمدن نوین اسلامی مرکز مطالعات پیشرفت و تمدن پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: در فهم و انتقال شناخت جایگاه مفهوم و مفهوم شناسی دارای اهمیت است اما متاسفانه مطالعات مفهوم شناسانه در عرصه تمدن و محافل علمی در داخل ایران مغفول مانده درحالیکه نیازمندی این کار برای هرگونه بحث علمی ضروری است.

 

وی با بیان اینکه هرگونه بحث نظری که درباره تمدن بخواهد صورت بگیرد طبیعی است که نیازمند مفهوم  شناسی است، خاطرنشان کرد: در محافل آکادمیک، دانشگاهی و حوزه علمیه معمولا به چیزی که در حوزه بحث تمدنی توجه می شود عمدتا بحث تاریخ تمدن است و حتی شاهد هستیم مقاومت هایی در محافل دانشگاهی درخصوص طرح مباحث نظری تمدن صورت می گیرد که طبیعتا در بحث مفهوم شناسی تمدن هم سرایت می کند.

 

عالمی با طرح این پرسش که مفهوم شناسی چه جایگاهی در مطالعات تمدنی دارد و آیا باید به آن اعتنا کرد یا نه؟ گفت: بحث دیگری که مطرح است؛ پارادایم ها و مسائل و منظری قرآنی است. در تعریف پارادایم؛ باید گفت اهمیت جایگاهی دارد و مسائل هم با توجه به موضوعاتی که ذیل پارادایم مطرح می شود به نظر می رسد مسائل از آن موضوعاتی است که با همه آنها ارتباط برقرار می کند و دارای اهمیت است.

 

قرآن نزد مسلمانان جایگاه مهمی در تمدن سازی دارد

وی در توضیح منظری قرآنی تمدن، اظهار داشت: در قرآن واژه تمدن نیامده، تمدن شناسان هم درخصوص مفهوم تمدن در قرآن صحبت نکرده اند. از سوی دیگر قرآن نزد مسلمانان جایگاه مهمی در تمدن سازی دارد بنابراین منظر قرآنی درخصوص بحث مفهوم تمدن برای ما دارای اهمیت است.

 

مدیر گروه مطالعات تمدن نوین اسلامی مرکز مطالعات پیشرفت و تمدن پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: در بررسی رابطه بین دو مفهوم پارادایم و مسائل باید گفت: در پارادایم فضای علمی مورد قبول و کاربست اندیشمندان درخصوص تمدن مورد توجه قرار می گیرد و هرگونه مفهوم شناسی که درباره تمدن بخواهیم وجود دارد. پارادایم برای ما زمین بازی را مشخص می کند و برای فهم مفهوم و انتقال مفاهیم بسیار مهم است. مسائل به وضعیت سنجی درباره تمدن می پردازد.

 

وی درباره پارادایم های تمدنی  و نقش آن درباره مفهوم تمدن و مسائل تمدنی، گفت: تا کنون دو پارادایم تمدنی در نزد اندیشمندان تمدنی شکل گرفته است؛ پارادایم کانونی و پارادایم وضعیتی. با دو معیار زمان و مکان که جزو مولفه های اصلی تمدن است پارادایم های کانونی و وضعیتی را مورد توجه قرار می دهیم.

 

پارادایم وضعیتی مهم ترین پارادایم در حوزه مطالعات تمدنی

عالمی افزود: پارادایم وضعیتی مهم ترین پارادایمی است که در حوزه مطالعات تمدنی وجود دارد به این معنی که تمدن در این پارادایم جزئی از تاریخ یا وضعیتی از تاریخ است که تحت عنوان وضعیت پیشرو مورد توجه قرار می گیرد. در پارادایم وضعیتی با معیار مکانی نیز وضعیتی برای تمام جهان و جوامع مورد توجه قرار می گیرد و این گونه لحاظ می شود که انسان ها به سوی سرنوشت یکسانی در حال حرکت هستند. این پارادایم از قرن هجدهم به بعد در محافل علمی درخصوص تمدن اسلامی به شکل پارادایم درآمده است.

 

پارادایم وضعیتی مورد توجه محققان جهان اسلام و محققان تمدن پژوه ایرانی

وی گفت: نوع نگاه به تمدن یکسری آثار و نتایجی دارد که شامل تشابه جوامع، تقلید و تمدن یگانه است و عملا چند تمدنی نداریم. در قرن هجدهم یک شیفت پارادایمی از پارادایم کانونی به پارادایم وضعیتی داریم و به نظر می رسد در بین محققان جهان اسلام و محققان تمدن پژوه ایرانی این رویه غالب است و پارادایم حاکم در محافل علمی است.

 

مدیر گروه مطالعات تمدن نوین اسلامی مرکز مطالعات پیشرفت و تمدن پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصرح کرد: اگر پارادایم کانونی را با دو معیار زمان و مکان مورد توجه قرار دهیم، طبق این پارادایم در تاریخ است نه جزئی از تاریخ و تاریخ مند است و از نظر مکانی هم به صورت همزمان چندین تمدن این نوع نگاه و رویکرد را به رسمیت می شناسد. از قرن هفدهم به بعد پارادایم وضعیتی به طور همزمان در کنار پارادایم کانونی مطرح بوده است و از نیمه قرن بیستم به بعد این پارادایم بیشتر مورد توجه قرار گرفت.

 

عالمی افزود: دو پارادایم در فضای مطالعاتی تمدن اسلامی داشتیم؛ کانونی و وضعیتی. در محافل علمی ایران پاردایم وضعیتی غالب است درحالیکه در غرب هر دو پارادایم کانونی و وضعیتی مطرح است و پارادایم کانونی به شکل جدی تری در حال مطرح شدن است.

