تفکر در کلام‌الله و معانی قرآن به منزلۀ چراغ شب‌های تار است

آیت الله کمیلی با اشاره به اینکه ریا باعث خرابی و فساد عمل می‌شود و انسان را از خدا دور می‌کند، گفت: تفکر در کلام‌الله و معانی قرآن به منزلۀ چراغ شب‌های تار است. قرآن در دل اهل هدایت و اهل نور همانند چراغی است که ظلمت‌ها و حجاب‌ها را کنار می‌زند.

به گزارش خبرگزاری شبستان؛ جلسه چهلم درس اخلاقِ آیت الله کمیلی خراسانی پیرامون شرح کتاب گران‌قدر آداب نماز امام خمینی برگزار شد. آیت الله کمیلی با قرائت فراز «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَشْهَدَنَا مَشْهَدَ أَوْلِيَائِهِ فِي رَجَبٍ، وَ أَوْجَبَ عَلَيْنَا مِنْ حَقِّهِمْ مَا قَدْ وَجَبَ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ أَنَا سَآئِلُكُمْ وَ ءَامِلُكُمْ فِيمَا إلَيْكُمُ التَّفْوِيضُ، وَ عَلَيْكُمُ التَّعْوِيضُ؛ وَ يُشْفَي‌ الْمَرِيضُ، وَ مَا تَزْدَادُ الارْحَامُ وَ مَا تَغِيضُ» از زیارت رجبیه گفت: این زیارت را می‌توان همانند زیارت امین الله برای هر امام و معصومی قرائت نمود. چهار جمله قافیه‌دار مختوم به حرف «ض» این فراز در شأن و مقام این خاندان است. 

 

 

مراد از «التفویض» محول شدن شئونات و کارهای خداوند به ذوات مقدسه و انوار طیبه است. «التَّعْوِیضُ» یعنی یک نگاه ذوات مقدسه، زندگی مادی و معنوی انسان را تغییر می‌دهد. در واقع تغییر دادن کار این خاندان است.

وی گفت: یکی از شئونات الهی، صفت شافی است. در دعا نیز می‌خوانیم: «يا مَنِ اسْمُهُ دَواءٌ وَ ذِكْرُهُ شِفاءٌ». جمله «وَيُشْفَي‌ الْمَرِيضُ» اشاره دارد به اینکه خداوند شفای مریض را به ذوات مقدسه واگذار کرده است. لذا آن‌ها به در خانه اهل بیت می‌روند و شفای خود را از ایشان طلب می‌کنند و به صحت، سلامتی و شفا می‌رسند. پنجره فولاد در مشهد مقدس معروف است. کرامات ظاهر شده از این خاندان بسیار است و در حیات و بعد ممات ایشان ادامه دارد.

جمله «وَ مَا تَزْدَادُ الْأَرْحَامُ وَ مَا تَغِیضُ» بسیار عجیب است. کم و زیاد شدن فرزندان در رحم مادر نیز با اراده و مشیت ذوات مقدسه بوده و خدا این مقام را به آن‌ها عنایت کرده است. صحبت درباره اهل بیت(ع) بسیار است اما به همین مقدار بسنده می‌شود.

 

 

استاد حوزه و اخلاق گفت: حضرت امام (ره) در خاتمه مصباح اول به مناسبت قرائت قرآن در نماز به ذکر روایاتی از مصادر معتبر در شأن قران کریم پرداخته که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود. روایت اول- از شیخ صدوق با سند خودش از رسول خدا (ص) منقول است که فرمود: کسی که تعلم قران کند و به گفته‌های الهی عمل نکند و در عوض، حب دنیا و زینت آن را اختیار کند، مستحق سخط خدا شود؛ و در درجه یهود و نصاراست که کتاب خدا را پشت سرشان انداختند.‏

روایت دوم- کسی که با صدای بلند قرائت قرآن کند و مقصودش سُمعه، شهرت و رسیدن به مقامات دنیوی باشد‏‎؛ روز قیامت، خدا را ملاقات کند در حالی که روی او‏‎ ‎‏استخوان بی‌گوشت است و قرآن به پشت گردنش زند تا داخل آتش شود.‏

 

 

استاد اخلاق گفت: سمعه از اقسام ریا است و به مفهوم عبادت خود را به گوش مردم رساندن برای جلب قلوب آن‌هاست. امروزه چنین حالتی برای بعضی قاریان در مسابقات قرآن هست. هرچند با صدای زیبا، رعایت علم تجوید و مخارج حروف باشد. اما باید قرائت قرآن همراه با نیت اخلاص باشد. 

وی خاطرنشان کرد: انسان با مطالعه چنین روایتی، باید حواس خود را خیلی جمع کند. چون اگر ذره‌ای از ریا وارد هر امر عبادی و الهی شود باعث خرابی و فساد عمل می‌شود و انسان را از خدا دور می‌کند.

 

روایت سوم- کسی که قرائت قرآن کند و به آن عمل نکند خدا او را در روز قیامت کور محشور کند. و روز قیامت گوید خدایا چرا مرا کور محشور کردی با این‌که من بینا بودم. جواب می‌آید چون آیات ما را نسيان نمودی؛ و در قرائت قرآن فقط به روخوانی آن اکتفا نمودی و به جنبه‌های عملی توجه نکردی لذا ما هم تو را امروز نسيان کنیم؛ پس او را به سوی آتش فرستند.

روایت چهارم- کسی که برای رضای خدا و یاد گرفتن احکام و معالم دین قرائت قرآن کند برای او از مثوبات الهی به اندازه‌ای عنایت می‌شود که به جمیع ملائکه و انبیاء مرسلین داده شده است.

روایت پنجم- کسی که قرآن را تعلم کند برای ریا و سمعه تا با جاهلان‏‎ ‎‏جدال کند و بر علما مباهات کند و دنیا را به آن طلب کند، خداوند استخوان‌های او را روز قیامت متفرق‏‎ ‎‏فرماید؛ و جز آتش برای او جای دیگری نباشد و از شدت غضب و سخط خداوند‏ به جمیع انواع عذاب، معذب‏‎ ‎‏کنند.

 

 

وی افزود: روایات قبلی در مذمت کسانی بود که تلاوت قرآن داشتند و قاری قرآن بودند اما به آن عمل نمی‌کردند. اما روایت بعدی درباره فواید، مثوبات و فضیلت کسی است که قرآن را قرائت می‌کند به خاطر معنویات و دستوراتی که در آن هست.

روایت ششم: کسی که تعلم قرآن کند و در علم و تعلیم، تواضع نماید و با بندگان خدا نیز در تعلیم و در حین آموزش و قرائت قرآن تواضع نماید؛ ثواب کسی در بهشت از او بیش‌تر نیست و هیچ منزل و درجۀ رفیعۀ نفیسه‌ای نیست مگر آن‌که او را نصیب وافری باشد.

 

 

استاد اخلاق گفت: تفکر در کلام‌الله و معانی قرآن بسیار مدح شده و به منزلۀ چراغ شب‌های تار است. قرآن در دل اهل هدایت و اهل نور همانند چراغی است که ظلمت‌ها و حجاب‌ها را کنار می‌زند.

استاد حوزه با استناد به جملاتی از امام راحل گفت: «همان‌طور که انسان باید با‏‎ ‎نور ظاهری در ظلمت‌ها و تاریکی‌ها مشی کند تا از خطر پرتگاه‌ها مصون بماند»؛ یعنی برای عبور از یک ممر تاریک باید چراغی در دستش باشد. لذا «با‏‎ ‎‏قرآن، که نور هدایت و مصباح المنیر راه عرفان و ایمان است، باید در راه‏‎ ‎‏ظلمانی سیر الی اللّه مشی کند تا در پرتگاه‌های مهلک نیفتد.‏‎» اگر انسان به دنبال آن عرفان واقعی است نه عرفان‌های کاذب و دروغین تا او را به کمال برساند باید به قرآن رجوع نماید و از معارف قرآنی استفاده کند.

