از ارزش دلار تا بی‌ارزش شدن فرهنگ و فعالیت فرهنگی

در جمهوری اسلامی ایران، رابطه فرهنگ و دلار، ارتباطی دیگر دارد و آن ارتباط ارزش دلار و ارزش گفتمان مقاومت جمهوری اسلامی ایران و دیدگاه امامین انقلاب است.

به گزارش گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، حجت الاسلام والمسلمین هادی عجمی،‌ مدرس حوزه و دانشگاه، پژوهشگر فقه فرهنگ و عضو گروه فقه تربیتی موسسه اشراق و عرفان در یادداشتی اختصاصی به گروه اندیشه خبرگزاری شبستان با عنوان از ارزش دلار تا بی‌ارزش شدن فرهنگ و فعالیت فرهنگی، آورده است. فعالین فرهنگی به یاد دارند که پیوسته هر زمان قیمت دلار بالا رفت و بودجه کشور کم، از اولین بودجه‌هایی که ذبح می‌شد، هزینه‌های فرهنگی بود. مانند بودجه هر فرزندخوانده‌ای که چون فرزند اصلی نیست، اگر پول نیست، برای آن نیست. برای بقیه باید باشد.

متن کامل این یادداشت در ادامه آمده است:

فعالین فرهنگی به یاد دارند که پیوسته هر زمان قیمت دلار بالا رفت و بودجه کشور کم، از اولین بودجه‌هایی که ذبح می‌شد، هزینه‌های فرهنگی بود. مانند بودجه هر فرزندخوانده‌ای که چون فرزند اصلی نیست، اگر پول نیست، برای آن نیست. برای بقیه باید باشد.

اما منظورم الان، این مسئله نیست. در جمهوری اسلامی ایران، رابطه فرهنگ و دلار، ارتباطی دیگر هم دارد. آن ارتباط ارزش دلار و ارزش گفتمان مقاومت جمهوری اسلامی ایران و دیدگاه امامین انقلاب است. برای رفع پیچیدگی این رابطه مثالی باید بزنم. خاطرتان هست که ابتدای حرکت انقلابی مردم در سوریه و حرکت قوی داعش در همان سال‌های ابتدایی یعنی 1388، تحلیل بسیاری این بود که جبهه مقاومت را در سوریه از دست داده‌ایم و بشار اسد هم رفتنی است! اما رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، فرمودند که خیر! مقاومت در آن منطقه می‌ماند و بشاراسد نیز!

اکنون که این متن را می‌خوانید، دیگر پرسشی در شدنی بودن این تفکر وجود ندارد؛ چراکه این حرف محقق شد. و ادل دلیل علی امکان شیء وقوعه! دیگر فقط شبهاتی وجود دارد که از سوی داعش‌های رسانه‌ای تولید می‌شود. علت این تحقق در میدان، سردار و بلکه سربازی است که ایده مقاومت نظامی را در میدان عمل تحقق می‌بخشد. ایده مقاومت با تحقق میدانی، در چشم عموم مردم ارزشمند می‌شود.

 

اما در حوزه اقتصادی، پیوسته از سال 1388، مقام معظم رهبری درباره اقتصاد مقاومتی بارها سخن گفتند. به مرور هرچه ایشان بیشتر از شرح آن می‌گفتند، اما در عمل مردم بیشتر شاهد بی‌ارزش شدن پول جیبشان بودند؛ به‌ویژه در سالهای پایانی دهه نود.

رهبر، همان رهبر بود؛ اما در این عرصه سرباز و سردارش، متفاوت. دیگر حتی اینجا سخن از اصل پذیرش این نگاه است. شاید بتوان گفت اصلا اینجا گاهی احساس می‌شود که سربازی برای این نگاه وجود ندارد!

در این میان، برخی مردم چیز دیگری را فهم می‌کنند. ایده مقاومت جواب نمی‌دهد یا واقعی نیست و حتی، ظلم به مردم است و طراح آن دیکتاتوری است که فقط حرف، حرف اوست و همه مشکلات از اوست! دیگر رئیس جمهور مهم نیست چه کسی باشد، هرکه بیاید، اوضاع همین است!

فاجعه فقط توهین و دیکتاتور گفتن نیست، فاجعه، دفن فرهنگ مقاومت است. یعنی فرهنگ مقاومت تنها شعارهایی زیباست که قرار نیست برای زندگی کردن باشد.

در واقعیت میدان تحلیل این است؛ یعنی کسی که حرفش علمی شد، کلامش درست است! درست یا اشتباه، این چیزی است که بسیاری از مردم می‌فهمند.

در میدان اقتصاد، سخن از سوریه و دیرالزور نیست. اینجا نماد فرهنگ اقتصاد لیبرال، دلار است. اگر جایی ارزش پیدا کند، یعنی تفکر لیبرالی آنجا موفق شده است.

نکته مهم این است که حتی اگر هنوز شبهاتی درباره پیروزی فرهنگ مقاومت در جبهه نظامی وجود دارد، به علت ارزشمندی دلار و بی‌ارزشی ریال است.

فهم این نکته، رمز نامگذاری سال‌های اخیر به عناوین اقتصادی از سوی رهبری جبهه مقاومت را بهتر می‌توان درک کرد. رهبری که دیرالزور مقاومت را پیروزی اقتصادی و درنتیجه قدرت پولی کشور می‌داند. البته که این هدف است و برای رسیدن به آن مقدماتی می‌‌خواهد که به نظر می‌آید هنوز حتی در مرحله عملیاتی سازی و داشتن سرباز این دیدگاه، مشکل و کمبود داریم، چه رسد به داشتن سردار در این میدان.

 

 

 

کد خبر 1244808

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha