دکتر سید علی رضا عالمی در گفت و گو با خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان با تبریک میلاد با سعادت صدیقه کبری(س) و روز زن گفت: حضرت فاطمه(س) از شخصیت های اصلی اسلام و تمدن اسلامی است که نقش تعیین کنندهای در اسلام و تاریخ تمدن آن داشته است. مدیر گروه مطالعات تمدنی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: فرزند رسول خدا(ص) مورد توجه و احترام ایشان بوده و از سوی آن حضرت به عنوان الگو و اسوه تعیین گر و جریان ساز معرفی شده است، تاریخ نیز نشان داده است که ایشان در مقام عمل و کنشگری از این جایگاه و نقش اش ورود شایسته داشته گرچه به عنوان فردی مقدس از جایگاهی والا برخوردار است اما این مهم باعث نشده که از کنشگری در عرصه اندیشه ای و اجتماعی بازایستد.
وی بیان کرد: پیشینه مطالعات فاطمی نشان می دهد که عمدتا شخصیت و فضائل آن حضرت به عنوان شخصیتی قدسی هم چنین الگو و اسوه بودن آن حضرت از زبان رسول خدا و ائمه طاهرین مورد توجه قرار گرفته و گزارش شده است. عالمی عنوان کرد: در زمینه زندگی و زیست آن حضرت نیز تالیفات متعددی وجود دارد در مطالعات متاخر سیره آن حضرت نیز در شمار مطالعات فاطمی جای گرفته است هر چند هنوز روشمندی قابل قبول نیافته است. وی تصریح کرد: مطالعات اندیشه ای و اقدام حضرت فاطمه در حوزه های مختلف از عرصه هایی است که تقریبا به صورت کامل مغفول مانده است در حالی که پژوهش در این عرصه به دلیل وثاقت و استواری و تقدس فاطمه، الگو مرجع بودن وی قرابت ویژه با پیامبر و روایتگری بی واسطه از رسول خدا باعث می شد که آن حضرت دارای ویژگی های ممتازی نسبت به سایر صحابه رسول خدا باشد.
مدیر گروه مطالعات تمدنی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: به گونه ای که به وی نقش تعیین کننده ای در بسیاری از موضوعات و مسائل جامعه اسلامی می داد و به این معنا که قرائت او از اسلام و سیره رسول خدا و عملکردش در مقابل هر گونه جریان فکری و سیاسی و اجتماعی به عنوان شاخص و معیار صواب قلمداد شود. وی خاطرنشان کرد: این جایگاه قدسی و الگوی زمانی می تواند برای جامعه و تمدن اسلامی کارآمد باشد که اندیشه و سیره رفتاری حضرت مبتنی بر آن به صورت روشمند فهم گردد و در جامعه و زیست مسلمانان کاربست یابد در حالی که مطالعات فاطمی به این سمت و سوگرایش پیدا نکرده است.
عالمی گفت: گزارش های تاریخی نشان می دهد آن حضرت درعرصه اندیشه ای در مقام تبیین کننده و در عرصه اجتماعی به عنوان فردی جریان ساز و مصلح عملکردی در مقیاس تمدنی داشته و با اشراف به مبانی قرآنی و اسلامی و برخورداری از ویژگی های شخصیتی و توانایی های فردی و مسئولیت دینی و تمدنی، رهیافت های اندیشه ای و اجتماعی خود را پی می گرفته است و گذشت زمان نیز نشان داد به مقاصد و اهداف مورد نظر دست یافته است. وی افزود: ایشان گفتمان اصیل اسلامی و جریان سازی بر مبنای آن را بعد از رحلت رسول خدا برجسته سازی کرده است گرچه صورت بندی گفتمانی اسلام و جریان های اسلامی عملا بستگی قابل توجهی به تبیین گری موضع گیری و کنشگری فاطمه دارد ولی به صورت قابل توجهی تبیین اندیشه و چگونگی کاربست اجتماعی آن از سوی آن حضرت مورد توجه پژوهشگران مسلمان قرار نگرفته است.
مدیر گروه مطالعات تمدنی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: به صورت تاریخی جریانی که با اندیشه فاطمه غیریت سازی داشت تعمدا و آگاهانه سعی کردند در بستر تاریخ آراء و اندیشه های او در معرض قرار نگیرد و در جریانی که پیگیر و شیعه اندیشه های وی بود نیز بیشتر به جنبه های قدسی و بخشی از زندگی سوگوارانه آن حضرت بعد از رحلت رسول خدا و مصائبی که بر آن حضرت رخ داده بسنده کرده اند و شخصیت علمی و اندیشه ای و مصلحانه آن حضرت کمتر به شیوه ی علمی بیان شده است. وی بیان کرد: این غفلت و کم کاری به دلیل محدودیت های منابع در دسترس و بخش دیگر به رفعت مضمونی و محتوایی کلام حضرت باز می گردد که توصیف، تبیین و تفسیر آن را دچار دشواری کرده است وانگهی نباید این نکته را در نظر نگرفت که همسرش علی بعد از فاطمه(س) در قید حیات بود و تبیین گری گفتمانی و جریان سازی براساس اندیشه های اصیل قرآنی و اسلامی را عهده دار بوده است.
مدیر گروه مطالعات تمدنی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی عنوان کرد: گویا این موارد باعث شد ضرورت فهم و دریافت اندیشه فاطمی به صورت جداگانه و با لحاظ وضعیت تاریخی و اجتماعی زمانه آن حضرت به تاخیر افتد حال آنکه فهم اندیشه حضرت از نظر موضوعی و روشی به دلیل جایگاه وی در اسلام و تمدن اسلامی و کنشگری ویژه وی در اجتماع تاریخ تمدن اسلامی صرورتی تعیین کننده برای راستی آزمایی گفتمانی و جریانی به شمار می آید.
نظر شما