سعدالله زارعی، کارشناس امور بین الملل در گفت وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری شبستان نفوذ را در ادبیات سیاسی به معنای ورود به یک سامانه منظم با کارکردهای مشخص با هدف بر هم زدن، تضعیف یا تغییر کارکردهای آن سامانه تعریف کرد و بیان داشت: نفوذ یا همان رخنه در حقیقت هدف سیاسی پیگیرانه است که می تواند در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی، امنیتی، نظامی و... صورت گیرد.
وی با تأکید بر این نکته که نفوذ یا رخنه تلاش شناخت شده در سطح جهان است، یادآور شد که این اقدام توسط قدرتهایی که نمی خواهند واقعیتهای یک موضوع را در نظام سیاسی رقیب یا دشمن بپذیرند صورت می گیرد و عنوان کرد: نفوذ توسط قدرتها در سیستم یا خرده سیستمهای نظامها صورت می گیرد تا کارکرد آنها را تضعیف یا تغییر دهد به گونه ای که منافع خود را تأمین کنند.
زارعی از نفوذ به عنوان یک تلاش دائمی و بی وقفه یاد کرد که از سوی دولتها و کشورهایی که رقیب خود را به رسمیت نمی شناسند و در صدد تخریب و از میدان به درکردن آنها است، به کار گرفته می شود و گفت: برای نفوذ زمان خاصی را نمی توان قائل شد. نفوذ، مهمترین، مؤثرین و مرسوم ترین کاری است که از سوی دولتها برای تخریب رقیب خود دنبال می شود.
کارشناس امور بین الملل درباره عوامل مؤثر در نفوذی شدن افراد نیز اینگونه توضیح داد: اولین و مهمترین عنصری که سبب می شود یک شخص از ملیت مشخص به سمت تأمین منافع دولت بیگانه سوق داده شود، فقدان هویت است. دومین نکته بنیان ضعیف خانوادگی است.
وی خودبرتربینی و خودبینی را سومین عاملی دانست که سبب می شود یک فرد نفوذپذیر شود و تأکید کرد: چنین فردی به نصایح، تذکرات و دیدگاههای دیگران بی اعتنا می شود، چرا که خود را محور تصمیم گیری قرار می دهد. دشمن نیز با استفاده از این نقطه ضعف با تعریف و تمجید در او نفوذ می کند.
زارعی بیان داشت: چنین فردی تعریف و تمجید دیگران را دلیل بر حقانیت خود تلقی می کند، در حالی که نمی داند آرام آرام به استخدام آنها در می آید، به همین دلیل شخصیتهای کاذب در انسان می تواند او را به نوعی به سمت سوء استفاده دشمن سوق دهد.
وی تعریف حوزه منافع خیال برانگیز و بسیار اسثتنایی از سوی دشمن را از دیگر عوامل ایجاد نفوذپذیری افراد برشمرد و تأکید کرد: بحث دیگر این است که دشمن با برجسته سازی مکانیزمهای حفاظتی و پوششی، خطی از اعتماد و اطمینان را به فردی که وارد تور نفوذ شده، می دهد؛ به گونه ای که فرد خیال می کند همکاری با سرویسهای دشمن برای او هزینه ندارد و با این همکاری می تواند زندگی مرفه و تأمین شده ای داشته باشد، بدون این که تبعاتی را پرداخت کند.
این کارشناس امور بین الملل عنوان کرد: سرویس جاسوسی MI6 برای ایجاد نفوذ در آقای علیرضا اکبری نیز از این روشها استفاده کرد، یعنی نخست بر وضعیت شخصیتی او سوار شد و با دعوت به جلسات بسیار خاص برای او شخصیت کاذب ایجاد کرد. سپس به او اطمینان داد که همکاری نرمالی را ارائه می دهد، در عین حال برایش حوزه وسیع منابع و منافع تعریف کرد، سپس از طریق سلسله آموزشهایی ثابت کرد که این کار در یک فرآیند 100 درصد هوشمندانه و دقیق صورت می گیرد و همه جوانب کار حساب شده است، به همین دلیل امکان ندارد جمهوری اسلامی پی به ارتباط او با دیگران ببرد. همچنین این موضوع(جاسوسی) برای شخص اکبری ضرر نخواهد داشت. این همان فرآیند انتقال فرد از وضعیت ملی به وضعیت جاسوسی است.
زارعی درباره دلایل عصبانیت غربیها از مجازات اکبری نیز گفت: درباره این موضوع دو اتفاق رخ داد؛ نخست، یک سرویس شناخته شده جاسوسی که بسیار بر روی روشهای خود اعتماد داشت، در معرض افشای ارتباطات و شناسایی یک سر مهره جاسوسی قرار گرفت و این موضوع اعتبار این سرویس را به شدت زیر سؤال برد و ثابت کرد که در این سرویس رخنه وجود دارد.
وی افزود: امروزه سرویسهای جاسوسی به تعبیری ابر سرویسهای جاسوسی برای کشورها تبدیل به صنعت اقتصادی شده اند، یعنی اطلاعات تبدیل به کالا شده و کشوری که در این زمینه دارای اعتبار ویژه باشد، سرویس اش نیز مورد استفاده کشورهای دیگر قرار می گیرد و آن کشور از طریق خدمات اطلاعاتی و کمک به ایجاد سرویسهای اطلاعاتی خاص برای کشورش درآمدهای هنگفتی کسب می کند، از این رو به میزانی که به اعتباری این سرویس خدشه وارد کند این صنعت دچار کسادی می شود.
این کارشناس امور بین الملل ادامه داد: موضوع دوم این است که شناسایی این سر مهره جاسوسی و مجازات شدیدش میدان به کارگیری جاسوس توسط انگلیسیها را به شدت ناامن کرد و از این به بعد این سرویس در به کارگیری نیرو دچار مشکل می شود، یعنی هزینههای به کارگیری جاسوسی برای او افزایش می یابد و دایره عملش نیز در کشورهای رقیب مثل ایران به شدت کاهش می یابد، لذا انگلیسیها در این صحنه که مفتضح شدند برای این که نشان دهند حداکثر حمایت را از جاسوسان خود دارند، موضع گیریها بسیار شدیدی داشتند و سفیر خود را فراخواند تا بگویند ما ابتکار عمل را در دست داریم. از شرکای اروپایی خود نیز خواستند تا در این زمینه پای کار بیایند ولی تمام این اقدامات نشان می دهد که ضربه امنیتی به این سرویس جاسوسی و سیستمهای غربی به چه میزان کارآمد بوده و آنها را در وضعیت نگران قرار داده است.
زارعی درباره عملکرد سرویس جاسوسی اسرائیل نیز توضیح داد: اسرائیلیها در میان سرویسهای جاسوسی دنیا یکی از پرآوازه ترین سرویسها را در اختیار دارند. موساد یک سرویس اطلاعاتی است که حتی از سوی کشورهای عربی نیز به عنوان یک مجموعه قابل تقلید که می توان از او کمک گرفت، عمل می کند. در سطح اروپا نیز موساد به شدت نفوذ دارد، به گونه ای که بسیاری از اقداماتی که دولتهای غربی در حمایت از اسرائیل انجام می دهند، تحت تأثیر نفوذ و فعالیتهای این سرویس جاسوسی صورت می گیرد.
وی افزود: حتی بخشی از تحرکی که آمریکاییها به نفع اسرائیل انجام می دهند، تحت فشار و تأثیر موساد صورت می گیرد، بنابراین اسرائیل در حوزه جاسوسی یکی از محورهای مورد مشورت از سوی سرویسهای دیگر است و صنعت تجارت اطلاعات درباره موساد به نحو بارز به چشم می خورد.
این کارشناس امور بین الملل در توضیح این که روش غرب و آمریکا برای نفوذ در ایران چیست، خاطرنشان کرد: نفوذ غرب به ویژه آمریکا و انگلیسی در ایران بر بستر جریانات تربیت شده توسط آنها استوار است، یعنی در طول بیش از 150 سال غربیها از طریق ورود در حوزههای علمی کشور همانند دانشگاهها، سیستمهای اداری، سامانههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی طیف وسیعی از طرفداران را برای خودشان به وجود آورده اند.
وی افزود: مطلوبیت غرب در بخش قابل توجهی از جامعه سیاسی، فرهنگی، علمی و... موقعیت ویژه ای برای او فراهم کرده است. یعنی افرادی بدون گرفتن مواجیب از غرب در ایران دفاع می کنند، نواقص آنها را به نوعی توجیه کرده و ارتباط با آنها را ضروری توصیف می کنند. این گونه افراد، غربیها را دارای حسن نیت معرفی می کنند، تاریخ پر از خیانتشان را به نوعی کتمان می کنند.
زارعی تصریح کرد: طرفداران غرب در ایران جریان گسترده ای هستند که در دورههای طولانی در کشور حاکمیت را به دست داشتند. حتی در دوره جمهوری اسلامی در مقاطعی دارای قدرت گسترده ای در دستگاههای سیاسی، فرهنگی و مرتبط با حوزه اجتماعی بودند و غربیها نیز از این بستر برای تربیت جاسوس و توجیه اقدامات جاسوسی خود استفاده می کنند.
نظر شما