 

 

آیت الله کمیلی افزود: حضرت امام راحل (ره) با اشاره به حدیثی از حضرت امیرمؤمنان (علیه السلام) از کتاب معانی‌الاخبار می‌فرماید: «فقیه حقیقی آن شخصی است که قرآن را از روی بی میلی ترک نکند و‏‎ ‎‏به غیر آن متوجّه شود. آگاه باش که خیری نیست در علمی که در آن تفهم‏‎ ‎‏نباشد؛ و خیری نیست در قرائتی که در آن تدبر نباشد؛ و خیری نیست در‏‎ ‎‏عبادتی که در آن تفقه نباشد.»

این فقیه عارف گفت: علت نقل کلام نورانی اهل بیت(ع) در شأن قرآن در کتاب شریف آداب نماز آن بود که در نمازها مخصوصاً در نماز شب به سور قصار اکتفا نشود بلکه از سور طوال نیز خوانده شود؛ آن هم با حالت تهجد، انابت و دریافت نور از مفاهیم بلند قرآنی که به طور حتم بر روی نفس اثر خواهد گذاشت و آن را طاهر، پاک و نورانی خواهد کرد.

 

 

آیت الله کمیلی در اهمیت ماه رجب گفت: باید توجه بسیاری به شب‌های ماه رجب داشت. شب نیمه ماه رجب، شب بسیار پر فضیلتی است. از یک طرف شب زیارتی مخصوصه حضرت امام حسین (علیه‌السلام) است؛ و از جهت دیگر ملکی از جانب خدا تعیین شده که مردم را در شب‌های ماه مبارک رجب به سوی خدا فرا می‌خواند. این ماه ادعیه گوناگونی دارد و چندین دعای آن نیز از جانب ناحیه مقدسه حضرت ولی‌عصر (عج) صادر شده است.

وی تأکید کرد: انسان نباید در این لیالی شریفه کم همتی کند. باید مقداری از وقت خود را به قرائت ادعیه، مناجات، توسلات و توجهات اختصاص دهد. اهل مراقبه، اوقات شریف اشهر ثلاثه را بسیار مغتنم می‌دانستند و خود را در یک هاله‌ای از نور می‌دیدند. استاد ما مرحوم آیت‌الحق سید هاشم حداد(ره) از جمله این افراد بود. حال معنوی و روحی ایشان در ازمنه و امکنه مقدسه دگرگون می‌شد. در ظاهر، کتاب دعایی در دست نداشت تا آن را بخواند اما باطنش خیلی نورانی بود و تجلیات توحیدی بر ملامح ظاهری او ظاهر می‌شد. یعنی وقتی در محضر ایشان می‌نشستیم یکپارچه نور و تجلیات بود به‌طوری که هیچ نیازی به موعظه نبود؛ بلکه همان نگاه و نفس‌های روحی و معنوی ایشان بسیار پر معنا بود؛ البته برای آن‌ها که اهل معنا بودند و می‌توانستند آن را درک کنند.

 

 

وی افزود: سعی کنیم تا پا جای پای بزرگان بگذاریم. در دعای ندبه نیز می‌خوانیم: «يَحْذُو حَذْوَ الرَّسُولِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمَا وَ آلِهِمَا». حضرت علی (ع) پا بر روی جای پای حضرت رسول خدا (ص) می‌گذاشت. شاگردان این مکتب موظف هستند که پا جای پای بزرگان این مکتب بگذارند. ببینند گفتار، رفتار و زندگی آن‌ها چگونه بوده و به آن‌ها تأسی کنند. رفاقت با خوبان انسان را خوب می‌کند. رفاقت، همنشینی، هم صحبتی، نگاه کردن، تفکر و اندیشه کردن انسان را خوب می‌کند. اگر انسان اندیشه خود را از اندیشه‌های باطل، غفلت و دنیا به سمت اندیشه‌های معنوی، معرفتی و الهی برگرداند همان اندیشه‌ها کارگر است و انسان را به سمت خوبی‌ها می‌برد و او را در ظاهر و باطن خوب می‌کند. ان‌شاء الله بتوان به لطف الهی در این ایام و لیالی شریفه کسب انوار نمود.

 

 

کد خبر 1251549

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha