خبرگزاری شبستان-خراسان جنوبی؛ زینب روحانی مقدم -دوم اسفند روز جهانی زبان مادری است. روزی مردمان این کره خاکی از ظلم و جور مستبدان و خودکامگان حکومتی برای حفظ زبان مادری خود که همچون ناموس برایشان مقدس و ارزشمند بود، به پاخواسته و جنگیدند و صدای همنوعان خود شدند.
نامگذاری این روز در کنفرانس عمومی یونسکو در سال ۱۹۹۹ به منظور کمک به تنوع زبانی و فرهنگی انجام شده است تا آتش دشمنی و کینه مردم و حکومت را خاموش کند، مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز به دلیل اهمیت زیاد آن، سال ۲۰۰۸ را سال جهانی زبانها اعلام کرد.
*جایگاه زبان مادری
زبان مادری یا زبان اول همان کلامی است که از کودکی به آن صحبت کردهایم و به نوعی زبان بومی ما محسوب می شود و در اصل وقتی از این اصطلاح استفاده میکنیم؛ به کلامی اشاره داریم که شخص از بدو تولد میآموزد و این همان شیوه ارتباطی است که همه ما ابتدا در معرض آن قرار داریم و اولین نوع حرف زدن است که فرا میگیریم.
به عبارت دیگر زبان مادری به معنی زبان غالب گوینده است و نه تنها از منظر اکتسابی، بلکه به لحاظ اهمیت و توانایی گویش و در یادگیری شیوههای ارتباطی اهمیت دارد.
یکی از بهترین روشها برای حفظ زبان مادری، ادامه استفاده از آن چه به صورت نوشتاری و چه به صورت گفتاری است و در واقع این راهی برای افزایش آگاهی زبانی در حوزههای مختلف است.
زبان اساس و پایه تمدنها است و وسیلهای برای پیوند دادن آحاد جامعه به هم محسوب میشود و هر چند یادگیری حوزههای کلامی دیگر هم میتواند جالب توجه باشد؛ اما به کار بردن زبان مادری خود در صورت امکان، اهمیت بسیار زیادی دارد.
*زبان مادری؛هویت و فرهنگی به یادماندنی و فراموش نشدنی
یکی از ستونهای بنیادینِ هویتِ هر کشور، زبان آن کشور است و برخورداری از زبان زایا و پویا برای هر ملت، نشانهٔ برخورداری آن از فرهنگِ زایا و پویا است؛ زیرا بخش عمدهٔ فرهنگ هر ملت در زبانش نهفته است و مردمی که زبان مادری خود را فراموش کنند، در واقع خواسته یا ناخواسته و آگاهانه یا ناآگاهانه، غالب فرهنگ خود را فراموش کردهاند.
زبان فارسی یکی از شیرین ترین زبان های مادری در جهان است که اشعار و داستان ها و قصه های آن به گونه ای زیبا و خوش بیان است که هر عاشق زیبایی را به خود جذب می کند و در ایران میانجی زبان های مادری بسیاری از جمله تُرک، لر و عرب و گیلکی و آذری و غیره است.
زبان مادری همان زبانی است که از بدو تولد تا پایان بهار زندگی با آن سخن می گوییم و فرقی ندارد چه لهجه ای داشته باشیم و مهم زبان مادری است که نسل به نسل انتقال می یابد و هر چه از زبان مادری ما بگوییم باز هم کم گفته ایم.
مبارزه بر سر حفظ زبان مادری ایرانیان قدمتی دیرینه دارد و شکل دیگر می توان گفت که جزوی از تاریخ این دیار است و اما طی چند سال اخیر دشمنان این فرهنگ و هویت ایرانیان را نشانه گرفته و به دنبال این است تا زبان مادری را از ما بگیرد.
پیدایش و به کاربردن واژگان بیگانه و حتی تشویق به صحبت کردن به زبان فارسی صریح می تواند سبب به فراموشی سپرده شدن زبان های مادری زیبایی همچون لری، عربی، ترکی، آذری، گیلکی، اصفهانی، شیرازی، کردی و غیره شود. برای حفاظت از زبان مادری موظف هستیم تا فرزندان خود را از همان بدو تولد تشویق به صحبت کردن با لهجه و زبان مادری کنیم و نگذاریم این آواهای زیبا و دلنشین که در جهان بی همتا است به فراموشی سپرده شود.
گفتگوی خبرنگار شبستان با دکتر حسین زنگویی، استاد حوزه ادبیات دانشگاه و پژوهشگر در خصوص زبان مادری و زبان شیرین فارسی را در زیر میخوانید؛
۱-زبان مادری چیست و چرا اهمیت دارد؟ زبان فارسی حلقه ی اتصال تمام اقوام و طوایف مختلفی است که با زبان مادری خود در مناطق دور و نزدیک ایران زندگی کرده و می کنند.
مردمانی که دارای گویش های مختلف بوده اند طیّ قرون گذشته در سرزمینی به نام ایران جمع شده اند و بر اثر زندگی مسالمت آمیز، علایق پاره سرزمینی آن ها به «قلب جامعه ی ایران» تبدیل شده است و با پیوند یافتن قلوب جوامع مختلف ایرانی به یکدیگر، زبان فارسی از دل زبان های مادری مختلفی از جمله لری، کردی، بلوچی، خوزی، مازنی و غیره سر برآورده است.
بررسی های تاریخی زبان فارسی نشان می دهد که این زبان از دل خراسان بزرگ درقرن های سوم و چهارم هجری برآمده است و با تکامل قواعد و اصول زبانی گسترش یافته و با گذشت قرن های متمادی وبا برخورد با زبان های ملل دیگر از جمله زبان عربی، تغییرات و تحولات ممتدی را تجربه کرده تا به قد و قواره امروزی خود درآمده است.
با این توضیح اهمیت زبان فارسی و زبان مادری تاحدی روشن می شود و زبان فارسی در حوزه های فرهنگ و تمدنی خود، شاهراه هایی که ذهن و زبان مردم غرب ایران را به شرق و شمال آن به جنوب و کل سرزمین ما را به اقصی نقاط جهان پیوند داده و می دهد و مردم را مانند پیکره ای واحد در زیر لوای پرچم جمهوری اسلامی به ایستادگی، مقاومت و سرافرازی فرامی خواند و هویت ملی و دینی مردم را رقم زده و می زند.
۲-چرا هر فردی زبان مادری یا همان نخستین زبانی را که در زمان کودکی یاد گرفته بهتر از هر زبان دیگری می داند؟ به نظر من دلایل مختلفی دارد و نخستین دلیل این است که زبان مادری مانند شیرمادر است که افراد را پرورده و هر کسی بر اساس فطرت و طبیعت و غرایز پنهانی دلبسته ی مادرخودش می شود و حاضر نیست که مادرش را با تمام هستی مقایسه و یا معاوضه کند.
هرکسی زبان مادری خود را دوست دارد و زبان مادری با لالایی های مادرانه، نوازش های کودکانه، با آغوز و شیرمادر به کام جان فرزندان وارد می شود و در گرم و سرد روزگار، در بیداری وخواب و خوشی وناخوشی ها با گوشت و پوست نوزاد عجین می شود و او را فربه و نیرومند و پایه های جسمی و مایه ی فکری او را بنیانگذاری می کند.
ازاین روست که هر کسی اولین عناصر زبانی و تفکراتی و اندیشه هایی را که در دوران نوزادی و کودکی با آن ها درمی آمیزد و تجربه می نماید، برتر از هر زبان و والاتر از هر اندیشه ای می داند که دیگران دارند.
۳-اگر تحصیل به زبان مادری نباشد چه پیش خواهد آمد؟ مسئله خاصی پیش نمی آید همچنان که تاکنون هم مساله خاصی پیش نیامده است. زیرا عالمان و عاقلان هرقومی می دانند که اگر رشته های مختلف فرهنگی، قومی و زبانی پراکنده به هم پیوند بخورند، زبان و فرهنگی قدرتمند و با پشتوانه شکل خواهد گرفت که می تواند به همه اقوام پراکنده هویت ملی ببخشد و آن ها را در برابر تهاجمات فرهنگی در کنار هم قرار دهد و به بقای جمعی آن ها منجر شود.
۴-رسانههای غربی رسمی بودن فارسی در کشور و تدریس آن در مدارس را هدف گرفتهاند، درباره چرایی رسمی بودن فارسی در کشور و دلیل این هجمهها بفرمایید؟ همان طور که اشاره کردیم زبان فارسی خمیرمایه وحدت فرهنگی و هویت دینی و ملی مردم ایران شده است.
زبان فارسی توانسته قومیت های مختلف را به هویت جمعی ارتقا دهد و از آن ها پیکره ای واحد و مقاوم با زبان مشترک بسازد؛ یعنی در این پیکره ی واحد، تُرک خود را در آیینه بلوچ می بیند و بلوچ خود را در سیمای فارس پیدا می کند و کُرد، خود را وابسته به قوم تات و لر و ... می یابد.
درحقیقت نیروهای پراکنده در پرتو این عامل ارتباطی به زبان مشترک دست یافته اند تا بتوانند با زبان واحد، هویت جمعی پیدا نمایند و به خاطر همین قدرت هم زبانی و هم نمایی و هم صدایی زبان فارسی است که زبان فارسی به عنوان زبان مشترک و رشته پیوند دهنده ملیت های مختلف ایرانی در آمده و خارچشم کسانی شده است که نمی توانند وحدت و قدرت و همبستگی ملت ایران را تحمل نمایند.
از این است که می کوشند با پاره پاره کردن پیوندهای ملی و دینی مردم ایران، ایران قدرتمند و سرفرازی را که در دوران های مختلف از میان حوادث جانکاه و بنیادبرافکن عبورکرده است به زانو درآورند اما این خیال باطلی است زیرا وحدت فرهنگی اقوام ایرانی با محوریت فرهنگ و زبان فارسی نشان داده است که هاضمه فرهنگی مردم ایران تمام مهاجمان یونانی، عربی، مغولی، تیموری و ... را متلاشی کرده اما زبان و فرهنگ ایرانی همچنان در اوج اقتدار مانده است و در صورت هوشیاری مردم باز هم از این بحران ها و جنگ روایت ها عبور خواهیم کرد زیرا مردم ایران، مردان پیروز نبرد های دهشت آفرین دشمنان بوده اند.
۵-آیا زبان مادری بر مهارتها و نگاه افراد تاثیرگذار است؟ بله قطعا تاثیرگذار است زیرا چنان که اشاره کردیم پایه و مایه شخصیت هر فردی بر اساس داده های زبانی، تربیتی و زبان های مادرانه شکل می گیرد که با شیرمادر به جانش در می آمیزد.
این تحصیلات و کسب کمالات بعدی است که به انسان می گوید، در یک جامعه باید منافع جمعی و ملی را بر منافع فردی و قوم و قبیله ای ترجیح داد زیرا مردم در سایه وحدت ملی و فرهنگی است که رشد می کنند و به ماندگاری می رسند.
۶-چه لزومی دارد که به حفظ و پاسداری از گویشها و زبانهای مختلف ایرانی بپردازیم؟ یک زبانی مانند زبان فارسی در حقیقت در حکم یک درخت تنومند است که ریشه ها و ساقه های نیرومندی دارد که توانسته است بیش از چندین هزار سال در دامن دنیایی که بسیاری از زبان ها و تمدن هایش ازمیان رفته اند، باقی و برپا بماند.
اگر زبان فارسی را همان تنه ی درخت بدانیم، گویش ها و لهجه ها در حکم ساقه ها و ریشه ها هستند که باعث سرزندگی، شادابی و تغذیه درخت را فراهم می آورند.
ازاین رو توجه به لهجه ها و گویش های مختلف لازم و ضروری است زیرا باعث غنای و بالندگی زبان فارسی می شوند و در لهجه ها و گویش ها، واژه ها و کنایه ها و اصطلاحاتی است که استفاده از آن ها بر رواج و رونق زبان رسمی می افزاید.
بسیاری از واژه ها در گویش ها معادل فارسی ندارند، در نتیجه استفاده از آن ها دامنه واژگانی زبان رسمی را توسعه می دهد و به علاقه کاربران به این ارتباط های زبانی می افزاید لذا در کنار توسعه زبان فارسی توجه و بهره وری از گویش ها، نیازمندی های زبانی مردم را برطرف می نماید.
۷- آیا طرح بسندگی زبان فارسی مقابله با زبان مادری است؟ به گمان نگارم که طرح عنوان بسندگی زبان فارسی، نادیده گرفتن ظرفیت های زبانی عظیمی است که در گویش ها نهفته است.
اگر طرح بسندگی زبان فارسی، مبتنی بر ظرفیت های گویش ها و لهجه ها باشد به کمال و توسعه زبان فارسی منجر خواهد شد و پشتوانه های کاربری زبان فارسی را تقویت خواهدکرد و اگر منظور از طرح بسندگی زبان فارسی،،حذف گویش ها باشد، نتایج مطلوبی نخواهدداشت.
۸-نظرتان در خصوص تدریس و یا توجه به زبان مادری در مدارس چیست؟ استفاده عقلانی، منطقی و حساب شده از گویش ها در کنار زبان فارسی به گونه ای که به تضعیف زبان فارسی منجر شود در مدارس به نظر بنده اشکالی ندارد.
اما اگر هدف از توجه و توسعه گویش ها در تنگنا قرار دادن و به حاشیه راندن زبان فارسی باشد، نوعی انتحار فرهنگی و نابود کردن هویت ملی ما محسوب می شود.
اما اگر به همین صورتی که امروز در پایه های مختلف کتاب های درسی برای حمایت و توجه به گویش ها و لهجه ها، درس هایی به عنوان «درس آزاد» آمده است که دانش آموزان و فرهنگیان مناطق مختلف شهری و روستایی، آن ها را به موضوعات فرهنگی و زبانی مورد علاقه دانش آموزان همان مناطق اختصاص دهند، کار بسیار پسندیده و مطلوبی است و به محوریت زبان معیار،آسیبی نمی رساند.
نظر شما