 

مفهوم تمدن تمام حیات انسانی را در عرصه های مختلف معرفتی، هویتی و زیستی پوشش می دهد

مدیر گروه مطالعات تمدن نوین اسلامی مرکز مطالعات پیشرفت و تمدن پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه باید ببینیم ثمره نگاه پارادایمی به مفهوم شناسی تمدن چیست؟، ادامه داد: در دامنه پارادایم ها معملوا تعاریف، گفتمان ها، مناسبت ها و روابط، شاخصه ها و فرایندها و حتی علوم مورد توجه قرار می گیرند و تعاریف متناسب با پارادایم ها تولید می شوند. از سوی دیگر خود تمدن دارای اهمیت است. مفهوم تمدن تمام حیات انسانی را در عرصه های مختلف معرفتی، هویتی و زیستی پوشش می دهد بنابراین پارادایم ها و نوع مفهوم شناسی در همه این حوزه ها موثر است.

عالمی درباره مفهوم مسائل تمدنی گفت: مسائل مشترک بین پارادایم ها مثل آزادی، مفهوم فرهنگ، مفهوم رقابت، مفهوم پیشرفت و توسعه مطرح است اما هر پارادایمی صورت بندی خاص خود را دارد و معانی خاص خود را کشف می کند.

 

وی درباره مسائل ویژه پارادایم های کانونی و وضعیتی گفت: در پارادایم کانونی مسائلی مانند تقابل تمدن ها، گفتگوی تمدن ها، رقابت تمدن ها، تعالی تمدن ها، انحطاط و آسیب تمدن ها مطرح است و این مسائل تنها در پارادایم کانونی مطرح است. در پارادایم وضعیتی ما مسائلی مانند تاریخی گری، پایان تاریخ، جهانی سازی، نظام جهانی، جهان اول، جهان دوم، جهان سوم، جهان توسعه یافته، جهان در حال توسعه، و جهان توسعه نیافته، استعمار، وابستگی و حقوق بشر جهانی داریم. بنابراین در تعریف و انتقال مفهوم تمدن باید به این نسبت ها در بین پارادایم، مسائل، جایگاه و کاربست آنها در هر کدام از این پارادایم ها توجه داشته باشیم.

 

آموزه ها و آیات قرآنی با پارادایم کانونی و مسائل آن قرابت بیشتری دارد

عالمی در توضیح منظری قرآنی اظهارداشت: باید ببینیم آموزه های قرآنی و آیات قرآنی  با کدایم یک از این پارادایم ها قرابت بیشتری دارد. آموزه ها و آیات قرآنی با پارادایم کانونی و مسائل آن قرابت بیشتری دارد. اگر بخواهیم منظری قرآنی به پارادایم ها و مفهوم شناسی داشته باشیم نیازمند این است که پارادایم متناسب را جستجو کنیم چراکه اگر در پارادایم رقیب فعالیت داشته باشیم، فرایند ناصحیحی را در حال پیمایش هستیم. مسائلی که با توجه به فضای قرآنی مطرح است یا قابل حل نیستند یا قابل طرح نیستند یا اگر طرح شوند لاینحل باقی خواهند ماند.

 

مدیر گروه مطالعات تمدن نوین اسلامی مرکز مطالعات پیشرفت و تمدن پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: در مباحث تمدنی با دو پارادایم تمدنی در بحث مفهوم شناسی مواجه هستیم و برای اینکه یک مفهوم شناسی مناسبی داشته باشیم نیازمند کشف پارادایم مناسب هستیم و محتوای پارادایم ها را باید بشناسیم و برای فهم و انتقال درست مفاهیم که موضوع اصلی علوم انسانی است به ما کمک می کند.

 

وی افزود: پارادایم کانونی پارادایم نزدیک به قرآن است و برای اینکه مفاهیم مورد استفاده قرآن را در حوزه تمدنی مورد توجه قرار دهیم و کاربست آن را در فضای تمدنی داشته باشیم نیازمند آن هستیم که پارادایم متناسب را دنبال کنیم و در پارادایم رقیب این مسائل و مفاهیم قرآنی که مطرح می شود اصولا قابل صورت بندی نیستند چراکه هر پارادایمی نظام فکری خودش را دارد بنابراین بحث پارادایم و مسائلی که ذیل آن مطرح می شود، اهمیت دارد.

 

مبنا و آرمان های تمدنی از پارادایم کانونی می آید اما کاربست مفاهیم و مسائل اصلی در پارادایم وضعیتی انجام می شود/ چالش اصلی در حوزه تمدن اندیشی

عالمی گفت: در وضعیت کنونی یکی از مسائل تمدن اندیشی ما این است که مبنا و آرمان های تمدنی ما از پارادایم کانونی می آید ولی کاربست مفاهیم و مسائل اصلی ما در پارادایم وضعیتی صورت می گیرد و این یکی از چالش های اصلی ما در حوزه تمدن اندیشی است که بسیاری از حوزه های ذیل این مباحث را درگیر می کند و بسیاری از چالش هایی که در فضای تمدنی و مسائلی که ذیل تمدن صورت می گیرد بازگشت به مشکل اساسی در تمدن اندیشی ما دارد.

 

 در ادامه دکتر سید حسین حسینی و دکتر حبیب اله بابایی به عنوان ناقد به ارائه دیدگاه ها و نظرات خود در این باره پرداختند.

کد خبر 1236496

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha