نقش تحصن علما در مسجد دانشگاه تهران در بازگشت امام(ره)

هشتم بهمن ماه سال ۱۳۵۷، عده‌ای از علما در حرکتی اعتراض‌آمیز، در مسجد دانشگاه تهران تحصن و با انتشار اعلامیه‌ای، اعتراض خود را نسبت به بستن شدن فرودگاه مهرآباد و ممانعت از ورود امام خمینی(ره) اعلام کردند.

خبرگزاری شبستان، گروه مسجد و کانون‌های مساجد، یکی از مهمترین رویدادهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، تحصن روحانیون در مسجد دانشگاه تهران در اعتراض به دولت شاپور بختیار بود.

 

عده­ ای از روحانیون از سراسر کشور در اوایل بهمن ۱۳۵۷ برای استقبال از امام خمینی (ره) راهی تهران شدند. اما کمی بعد دولت بختیار، برای جلوگیری از ورود امام، به کلیه شرکت ‏های هواپیمایی بین المللی اعلام کرد: به تهران پرواز نکنند.

 

علاوه بر این، به دستور بختیار، تعداد زیادی ادوات نظامی از جمله تانک و زره‏پوش در فرودگاه مهرآباد تهران مستقر شدند تا از ورود امام به کشور جلوگیری کنند. همچنین، در کنار تمام این تدابیر، کلیه فرودگاه ‏های کشور برای سه روز بسته اعلام شد. با شرایط به وجود آمده، نزدیکان امام اعلام کردند، به مناسبت بسته بودن فرودگاه ‏ها، سفر امام به تهران، دو روز به تعویق افتاد.

 

 

 

 

روحانیون در هفتم بهمن ۱۳۵۷ در مدرسه رفاه جمع شدند؛ آنان در اعتراض به ممانعت شاپور بختیار از ورود امام خمینی(ره) به ایران، تصمیم به تحصن در مسجد دانشگاه تهران گرفتند. این تحصن از ساعت ۹ صبح هشتم بهمن ۱۳۵۷ آغاز شد.

 

کارشناسان مسائل تاریخی معتقدند انتخاب مسجد دانشگاه به عنوان مکان تحصن، گزینش بسیار دقیق و هوشمندانه ای بود؛ هم باعث فشرده شدن صفوف مردم به ویژه دو گروه روحانی و دانشگاهی شد، هم سرانجام رژیم بختیار در مقابل خواست مردم تسلیم شد.

 

روزنامه اطلاعات در گزارشی نوشت: «بیست‌ نفر از روحانیون از جامعه روحانیت مبارز تهران و بیست نفر از روحانیون شهرستان­ ها در مسجد دانشگاه تهران تحصن کردند. حجت‌الاسلام جنتی سخنگوی روحانیون نیز اعلام کرد که آقایان طالقانی،‌ منتظری و بهشتی نیز به جمع متحصنین خواهند پیوست. ساعت ۹ صبح نماینده خلبانان اعتصابی هواپیمای ملی کشور نیز به جمع روحانیون آمد و از آمادگی خلبانان برای پیوستن به این تحصن خبر داد

 

در ادامه اسامی جمعی از متحصنین را که در ساعات اول به مسجد دانشگاه تهران آمده بودند به این شرح اعلام شد: «آقایان مطهری، آذری، محمدی، محفوظی، طاهری، محمدعلی جنتی، مهدی ربانی، محمدعلی شرعی، فاضل موحدی، یوسف صانعی، حسین راستی، محمد مومن، خلخالی، احمدی، توسلی و حیدری.».

 

سازمان ملی دانشگاهیان ایران کمیته تدارک امکانات برای متحصنین تشکیل داد و نوشت: «تعداد روحانیون مبارز تا ظهر امروز از چهارصد نفر تجاوز کرد تلاوت و ترجمه آیات قرآن مجید از جمله برنامه‌های متحصنان در مسجد دانشگاه است. آیت الله سیدعلی خامنه‌ای و  اکبر هاشمی رفسنجانی و استاد شهید مطهری در جمع متحصنان برنامه سخنرانی دارند

 

 

 

 

 

روحانیون مبارزِ متحصن در مسجد دانشگاه تهران با صدور اعلامیه شماره یک خود اعلام کردند: «حکومت غیرقانونی و غاصب شاپور بختیار در بیشرمی و اهانت به حیثیت ملت ایران، روی پیشینیان نوکرصفت خود را سفید کرد.

 

در روز جمعه ۶ بهمن در تهران و تبریز و رشت و گرگان و آبادان و سنندج و بعضی از شهرستان­های دیگر دست به کشتارهای فجیع و وحشیانه زد و با بستن فرودگاه‏های کشور به روی رهبر محبوب ملت «آیت‌الله‌العظمی امام خمینی دام‌ظله» احساسات پاک مردم شرافتمند ایران را که با قلبی لبریز از عشق و دیدگان پراشک و شوق در انتظار مقدم فرخنده رهبر عظیم‌الشان خود بود، سخت جریحه‌دار ساخت و خشم سهمگین ملت ایران را که ریشه او و اربابانش را خواهد سوخت، بیش از پیش برانگیخت، اینجانبان به عنوان اعتراض به اعمال ضدانسانی دولت غیرقانونی بختیاری از ساعت ۹ صبح روز یکشنبه ۸ بهمن ماه جاری تا بازگشت حضرت آیت‌الله امام خمینی دام ظله به وطن و آغوش پر از مهر ملت، در مسجد دانشگاه تهران تحصن اختیار می‌کنیم و از این محل مقدس در کنار برادران دانشجوی خود، ندای حق‌طلبانه خود را به گوش جهانیان خواهیم رساند. برقرار باد جمهوری اسلامی به رهبری امام خمینی

 

آیت‌الله خامنه‌ای، که آن زمان عضو شورای انقلاب بود، درباره علت تحصن و انتخاب محل‌ آن در مصاحبه‌ای می‌گویند: « آن شبى که قرار بود ما صبح برویم تحصن بکنیم، آن روزى بود که امام قرار بود بیایند و نیامدند. ما رفتیم در بهشت زهرا(س) و شهید بهشتى سخنرانى کردند و بنده قطعنامه را خواندم... یک سخنرانى شهید بهشتى کردند، بعد هم یک قطعنامه‌اى تهیه کرده بودیم. من هم رفتم قطعنامه را خواندم و برگشتیم.

 

وقتى که برگشتیم صحبت شد که حالا قدم بعدى چه باشد؟ فکر تحصن در تهران بى‌ارتباط به تجربه‌ تحصن در مشهد نبود، یعنى تجربه‌ موفق تحصن بیمارستان مشهد تشویق‌کننده بود به این تحصنى که در تهران انجام گرفت. مدتى بحث شد که کجا تحصن انجام بگیرد، بعضى مى‌گفتند در مسجد بازار -مسجد امام که آن وقت اسمش مسجد شاه بود- آن‌جا تحصن انجام بگیرد، بعضى جاهاى دیگر را پیشنهاد مى‌کردند یک وقت پیشنهاد دانشگاه هم شد که دیدیم بسیار جالب و از همه جهت این خوب هست

 

اتاقک کنار مسجد دانشگاه اما به مرکز رهبری تحصن در تهران بدل شده بود. چند کمیته‌ اصلی جهت تحصن تشکیل شد که برخی از آن‌ها عبارت بودند از: کمیته‌ علمای شهرستانی و کمیته‌ی پشتیبانی؛ کمیته‌ مهم دیگری هم وجود داشت به‌نام کمیته‌ تبلیغات. مسئولیت این کمیته با آیت‌الله خامنه‌ای بود که نشریه‌ای هم در همان ایام منتشر می‌کرد: «من فراموش نمی‌کنم آن روز با مرحوم آقای بهشتی دو نفری آمدیم و از در شرقی دانشگاه وارد شدیم. یکی از دوستان عزیز و علمای محترم ... قبلاً رفتند آن‌جا، هماهنگی کردند و در شرقی دانشگاه را باز کردند -چون در جنوبی که در اصلی بود، [تحت کنترل رژیم بود] و روی ما باز نمی‌شد- و ما از آن‌جا وارد دانشگاه شدیم، رفتیم توی مسجد دانشگاه، و بنده رفتم توی آن اتاق عقب مسجد -که یک اتاق کوچکی بود، نمی دانم حالا هم هست یا نه- آن‌جا مستقر شدیم و از همان روز اول، نشریه‌ی تحصن را راه انداختیم، که چند شماره از همان روز اول آنجا منتشر شد.».

 

 

این تحصن هوشمندانه و به‌موقع علما و بازتاب گسترده‌ی آن فشار شدیدی به بختیار وارد کرد و او را سخت به تکاپو انداخت. او حتی در این راه به مذاکره‌ی غیر مستقیم با سران تحصن هم روی آورده بود؛ اگرچه نمی‌توانست آنان را به سازش و کوتاه آمدن بکشد. به گفته‌ آیت‌الله جمی: «ما می‌دانستیم که بختیار دستپاچه شده، با بعضی از این بزرگان دست‌اندرکار تحصن و کمیته‌ استقبال تماس‌هایی می‌گیرد. با آقایانی مثل شهید مطهری و بهشتی که یک کاری بکنند. این‌ها هم قرص و محکم می‌گفتند که غیر از این راهی نیست و باید حتماً امام بیاید و این تحصن به هم نمی‌خورد تا امام بیاید

 

نقش مردم در تامین هزینه‌های مالی تحصن روحانیون در دانشگاه تهران

مردم هم به اشکال مختلف با روحانیون همراه شدند. گروهی مستقیما در جریان تحصن قرار گرفتند و عده‌ای شرایط مورد نیاز تحصن را آماده می­ کردند. محسن رفیق دوست در بخشی از کتاب خاطراتش که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است در این رابطه می‌گوید: «از موقعی که قرار شد علما به دانشگاه تهران بروند، ما همراه با دوستان رفتیم و مسجد را تحویل گرفتیم...

 

هزینه‌ تحصن علما و دیگر کارها را رفقایمان می‌پرداختند؛ یعنی ما هر وقت نیاز به پول پیدا‌ می‌کردیم از دوستان می‌گرفتیم. یکی از افرادی که مدام به ما کمک می‌کرد فردی بود به نام حاجی محمد درویش دماوندی. ایشان فردی بازاری بودند و از اول در جریانات نهضت امام بودند و کمک مالی می‌کردند.

 

روزی که تازه ما مدرسه‌ رفاه را در اختیار گرفته بودیم این فرد نزدم آمد و دستمالی را به دستم داد و گفت: «این مقداری پول است خانه‌ام را فروختم و این پولش شده، بیایید با این پول کارهایتان را پیش ببرید.» یعنی این فرد آن قدر به خاطر انقلاب فداکاری می‌کرد که حتی حاضر شده بود خانه‌ خودش را هم بفروشد.

 

هزینه‌های تحصن علما و دیگر کارها از این راه و نیز از راه کمک‌های مردمی تامین می‌شد. این تحصن علما یک هفته طول کشید و با ورود امام خود به خود شکسته شد. ابتدا قرار بر این بود که امام بعد از تشریف فرمایی به ایران به دانشگاه بروند و خودشان پایان تحصن را اعلام کنند، ولی چون ما یازده بهمن فرودگاه را تحویل گرفته بودیم بیشتر علما، برای دیدن امام به فرودگاه رفته بودند تا از معظم‌له استقبال کنند و بدین صورت تحصن شکسته شده بود

 

نهایتا تحصن روحانیون در دانشگاه تهران چهار روز به طول کشید و دولت شاپور بختیار مجبور شد فرودگاه‌های کشور را بازگشایی کند. روحانیون متحصن با انتشار بیانیه‌ای پایان تحصن خود را اعلام کردند؛ و در روز دوازدهم بهمن ۱۳۵۷ اتوبوس‌هایی متحصنان را از دانشگاه تهران به سمت مهرآباد برد تا شاهد بر زمین نشستن هواپیمای امام خمینی(ره) در تهران باشند.

 

منابع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی،پژوهشکده تاریخ معاصر

 

کد خبر 1249162

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha